روزنامه آفتاب یزد
1396/08/03
ما را به سخت جانی خود این گمان نبود!
این که به جای پرداختن به معرکه گیری وکم وزنی با این مصرع شروع کردهایم که: «ما را به سخت جانی خود این گمان نبود» به این دلیل است که «شبهای هجر را گذراندیم و نزدهایم»! باور کنید وقتی می بینیم 5 هزار و اندی شماره، روزنامه روانه خانه مخاطبان کرده ایم گاه دچار تردید می شویم که با چه اندازه صبر و طاقت این اندازه سخت جانی ممکن است!؟و اما روی صحبت ما به چهره مهربانی آن قلمی است که بر ما و دیگرانی از همقطاران ما تاختهاند و همچنین نواختهاند و متهم کردهاند که چرا: «تماشاچیان معرکه خیابانی» شدهایم و نیز ایرادها گرفتهاند به:«کم وزنی» و«بی رونقی» و...
باقی را که خواندیم یاد«مرغ» افتادیم، نه آن مرغی که از نوع همسایهاش «غاز» است بلکه همان مرغی که...
هم در«عزا و مصیبت سر ببرند» هم به وقت«شادی و شعف» و تازه یادمان آمد آن هشت سالی که نه یک بار و یک روز و به بهانه یک تیتر که هر روز نواخته شدیم به چه و چه و چه...! همان روزهایی که همیشه یک پایمان در راهروهای معاونت مطبوعاتی بود، همان روزهایی که صورت ما برای سرخ ماندن به سیلی هایی اینچنین نیازمند بود و نواخته میشدیم و یارانه و آگهیهایی چند در چند و چند ده میلیونیاش نصیب همانهایی که از ما سکوت طلب میکردند و ما بلد نبودیم.
برعکس دوست که گلایهگونه ما را به باد انتقاد گرفته است که چرا نوشتیم و نشان دادیم مرد زنبیل به دست معرکهگیر را؟! معتقدیم که عطسه و خمیازه این گروه هم نباید از پیش چشم قلم دور شود که روزنامه اگرچه از نظر برخی عمری یک روزه دارد اما در دیده اهل خرد، سندی است مکتوب که بعدها؛ وقتی تاریخ به رشته تحریری درمیآورند بی یا با حضور این طایفه، حتما باید سندی محکم وجود داشته باشد از غائله کاپشن تا معرکه زنبیل قرمز!
و اما...
معتقدیم برخی مسائل باید در جای خود و از لب طاقچه سیاستی که پدر و مادری برایش قائل نیستند نگریسته شود، یکی این که شان و جایگاه و قدر و قیمت شخصیتها به هر شکل ممکن پاس داشته شود که اگر قرار باشد ما حرمت فلان شخصیت را بشکنیم چون از ما نیست فردای نیامده اما مترصد سر رسیدن، یکی هم پیدا می شود حرمت یکی از اهالی همفکر ما خواهد شکست!
دیگر این که ما چه برخی خوششان بیاید یا نیاید، شکست حرمت قوا را اصلا بر نخواهیم تافت قانون اساسی معیار و متر اندازهگیری خوب و بد رویدادها است پس اگر قرار باشد برخلاف قانون اساسی کسی خواسته باشد حرمت شکنی کند پس وظیفه خود میدانیم به قدر توان از او و کاری که از او
سر زده انتقاد کنیم حال در رویه نخست روزنامه باشد یا در میانههای گُم و ناپیدای روزنامه.
نکته نهایی این که: ذات و خمیرمایه اطلاع رسانی به ما حکم میکند هیچ رویدادی را از دست ندهیم خاصه رویدادهایی که وزن برخی افراد و تفکرها را به رخ می کشد.
در چنین روزهایی که برخی خیال میکنند حال و احوال روزنامههای اصلاح طلب و ایضا حامی دولت آن چنان گل و بلبل است که از سر شکم سیری به معرکه زنبیل پرداخته اند به همین تک بیت بسنده میکنیم و دعای خیر بدرقه راهشان:
آن که دائم هوس سوختن ما میکرد
کاش میآمد و از دور تماشا میکرد
سایر اخبار این روزنامه
تویوتای سردرگم!
ما را به سخت جانی خود این گمان نبود!
مدارکی درباره ورشکستگی موسسه نور ندارم
دلخوشی به دیپلماسی حج اشتباه بود
ما را به سخت جانی خود این گمان نبود!
شناسایی سریع دختران موتورسوار!
معمای مدرسه جنجالی ارومیه
ژست نچسب بقایی
حمایت حدادعادل از وزیر پیشنهادی علوم
مگر میشود هم به ترامپ فحش داد هم با او همراهی کرد؟!
حکم شورای نگهبان برای سپنتا شرعی و قطعی است هیچ کس هم نمیتواند آن را زیر پا بگذارد
وعدههای فدراسیون به آتوسا و روح ا...