عارف، فرمانده بی‌سرباز

یکی از مشکلات فراکسیون امید و سایر فراکسیون‌های مجلس در حال حاضر در این است که ‌این فراکسیون‌ها با معنی مستقل فراکسیون در نظام‌های پارلمانی همسویی نداشته و در مجموع فاصله بسیار زیادی با معنای فراکسیون دارند. معمولا وقتی صحبت از فراکسیون در سایر نظام‌های سیاسی می‌شود، عقبه حزبی و سیاسی خاصی دارند و بعد از موفقیت در انتخابات و ورود به مجلس قانونگذاری، با توجه به تعداد کرسی‌هایی که در اختیار دارند فراکسیون‌ حزبی را تشکیل می‌دهند. این فراکسیون‌های حزبی در ارتباط با بدنه حزبی و بدنه اجتماعی‌شان هستند و به نوعی مطالبات مردم را از طریق احزاب سیاسی پی می‌گیرند و این مطالبات را پردازش کرده و به قانون و سیاست تبدیل می‌کنند. به بیان دیگر خروجی تصمیمات و قوانین و مصوبات مجالس معمولا همان مطالباتی است که از طریق احزاب به‌این فراکسیون‌ها منتقل می‌شود. اما در کشور ما، فراکسیون این معنا را نه در ارتباط صرفا با اصلاح‌طلبان که در سایر فراکسیون‌های مجلس هم ندارد. با توجه به تجربه‌ای که دارم سایر فراکسیون‌ها هم به لحاظ سیاسی چنین ویژگی‌ای ندارند که با بدنه حزبی ارتباط تنگاتنگ داشته باشند. شاید یکی از ضعف‌هایی که ناشی از کارکردهای احزاب در کشور ماست در فراکسیون‌های مجلس خودش را نشان می‌دهد. از آنجا که احزاب توانمند و قدرتمندی در کشور به معنی مصطلح آن نداریم که کارکردهای حزبی خود را داشته باشند، به همین خاطر فراکسیون‌ها هم عنوان و نامی بیش نیستند. همان‌طور که احزاب سیاسی ما عمدتا نام حزب را یدک می‌کشند و بسیاری از کارکردها یا کارویژه‌های حزبی را انجام نمی‌دهند. درواقع چون مشکل تحزب در کشور وجود دارد ارتباطی بین فراکسیون با حزب وجود ندارد و نهایتا کار فراکسیونی هم بی‌ریخت و بی‌هویت می‌شود. یکی از مشکلات اساسی همین عدم ارتباط فراکسیون‌ها به‌خصوص فراکسیون امید با بدنه حزبی‌اش در خارج از پارلمان است. هرچند که احزاب سیاسی به آن معنا را نداریم اما برخی جناح‌های سیاسی در کشور فعال هستند که ‌این جناح‌ها، کارکردهای احزاب را به شکل نیمه و ناتمام انجام می‌دهند.
ادامه صفحه 7