روزنامه شهروند
1396/08/09
چرا بايد كمك كنيم؟
موضوع كمكهاي انساندوستانه خارجي هميشه ميتواند به عنوان يك سوال يا ابهام براي بسياري از مردم مطرح باشد. از گذشته هم گفتهاند، چراغي كه به خانه رواست به مسجد حرام است! بر اساس منطق ديگر نيز انسانها بيش از آنكه مسئوليت رفع نيازهاي نيازمندان دور را داشته باشند، وظيفه دارند كه به نيازمندان نزديك از اقوام و آشنایان و سپس همسايه و محله و شهر خود و... كمك كنند تا به كساني كه در ينگه دنيا هستند. اين امر به معناي ناديدهگرفتن ساير نيازمندان نيست؛ ولي منطق كمك و دستگيري از نيازمندان چنين است. از سوي ديگر و در حال حاضر متولي اصلي اين نوع كمكهاي انساندوستانه جمعيت هلالاحمر است؛ به همين دليل نيز با اين پرسش مواجه ميشوند منطق اين كمكها به ديگران كه هزاران كيلومتر با ما فاصله دارند، چيست؟ در حالي كه در كشور خودمان افراد فقير و نيازمند زيادي وجود دارند و اولويت ما كمك به آنان است. اين پرسش درستي است كه بايد پاسخ دقيقي به آن داده شود. پاسخي كه به نحو مطلوبي قانعكننده باشد و حتي اگر نياز باشد درباره آن بحث و گفتوگوي اقناعي صورت گيرد. اين يادداشت در مقام توضيح كوتاهي در پاسخ به برخی از جوانب اين پرسش است.نخستين نكتهاي كه بايد به آن توجه داشت، اين است كه وظيفه اصلي و مهم هلالاحمر امداد و نجات است. در چارچوب اين وظيفه اولويت اول و دوم و سوم آن كمك متعارف به شهروندان عزيزي است كه در ايران دچار مشكل ميشوند؛ ولی اين موضوع اغلب شامل مسائل امدادی میشود و به حل مشكلات دیگر ازجمله رفع فقر و بيكاري و ساير نيازهاي مردم ما ازجمله نيازهاي درماني و آموزشي و غذايي مربوط نميشود. تأمين اين نيازها در چارچوب امكانات و وظايف نهادهايي چون هلالاحمر نيست و نهادهاي ديگر چون كميته امداد، سازمان بهزيستي و استانداريها و فرمانداريها و... متولي آن هستند.
فارغ از اين نكته هر گونه كمك خارجي به مردم كشورهاي ديگر نيز بايد چند ويژگي داشته باشد؛ در درجه اول اين كمكها بايد در چارچوب امداد و نجات و موقتي باشد. براي نمونه در بنگلادش فقر و مشكلات ديگر زیاد هست ولي حل اينها در چارچوب اهداف كمكهاي هلالاحمر نيست بلكه فقط در موارد محدود مثل سيل، زلزله، آوارگي و... است كه به صورت موقت كمكهايي صورت ميگيرد. ابعاد و اندازههاي اين كمكها نيز در مقايسه با امكاناتي كه در داخل كشور مصرف ميشود، بسيار اندک و محدود است.
ويژگي دوم در كمكهاي خارجي اين است كه اين نوع كمكها در عين حال كه بلاعوض و انساندوستانه هستند؛ به نوعي سرمايهگذاري محسوب ميشوند. مثل بيمه عمل ميكنند؛ به اين معنا كه جمعيت هلالاحمر در تعامل با سازمانهاي امداد و نجات همه كشورها به نوعي توافق بيمهاي و نانوشته دارد. كمكهاي امروز ما به حادثهديدگان در هر كشوري، اين انتظار و توقع را ايجاب ميكند كه در هنگام حادثه براي ما آنان نيز اقدام مشابهی را انجام دهند. اگر حوادث مشابه را در ايران به ياد آوريم، متوجه حجم وسيع كمكهاي انساندوستانه ساير كشورها ميشويم. در حادثه بم و يا زلزله آذربايجان اين كمكها مشهود بود. اين كمكها به نوعي پاسخ به كمكهايي است كه ما در هنگام نياز ساير كشورها انجام ميدهيم و هر چه در كمكرساني به ساير كشورها كوشاتر باشيم، هنگام نيازمندي ما، ديگران نيز در كمك به ما كوشاتر خواهند بود. فراموش نكنيم كه در مواقع ضروري مثل زلزلههاي بزرگ امكانات كشور به گونهاي نيست كه بتواند در زمان كوتاه از پس مشكلات برآيد. براي ما صرف نميكند كه صدها سگ زندهياب با دستگاههاي مربوط را نگهداري كنيم تا بلكه هر چند سالي يكبار به كار روند. بايد تعداد آنها را محدود كنيم؛ ولي هر حادثهاي كه در هر جاي دنيا رخ ميدهد، آنها را به آنجا گسيل داريم تا در كنار گروههاي امدادی ساير كشورها به فعاليت بپردازند و بعد در زمان نياز ما، آنان نيز به اينجا بيايند و با امكانات مشترك به امداد و نجات مشغول شوند. بنابراين كمكهاي هلالاحمر به اين معنا نوعي همياري است كه همه كشورها با يكديگر انجام ميدهند تا در هنگام ضرورت كمككار همديگر شوند. هنگامي كه به هر كشوري كمك ميكنيم، بلافاصله باید زماني را به ياد بياوريم كه خودمان دچار حادثه شده بوديم و نياز داشتيم و شاهد بودیم که چگونه از همه جا به ما كمك شده است.
وجه انساني ماجرا نيز بسيار مهم است. ما نميتوانيم در برابر درد و رنج ديگران بيتفاوت باشيم، همچنان كه بيتفاوتي ديگران را نسبت به درد و رنج خودمان نميپذيريم. دنياي امروز بسيار كوچك شده است. همانطور كه درد و رنج بهسرعت منتقل ميشود و در تلويزيون يا شبكههاي مجازي ميبينيم، به همان اندازه نيز همدلي و اظهار تأسف و يا كمك ديگران نيز به آنان منتقل ميشود و اگر يك مظلوم و بيپناه حس كند كه حمايت ساير مردمان را دارد، همين حس براي كاهش بخشي از آلام او كفايت ميكند. نیازمندان به امداد هنگامي كه ميبينند از آن سوي جهان با وسايلي براي كمك آمدهاند، بيش از هر چيز به لحاظ انساني و روحي و عاطفي آرام ميشوند و ما به عنوان يك انسان نبايد ديگران را از اين حد محبت محروم كنيم؛ محبتی که خودمان هنگام ضرورت سخت به آن نیاز داریم.


