روزنامه ایران ورزشی
1396/08/24
یک اطلاعیه پایان پروژه راستی آزمایی فوتبال نیست
فرشاد کاسنژادداستانی که تازه شروع شده، در فوتبال ایران مثل یک پرونده بسته شده ارائه میشود اما پرونده بدهیهای بزرگ باشگاههای ایرانی و بدعهدی بیپایان آنها تازه گشوده شده و یک اطلاعیه از سوی کمیته بدوی در فدراسیون فوتبال که صدور مجوز حرفهای یا ملی را برای باشگاهها اعلام کرده، پایان ماجرا نیست.
فدراسیون فوتبال بهتر از ما میداند که چه پروژه سنگینی را پیش رو دارد و ارائه اطلاعات نادرست و دروغین میتواند چه عواقبی داشته باشد. فدراسیون میداند که ارائه اطلاعات غلط درباره باشگاهها میتواند تعلیق را برای فوتبال ایران رقم بزند. گذشت آن سالهایی که ایافسی به هر آنچه به دستش میرسید اعتماد میکرد. راستیآزمایی به همان اندازه که برای باشگاهها شروع شده، فدراسیون فوتبال را نیز وارد یک بازی کرده است. فدراسیون اگر در این بازی صداقت حرفهای نداشته باشد، ماجرای فوتبال ایران پیچیدهتر خواهد شد.
به فشار ایافسی و پروژه راستیآزمایی و بررسی بدهیهای باشگاهها از زاویه دیگری نگاه کنیم. فوتبال ایران فارغ از فشار ایافسی نیز به جایی رسیده بود که باید از بدهیهای بزرگ و ورشکستگی خاموش، خود را نجات میداد. فوتبال ایران سالهاست که ورشکست شده، یک ورشکستگی بزرگ که پنهان مانده است. هزینههای چند دهمیلیاردی سالیانه باشگاهها، خریدهای میلیاردی و گزاف و البته درآمدهای مقطعی سالهای اخیر از طریق اپراتورهای تلفن همراه و کسب درآمد از طریق پیامکهای تماشاگران، فوتبال ایران را در ظاهر ولخرج و در حال درآمدزایی جلوه داده است اما واقعیت چیز دیگری است.
واقعیت این است که کسب درآمد و بیرون کشیدن پول از موبایل طرفداران پروژهای بلندمدت نیست و در دوره کوتاه باشگاهها را صاحب درآمد میکند. این یک درآمد پایدار نیست و هرگز نمیتواند آینده روشن اقتصادی را نوید بدهد. طرفداران در فوتبال ایران به دلیل نارضایتی از مدیران و سیاق مدیریت آنها، هرگز به این نوع کمکها در بلندمدت تن نخواهند داد و اداره باشگاه با پرداختیهای موبایلی همیشه ممکن نخواهد بود. این یک رابطه حرفهای با تماشاگر نیست و تماشاگر سرانجام غیرحرفهای بودن پرداخت کمک دایمی به باشگاهش را روش نامناسبی میشناسد و ادامهاش نمیدهد. باشگاهها نباید از طرفدار همواره کمک مالی بخواهند بلکه باید از طریق طرفداران درآمدزایی کنند. این دو رویه در اقتصاد ورزش تفاوتی اساسی با هم دارند.
باشگاههای ایرانی سالهاست اما با نمایشی از خرید و هزینه و دریافت کمک، حتی گاه متمول جلوه میکنند اما در واقعیت ورشکستههای بزرگی هستند که به سردرگمی اقتصادی نیز رسیدهاند. باشگاههای ایرانی با همراهی و مماشات فدراسیون عمری است که بدهیها را نمیپردازند و قواعد مالی حرفه خود را رعایت نمیکنند. فدراسیون با این توجیه که اگر مماشات نکند باید فوتبال را تعطیل کند، با بدعهدی باشگاهها سازگار شده و حتی حکمهای خود را اجرا نمیکند. فدراسیون اگر با مماشات و سازگاری تن به تخلفات باشگاهها نمیداد، امروز این بدهیهای انباشته فوتبال ورشکستهای را بجا نگذاشته بود.
فوتبال ایران فارغ از فشارهای قانونی ایافسی سالها پیش باید به فکر پرداخت بدهیها، رعایت فیرپلی مالی و هزینه به اندازه جیب خالیاش میافتاد. این فشارهای ایافسی یک فرصت است برای اصلاح ساختار غلط اقتصادی در فوتبال ایران. این فرصت را با گزارشهای غلط نباید از دست داد. فدراسیون باید صداقت حرفهای داشته باشد و به جای حمایت کدخدامنشانه از باشگاهها دست کم در اجرای این پروژه سلامت حرفهای نشان دهد. با یک اطلاعیه نباید پروژهای را که میتواند اصلاح کننده یک ساختار غلط باشد، به پایان رساند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها

