مدیر اخلاق محور

در مدتی کمتر از یکسال، انقلاب اسلامی سه نفر از اصلی‌ترین بانیان خود را از دست داد. آیت‌الله حاج شیخ عباس واعظ طبسی، آیت‌الله العظمی سید عبدالکریم موسوی اردبیلی و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی. این سه عزیز، علاوه بر اینکه از مجموعه «سابقون» انقلاب اسلامی و از یاران اولیه امام خمینی رضوان‌الله تعالی علیه بودند، هماهنگی فکری ویژه‌ای نیز با همدیگر داشتند. آنها بر عهدی که با امام و آرمان‌های انقلاب اسلامی بسته بودند تا آخر عمر وفادار ماندند و خدمت به مردم و پاسداری از ارزش‌های دینی را حتی لحظه‌ای از یاد نبردند.
آیت‌الله واعظ طبسی، به دلیل اینکه تمام 37 سال عمر بعد از پیروزی انقلاب اسلامی خود را در خدمتگزاری به آستان مقدس حضرت ثامن الائمه علیهم السلام سپری کرد، توفیق مضاعفی داشت. جالب اینکه او توانست از این فرصت استثنائی حداکثر استفاده را به عمل آورد و بهره‌ای از رافت امام رئوف را نصیب خود کند و در حالی از میان ما برود و در جوار تربت پاک آن امام معصوم بیارامد که نامش برای هرکسی که او را می‌شناخت، تداعی‌کننده ادب و رافت و تواضع توام با مدیریتی مثال زدنی بود. این ویژگی را اینجانب در فردای رحلت این راد مرد انقلابی در مقاله‌ای که همان زمان در روزنامه جمهوری اسلامی چاپ شد چنین ترسیم کردم:
«هر چند از سال‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به خاطر مجاهدت‌ها و مبارزاتش علیه رژیم ستم شاهی به او ارادت داشتم، اما حشر و نشر 37 ساله‌ام با او که تماماً در دورانی بود که مدیریت کلان بزرگ‌ترین مجموعه فرهنگی کشورمان را برعهده داشت، مرا به این نتیجه رساند که بزرگ‌ترین ویژگی آیت‌الله واعظ طبسی ادب اسلامی اوست. این، گوهر گرانبهائی است که امروزه گمشده جامعه ماست.
مدیریت مجموعه بزرگی همچون آستان قدس رضوی که صبغه اصلی آن فرهنگی است ولی ابعاد اقتصادی و اجتماعی و سیاسی هم دارد، کار بزرگی است که آیت‌الله واعظ طبسی توانست به خوبی از عهده آن برآید. این مدیریت درخشان در شهری همچون مشهد با معارضه‌های نفس‌گیری که داشت و هنوز هم دارد، یک هنر مدیریتی محسوب می‌شود. این هنر بزرگ مدیریتی را هنگامی که در کنار ساخت و سازهای گسترده در حرم رضوی و صحن‌ها و دانشگاه و کتابخانه و بناهای زیارتی و عام المنفعه در نقاط مختلف کشور قرار دهیم، باز هم فقط بخشی از واقعیت وجودی آیت‌الله واعظ طبسی را نشان داده‌ایم. این واقعیت وجودی هنگامی بطور کامل نشان داده خواهد شد که ادب اسلامی و اخلاق محور بودن مدیریت این عالم مجاهد به درستی تبیین شود.


بسیار دیده‌ایم افرادی را که در دوران مبارزه کاملاً مردمی و خلیق و مودب هستند ولی هنگامی که به پیروزی می‌رسند و دستشان به جائی بند می‌شود، دچار تغییرات اساسی می‌شوند. این، خاصیت قدرت است که افراد را جذب خود می‌کند و آنها را از مردم و مردمی بودن جدا می‌نماید. اگر کسی بعد از رسیدن به قدرت، ویژگی‌ها و امتیازات دوران قبل از پیروزی و قبل از قدرت را حفظ کند، از موجودیتی ارزشمند برخوردار است. آیت‌الله واعظ طبسی این چنین بود.
امروز که دیگر آیت‌الله واعظ طبسی در میان ما نیست. بسیاری از ما زبان به تمجید او گشوده‌ایم ولی قبل از آنکه از میان ما برود، حاضر نبودیم امتیازات او را ببینیم و ارزیابی واقع‌بینانه‌ای از او ارائه دهیم و چه بسا قضاوت‌های خلاف واقع درباره او داشتیم. چه خوب است فرهنگ واقع‌بینی در جامعه ما، که یک جامعه اسلامی و انقلابی است، نهادینه شود و قدر انسان‌ها را تا در میان ما هستند بدانیم.
عالم مجاهد پرتلاش مهذبی که مدیریت اخلاق محور داشت و در برخورداری از ادب اسلامی سرآمد عصر ما بود، امروز با ما وداع می‌کند و به جایگاه ابدی پر می‌کشد درحالی که نه تنها از حق‌التولیه آستان قدس رضوی با آنهمه ثروت و درآمد چیزی برای خود نیاندوخت بلکه اموال پدری خود را نیز وقف مردم کرد. آیا می‌توانیم همراه با وداع این مدیر اخلاق محور، با بداخلاقی‌ها و دنیاطلبی‌ها که اکنون بشدت جامعه اسلامی‌مان را در چنگال خود دارد نیز وداع کنیم؟»
و اکنون که یکسال از این فراق جانسوز گذشته، حسرت چنان مدیریت اخلاق محوری که نظام جمهوری اسلامی ما بسیار به آن نیاز دارد همچنان در دل دلدادگان به انقلاب اسلامی موج می‌زند.
در اولین سالگرد عروج این تجسم اخلاق و ادب و ایثار، یاد او که عالمی مجاهد و عامل بود را گرامی می‌داریم و این مجموعه، که حرف‌های از دل برخاسته یاران، همکاران و دوستان اوست را، به عنوان برگی از دفتر سرتاسر افتخار حیات علمی مدیریتی و اخلاقی او تقدیم می‌کنیم، بدان امید که قدردان خدمات گران سنگ او و ادامه دهنده راهی که او برگزیده بود باشیم.
مسیح مهاجری – اسفند 1395


زندگی نامه آیت‌الله واعظ طبسی

آیت‌الله حاج شیخ عباس واعظ طبسی در بهمن 1314 در خانواده‌ای روحانی دیده به جهان گشود. مادرش زنی متقی و پرهیزکار بود و پدرش حاج شیخ غلامرضا واعظ طبسی از مشهورترین واعظان عصر و مبلغان اسلامی آن دوره بود که آوازه منبرهای پرشورش در سراسر جهان تشیع پیچیده بود.
این خطیب توانا یک سال بعد از تولد فرزند در راه سفر به تهران به قصد برپایی منابر افشاگرانه بر علیه حکومت تازه تاسیس رضاخانی،‌دار فانی را وداع گفت به گونه‌ای که به دلالت بسیاری از علمای آن روزگار او را به شهادت رساندند.
آیت‌الله واعظ طبسی تحصیل دانش را در مشهد آغاز و تا سطح دبیرستان در مدارس جدید ادامه داد، اما شور و اشتیاق تحصیل علوم دینی و علاقه به دروس حوزوی باعث شد که با وجود کسب موفقیت‌های فراوان، به حوزه روی آورد. وی در حوزه علمیه مشهد از محضر اساتیدی همچون مرحوم ادیب نیشابوری (ادیب ثانی)، حاج آقا مدرس یزدی، حاج شیخ مجتبی قزوینی، حاج شیخ هاشم قزوینی و مراجع عالی قدری همچون آیت‌الله میلانی کسب فیض کرد.
آیت‌الله واعظ طبسی در مصاحبه‌ای که از او در سال 1362 در مجله پیام انقلاب چاپ شده است به خاطرات خود از محضر درس ادیب نیشابوری اشاره می‌کند و می‌گوید: «یادم می‌آید که ماه مبارک رمضان مصادف با تابستان بود، بعد از ظهر‌ها مثل باران عرق می‌ریختیم و به تنها چیزی که فکر نمی‌کردیم گرمای هوا بود. توجهمان به درس بود. مجذوب گفتار ادیب بودیم و ایشان در هر زمینه‌ای که شروع به تدریس می‌نمود، ما را علاقه‌مند به همان رشته می‌کرد. گاهی اوقات که بحث می‌کرد و برداشت‌های جالبی از بعضی مراجع و فقهای بزرگ اسلام و شخصیت‌های بزرگ علمی به ما معرفی می‌کرد، ما بیشتر نسبت به درس خواندن مشتاق می‌شدیم».
شروعی برای مبارزه
سال 1330 در زندگی آیت‌الله واعظ طبسی اتفاق مهمی افتاد. اتفاقی که مسیر زندگی او را تغییر داد در این سال شهید سید مجتبی نواب صفوی در سفری که به مشهد داشت، با سخنان پر شور خود در مدرسه علمیه نواب، شور و شوقی نو در دل طلاب جوان ایجاد کرد و این سرآغازی بود برای سال‌ها مبارزه با ظلم و استبداد.
آیت‌الله واعظ طبسی خود می‌گوید: «مبارزه علنی بنده وجمع دوستان تقریبا از سال 1335 شروع شد در آن موقع برادرمان جناب آقای خامنه ای(مقام معظم رهبری) در مشهد تشریف نداشتند و شهید هاشمی‌نژاد هم در قم بودند بنا بر این در آن زمان من تنها بودم و خیلی سخت می‌گذشت به جهت آن که در حوزه هم افکار خاص ضد مبارزه حاکم بود. بعدها با پیوستن این دو بزرگوار، محور واحدی را در خراسان تشکیل دادیم. در اوایل نشست هایمان از هم جدا بود اما بعداً تصمیم گرفتیم مرکزیتی داشته باشیم و دوستان مشترک به آن جا مراجعه کنند».
آیت‌الله واعظ طبسی نخستین بار در سال 1339 هنگامی که در سرای محمدیه درباره عدل زمامداران صحبت می‌کرد، مورد اعتراض ساواک قرار گرفت و با تعطیلی جلسات سخنرانی اش، ممنوع المنبر شد این ممنوعیت البته بیش از هفت ماه به طول نیانجامید و با فشار اقشار مختلف مردم شکسته شد. در همین سال دومین اتفاق مهم در زندگی آیت‌الله واعظ طبسی رخ داد. او در همین سال با بنیانگذار نهضت اسلامی، مرجع عظیم‌الشان و رهبر کبیر انقلاب حضرت امام‌خمینی(ره) آشنا شد و این آشنایی زمینه یک عمر عشق و دلدادگی را فراهم آورد.
سال 1341 پس از برگزاری رفراندوم فرمایشی محمدرضا پهلوی و به دنبال ایراد چند سخنرانی بر علیه این رفراندوم آیت‌الله واعظ طبسی دستگیر و به تهران منتقل شد.
آیت‌الله طبسی چند ماه بعد از قیام پانزده خرداد به عنوان نماینده حوزه علمیه مشهد به محضر حضرت امام خمینی(ره) رسید و به پیشنهاد ایشان در مجلسی با حضور علما و طلاب حوزه علمیه قم به ایراد سخن پرداخت و ابعاد مختلف قیام پانزده خرداد را تشریح کرد. به دنبال این سخنرانی در قم دستگیر و به زندان قزل قلعه تهران منتقل گردید.
آیت‌الله واعظ طبسی سال 1344 پس از یک سلسله سخنرانی در رفسنجان بار دیگر ممنوع المنبر شد. او در ا ین سال‌ها با دیگر یاران انقلاب همچون شهید باهنر، شهید مطهری، شهید بهشتی و... آشنا شد و در سایه راهنمایی‌های امام‌خمینی(ره) به همراه دیگر روحانیان مبارز، کوشید زمینه شکل‌گیری تحولی اساسی در قالب انقلاب اسلامی را فراهم کند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی
با پیروزی نهضت اسلامی در بهمن 1357، امام‌خمینی(ره) که نسبت به دستگاه مقدس امام رضا(ع) حساسیتی فوق‌العاده داشتند، در نخستین احکامی که صادر فرمودند، سرپرستی آستان مقدس و ملکوتی ثامن‌الحجج(ع) را به آیت‌الله واعظ طبسی سپرده و دو سال بعد با توجه به سوابق وکارنامه درخشان ایشان در مدت زمان سرپرستی و تلاش‌های صورت گرفته، حضرت آیت‌الله واعظ طبسی را طی حکمی درمورخ 15 فروردین ماه 1359 به سمت تولیت آستان قدس رضوی منصوب نمودند. پس از رحلت آن بزرگوار، این حکم از سوى حضرت آیت‌الله خامنه‌اى رهبر معظم انقلاب اسلامى تایید شد.
حکم رهبر کبیر انقلاب اسلامی(ره) بدین شرح بود:
بسم‌الله الرحمن الرحیم
جناب آقای مستطاب حجت‌الاسلام عباس واعظ طبسی دامت افاضاته
نظر به سابقه‌ای که جنابعالی در اداره امور آستان مقدس حضرت ثامن‌الائمه صلوات‌الله و سلامه‌ علیه و علی آبائه الطاهرین دارید و اعتمادی که در این باره به جنابعالی می‌باشد به سمت تولیت آن آستانه مقدسه منصوب می‌شوید تا با کمال جدیت و به طور دقیق از متعلقات آنجا خصوصا کتابخانه و خزینه ومحتویات ضریح مقدس و موقوفات و سایر متعلقات آن آستان مقدس محافظت کامل را بفرمایید و از حیف ومیل و ضیاع اموال جلوگیری نمایید و حضرات خدام محترم با جنابعالی در این امر لازم تشریک مساعی خواهند نمود و آنچه لازم به تذکر است این مطلب می‌باشد که هیچ یک از نهادهای جمهوری اسلامی مانند جهاد سازندگی و همچنین وزارت ارشاد ملی و یا اشخاص عادی حق دخالت در موقوفات و سایر متعلقات آستان قدس را ندارد. از خدای تعالی موفقیت را در انجام وظایف الهی مسئلت دارم.
والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته، 18 جمادی‌ الاولی 1400، 15 فروردین ماه 1359، روح‌الله الموسوی الخمینی
آیت‌الله واعظ طبسی همچنین به افتخار نمایندگی ولی فقیه در استان خراسان و نیز مدیریت عالی حوزه علمیه استان نایل شد. وی همچنین از نخستین پایه گذاران کمیته انقلاب اسلامی و نیز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در استان خراسان است.
علاوه بر این آیت‌الله واعظ طبسی در مجلس خبرگان قانون اساسی به نمایندگی از استان خراسان حضور یافته و پس از آن در هر سه دوره مجلس خبرگان رهبری نیز حاضر شد.
آیت‌الله واعظ طبسی در سال 1375 به حکم مقام معظم رهبری به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد تا کماکان در خدمت نظام مقدس اسلامی و اهداف والای آن باشد. این عضویت در سال 1379 تجدید شد. آیت‌الله واعظ طبسی علاوه بر دارا بودن افتخار خدمت‌گذاری در بارگاه منور رضوی و عضویت در مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام، مدیریت عالی حوزه‌های علمیه خراسان را نیز بر عهده داشت.
وداع با خادم خورشید
سرانجام پس از سال‌ها خدمت بی‌دریغ در آستان نورانی حضرت رضا(ع) آیت‌الله واعظ طبسی؛ یار دیرین امام‌خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و مجاهد خستگی ناپذیر انقلاب اسلامی در 14 اسفندماه 1394‌‌دار فانی را وداع گفت و به دیدار معبود شتافت. حضرت آیت‌الله واعظ طبسی ظهر روز جمعه 7 اسفند، پس از حضور در شعبه اخذ رای مستقر در صحن آزادی حرم مطهر رضوی و شرکت در انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری و دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، در منزل دچار مشکلات تنفسی شد و درپی آن به بیمارستان امام‌رضا(ع) منتقل گردید. این عالم ربانی سرانجام پس از 80 سال عمر با برکت‌دار فانی را وداع گفت.
*آیت‌الله واعظ طبسی نخستین بار در سال 1339 هنگامی که در سرای محمدیه درباره عدل زمامداران صحبت می‌کرد، مورد اعتراض ساواک قرار گرفت و با تعطیلی جلسات سخنرانی اش، ممنوع المنبر شد
*آیت‌الله طبسی چند ماه بعد از قیام پانزده خرداد به عنوان نماینده حوزه علمیه مشهد به محضر حضرت امام خمینی(ره) رسید و به پیشنهاد ایشان در مجلسی با حضور علما و طلاب حوزه علمیه قم به ایراد سخن پرداخت و ابعاد مختلف قیام پانزده خرداد را تشریح کرد


عالم با اخلاص

قال‌الله العظیم «انما یخشی‌الله من عباده العلماء»
طبق معمول و عرف اساتید حوزه‌های علمیه، چهارشنبه‌های آخر ماه ذیحجه و شعبان و نیمه دوم ماه صفر که طلاب و روحانیون به اطراف و شهرها و روستاها جهت تبلیغ احکام دین مبین اسلام می‌رفتند، حضرت استاد در پایان جلسه درس در مدرسه علمیه نواب به تلامذه خود فرمود: عزیزان من، انشاالله شما بقصد تبلیغ احکام دین حنیف به مسافرت می‌روید. اولاً دعا می‌کنیم که انشاالله در این سفر که حتماً با قصد وجه خواهد بود موفق باشید. ثانیاً همانطوریکه بارها گفتم شما طلبه هستید و طلبه باید ابتدا از خود شروع کند. ملاحظه کنید قرآن کریم می‌فرماید «و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه» در اسلام تزکیه نفس مقدم بر تعلیم و تعلم است. سعی کنید تمام اقدامات و حرکات و سکنات شما واجد صبغه الهی باشد. وقتی شما تقوای الهی را پیشه خود نمائید و خانه دل را از اغیار خالی کنید آن موقع است که صاحب اصلی آن یعنی خداوند متعال در قلب شما که عرش الرحمن است وارد می‌شود. آن وقت است که «العلم نور یقذفه‌الله فی قلب من یشاء» ضیاء الهی که علم نافذ باشد «اسئلک من علمک بانفذه و کل علمک نافذ) در وجود شماها متجلی می‌شود.
فرزندان عزیز من، در اسلام تقوی و توجه و مراعات به حلال و حرام خداوند بر همه چیز مقدم است شما که درس می‌خوانید و و قصد دارید ملا شوید و به درجات عالیه علوم اسلامی و فقه آل محمد (ص) برسید و مورد عنایت خداوند حکیم و ائمه معصومین علیهم صلوات‌الله قرار گیرید و مصباحی باشید در جامعه‌ای که فعلاً دین حنیف اسلام و علما و مراجع تقلید مخصوصاً حضرت آیت‌الله العظمی خمینی ادام‌الله ظله الشریف (این بیان مربوط به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی می‌باشد) در سخت‌ترین شرایط به سر می‌برند. تاریکی‌های جهل و نادانی و اختناق را روشنی بخشید و باب حکمت الهی (و من یوتی الحکمه فقداوتی خیراً کثیراً» بر روی شما باز شود.
این استاد بزرگوار حضرت آیت‌الله طبسی واعظ (طاب ثراه) بود که در راه اسلام و انقلاب اسلامی برای افرادی که جویای حقیقت و خواهان پیروزی انقلاب اسلامی بودند به معنی واقعه کلمه در مشهد مقدس «اسوه» عملی بود. به مناسبتهای مختلف که اقتضای زمانی و مکانی ایجاب می‌کرد با صراحت تمام می‌فرمود:
طلبه‌های عزیز، حضرت علی(ع) فرمود (لاتستوا حشوا فی طریق الهدی لقله اهله) مشیت بالغه الهی (کتب‌الله لا غلبن انا و رسلی) به این معنی تعلق گرفته که پیروزی از آن جبهه حق باشد. قرآن کریم فرموده.... (ولا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنین) و این وعده الهی است و (ان‌الله لا یخلف المیعاد).
اینجانب در طول مدت پنجاه سال که با این رجل الهی و عالم ربانی ارتباط داشتم و مدتها در حلقه درس ایشان حاضر شده و تلمذ کرده‌ام، آنچه برایم از همه بیشتر آموزنده بود و سعی می‌کردم تا حد توان بهره ببرم و از انفاس قدسیه ایشان استفاده نمایم «خلوص» ایشان بود که جمله تلامذه و دوستان و پیروان ایشان به این مسئله واقف و معترفند.
در مسائلی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بوقوع می‌پیوست و گروهها و احزاب و جمعیتها به عناوین مختلف مسائلی را مطرح می‌کردند بنده که یکی از نزدیکان ایشان بودم شاهد بودم که به هیچ وجه از خط امام (ره) و رهبری دام ظله الشریف کوتاه نمی‌آمدند. نه تعریف و تمجیدها در روحیه ایشان تاثیر غیر معمول داشت و نه از ذکر بعضی مسائل ناصواب چهره درهم می‌کشید. سرلوحه آن فقیه سعید در اقبال و ادبار آیه کریمه قرآن «ولا یخافون فی‌الله لومه لائم» بود.
چون خشیت الهی بر اثر عبادت خالصانه ملکه وجودی ایشان بود از هیچ چیز دیگری در هراس نبودند و واقعاً می‌توانم ادعا کنم که احدی از مصادیق (انما یخشی‌الله من عباده العلماء) بودند.
در این اواخر ایشان فرمودند.... روزی به حرم مطهر حضرت رضا(ع) مشرف شدم. به حضرت عرض کردم اماما من همین هستم که شما از خود من واقف‌تر به حال من می‌باشید اگر صلاح می‌دانید و اعمال من در طول این مدت، در آستانه، حوزه علمیه،‌ انقلاب اسلامی و.... مورد توجه و قبولتان است به هر نحو که صلاح می‌دانید بنده را متوجه کنید. یک هفته بعد از این تقاضا این معنی برایم محقق شد از جمله حضرت آیت‌الله مظاهری اصفهان مطالبی فرمودند که در راستای همین موضوع بود.
انسان وقتی فکر می‌کند حوزه‌های علمیه چه شخصیتهائی داشته و یکی پس از دیگری دارفانی را وداع می‌گویند آیا جای خالی آنها پر خواهد شد؟
این همه خلوص، ایمان، فداکاری، تعهد، تدین، خدمتگزار جامعه و مستضعفین، خدمت به زوار حضرت رضا(ع) و مجاورین. البته خداوند متعال در رحلت این عالم ربانی عنایت فرمود قاطبه علما و روحانیون و خ