اقوام ایرانی و هویت ملی

سیدرضا صالحی امیری
استاد دانشگاه

امروزه در جهان کشورهایی که در عین برخورداری از تنوع فرهنگی، زبانی، قومی و نژادی، دارای هویت ملی یکپارچه و وحدت سرزمینی و سیاسی هستند، فراوانند. تجربه مدیریت تنوع و تکثر در این کشورها در چارچوب مدل وحدت در کثرت تعریف می‌شود. ایران نمونه عینی کشوری است که با وجود تنوع و تکثر قومی، از انسجام و هویت و وحدت ملی برخوردار است.


از این منظر، اقوام و خرده‌فرهنگ‌های موجود در عین برخورداری از هویت‌های فرهنگی در سطح فروملی (محلی)، در فرهنگ ملی مشارکت و سهم فعال دارند. درآوردن همزمان دو فرهنگ در زیر چتر هویت ملی به معنی نادیده انگاشتن و تقابل آنها نیست بلکه به رسمیت شناختن الگوی وحدت در کثرت است. در همین راستا، از پدیده اقوام در ایران به‌عنوان اعضای یک خانواده بزرگ به نام ایران اسلامی نام می‌برم. حفظ انسجام و همبستگی ملی، در گرو پذیرش تنوع فرهنگی و به رسمیت شناختن هویت‌های فرهنگی متنوع (خرد) در ذیل هویت کلان ملی است.
جمهوری اسلامی ایران از طریق مشارکت‌‌جویی و به رسمیت شناختن هویت‌های قومی به انسجام و هویت و همبستگی ملی، قوام و دوام بخشیده است. کردها، آذری‌ها، بلوچ‌ها، عرب‌ها و ترکمن‌ها، به لحاظ باورهای عمیق تاریخی، فرهنگی و اعتقادی، پیوستگی و انسجام غیر قابل انکاری با فرهنگ و هویت ملی داشته و دارند. این تنوع در اندیشه امام(ره) هم به رسمیت شناخته شده و از آن به‌عنوان یک فرصت یاد می‌شود.
به لحاظ تجربه تاریخی، کردها یکی از بزرگ‌ترین اقوام ایرانی هستند که برخی از مورخان ریشه زبان کردی را مربوط به قوم ماد یا اوستایی می‌دانند که به وسیله آریایی‌ها در حدود 3 هزار سال قبل از میلاد تکلم می‌شده است تا جایی که عده‌ای از شرق‌شناسان، زبان کردی را گونه‌ای از زبان فارسی می‌دانند و برخی از مورخان معتقدند که زبان کردی و لهجه‌های گوناگون آن (کرمانج، سورانی، گورانی، کلهر و...) شاخه‌هایی از زبان فارسی هستند.
به لحاظ اعتقادی نیز همزمان با ورود اسلام به ایران، کردها همچون سایر نقاط ایران، به اسلام گرویده و از اسلام به‌عنوان دین رهایی‌بخش و نجات‌بخش بشریت با آغوش باز استقبال و طی قرن‌های متمادی از آن حفاظت و حراست کردند.
گرچه در دوران پهلوی اول و دوم، ظلم‌های زیادی به اقوام ایرانی از جمله کردها روا داشته شد، ولی در پرتو انقلاب اسلامی و چارچوب اندیشه امام خمینی(ره) و در تداوم آن، تفکر رهبر معظم انقلاب توزیع عادلانه منزلت، قدرت و ثروت به رسمیت شناخته شده و اقوام ایرانی با حضور در حوزه‌ها و کانون‌های مختلف سیاست، قدرت، اقتصاد، اجتماع و فرهنگ به‌عنوان پاره‌ای از پیکره ملت بزرگ ایفای نقش می‌کنند.
بنابراین شناخت تاریخ، فرهنگ و هویت این سرزمین بدون درک لازم از تاریخ و هویت قومی، ابتر و عبث خواهد بود.
با در نظر گرفتن مطالب مذکور، می‌توان ملاحظاتی در خصوص تحولات کردستان عراق داشت:
1. لازم است در تحلیل‌ها میان رفتار سیاسی ‌قدرت‌طلبانه یا تحت تأثیر عناصر قدرت خارجی با جامعه بزرگی به نام کردها تمایز قائل شد. رفتار عده‌ای از قدرت‌طلبان در حوزه کردستان عراق را نباید محصول عملکرد جامعه بزرگ، باغیرت، باشرافت و وفادار کردها دانست.
2. هویت فرهنگی، تاریخی و دینی کردها دارای رابطه‌ای عمیق، منسجم و پایدار با جامعه ملی بوده و از تباری واحد و مشترک برخوردار است که در فراز و نشیب‌ها و تغییر و تحولات تاریخی همچنان باثبات و یکپارچه و متحد باقی مانده است. مبادا عده‌ای با تحلیل‌های سطحی به لحاظ سنخ‌شناسی، در کالبدشکافی این موضوع دچار انحراف در تحلیل گردند.
ادامه در صفحه 3