روزنامه آفتاب یزد
1396/10/09
ما هفت نفر 14 سال است در کانکس زندگی میکنیم!
آفتاب یزد ـ گروه اجتماعی: 20 سال پیش شوهرش را که«جانباز»جنگ تحمیلی بود از دست داد! جانباز 25 درصدی که بر اثر ناراحتیهای قلبی از دار دنیا رفت و یک زن با سه دختر را تنها گذاشت. دلخوش به این بود که آلونکی دارد و به اصطلاح اگر سه بچه قد و نیم قد روی دستش ماندهاند، اما بی سر پناه نیست...راهی کرمان بودیم که احساس کردیم در مورد ارگ بم باید دقیقتر مسائلی را بررسی کنیم. تصمیم گرفتیم برگردیم و همین برگشتن باعث شد با پدیدهای عجیب در بم رو در رو شویم، زندگی کانکسی بعد از 14 سال از وقوع زلزله دیماه 82! راسته یکطرفه را بمیها به خوبی میشناسند؛ نزدیک میدان یا فلکه امام، راستهای که دست بر قضا زیباترین خیابان بم نیز به شمار میرود. لاغراندام بود و خوشلهجه، با همان گویش بمی گفت: «بی خیال ارگ! بیا ببرمت جایی که هنوز خانوادهها توی کانکس زندگی میکنند!» گفتیم مگر ممکن است؟ گفت: «بیا برویم و با چشم خودت ببین». همین یک جمله کافی بود تا نه تمام و کمال که فعلا بی خیال ارگ قدیم و حرف و حدیثهایش شویم.
محلهای به نام«سیدطاهرالدین»!
از این خیابان به آن میدان، از آن میدان به این فرعی و بالاخره رسیدیم به محلهای تاریک و سوتوکور، انگار جزئی از محلات فقیرنشین یا نسبتا فقیرنشین بم محسوب میشد. مقصود او خانوادهای بود که در یک ساختمان مخروبه در کانکس زندگی میکردند. ما آنها را ندیدیم اما ظاهر ماجرا اصلا خوب نبود! به ما گفتند که مرد خانه از یک دست محروم است و شرایط سختی را میگذراند هرچه منتظر ماندیم کسی نیامد که جویای مسائل و مشکلاتش شویم! در همسایگی این خانه هم دو کانکس دیدیم. پرسیدیم بازهم زندگی کانکسی داریم و آن جوانی که ما را همراهی کرده بود غمگینانه گفت: «تا دلتان بخواهد! در میزنیم و دختری تقریبا 5 یا 6 ساله در را باز میکند.» میگوییم به پدرت بگو بیاید که میگوید پدرم خانه نیست. با زنی مسن و زنی که کودکی 8 ماهه در آغوش دارد، روبه رو میشویم. وقتی قصه زندگی در کانکس را میپرسیم ناگهان همه ماجراهای این چند وقت اخیر روی سرمان آوار میشود که نکند این داستان کانکسنشینی در غرب کشور هم این گونه تمام شود.
14 ساله کانکس نشینیم!
20 سال پیش شوهرش را که«جانباز»جنگ تحمیلی بود از دست داد! جانباز 25 درصدی که بر اثر ناراحتیهای قلبی از دار دنیا رفت و یک زن با سه دختر را تنها گذاشت. دلخوش به این بود که آلونکی دارد و به اصطلاح اگر سه بچه قد و نیم قد روی دستش ماندهاند، اما بی سر پناه نیست... قصه این زن به همین جا ختم نمیشود. زلزله 1382 آن آلونک فقیرانه را هم ویران میکند و آنها میمانند و زندگی در کانکس، دختر عروس میشود و در کنار مادر میماند و مادر حالا دل خوش است به دو نوهاش. چون خانه آنها کانکس است به او گاز ندادهاند و زندگی بدون گاز در این روزها چه سختیهایی که ندارد. دختر بزرگ خانه در یک شرکت بسته بندی خرما کار میکند و شوهرش کارگر یکی از کارخانجات ارگ جدید است. در کنار او و دو فرزندش علاوه بر مادر دو خواهر دیگر او نیز که دانشجو هستند زندگی میکنند و اما همه زندگی این هفت نفر خلاصه میشود در دو کانکس، یکی خانه دختری که عروس شده و دیگری چندمنظوره!
باور کردنش سخت است و توصیف آن چه دیدهایم سختتر! اما واقعیت دارد که 14 سال پس از آن 12 ثانیه غمبار، هفتنفر و شاید بسیاری از این هفتنفرها! همچنان در کانکس زندگی میکنند. همسایهها یکی یکی پیدایشان میشود...
این وضعیت روی زندگی خانهوکاشانهدارها هم تاثیر منفی دارد!
زنی میانسال میگوید: «از این وضعیت ناراحتیم! کاری هم از دستمان بر نمیآید! بضاعتی نداریم ؛ اما زندگی برخی همسایگان در کانکس روی اعصاب و روان ماهم تاثیر گذاشته، انسانیم و از این وضعیت ناراحت.» دیگری میگوید: «از این بدترهایش هم هست. نه فقط در محلات فقیرنشین! حتی در بالانشینها هم برخی همچنان در کانکس زندگی میکنند!» یکی از ساکنان همان کوچه که گویی تازه از سر کار باز گشته میگوید: «گاز نداشتن را بگذارید کنار، از حمام و سرویس بهداشتی نداشتن بگویم تا عمق فاجعه را بیشتر درک کنید.» واقعیت این است که باورکردنش برایمان سخت است و اما آنها که روی حرفهایشان مصمم هستند با ما همراه میشوند چند کوچه پایینتر! کانکسهایی که علاوه بر وضعیت نامساعد زندگی، از نظر داشتن امنیت هم دچار تردیدهایی اساسی هستند. آن حوالی سگهای ولگرد کم نیستند و فقط باید دعا کرد که برای کودکان آن نواحی اتفاقی رخ ندهد.
کانکسهایی که حکم خانه پیدا کردهاند از نظر گرمایش و سرمایش به شدت دچار کمبودهایی هستند. از وام هم که پرسیدیم گفتند: «چون متراژ خانههای مان کم است به ما وام نمیدهند! وام هم بدهند توان خانهسازی و بازپرداخت اقساطش را نداریم.» دیگر به کلی ارگ را فراموش کردهایم. یادمان میآید همین دو هفته قبل کرمانشاه بودیم؛ همه از کانکس میگفتند و این که برای کانکس هم پارتی لازم است و اما کانکس برای زندگی موقتی است، نه یک زندگی 14 ساله و شاید تمام عمر. دیگر به کلی از صرافت یافتن صاحب آن عکس معروف در زلزله بم هم افتاده بودیم و به این فکر میکردیم که این هفت نفری که دیدیم و با آنها حرف زدیم و آنهایی که دیدیم اما با آنها هم صحبت نشدیم چگونه طاقت آوردهاند، چگونه با انبوهی از مشکلات کنار آمدهاند؟ اجبار هم تا جایی جوابگو است باقی میشود زندگی زیر خط اجبار! جایی که نه عقل جوابگو است نه منطق!
پرونده قطور زلزله بم و یک ابهام!
زلزله بم پرونده قطوری دارد، از شدت و تلفات زلزله گرفته تا بسیاری از حرف و حدیثها. مسئولان بم چگونه است که اجازه دادهاند بعد از 14 سال برخی ساکنان بم در کانکس زندگی کنند!؟ در کارنامه مسئولان بم و در پرونده قطور زلزله، این موارد با چه تحلیل و توجیهی رو در رو خواهد شد؟ گشتوگذار ما برای تهیه گزارشهای میدانی در بم به همین جا و همین زندگی عجیب و غریب کانکسی ختم شد، اما پیگیر این ماجرا خواهیم بود که چگونه میتوان در شهری زیست که هموطنان و همشهریانی باشند که بیشتر از یک دهه در کانکس شب را به روز و روز را به شب برسانند و ما هم در همان شهر در خانههای خود آرامش داشته باشیم؟ این ابهام از آن پرونده قطور زلزله برای همیشه یا لااقل تا حل شدن ماجرا در ذهن ما باقی خواهد ماند.
رئیس مرکز بهداشت کرمانشاه: برخی زلزلهزدگان 40 روز است حمام نرفتهاندرئیس مرکز بهداشت استان کرمانشاه با اشاره به کمبود چشمه توالت و دوش حمام در مناطق زلزله زده، از احتمال اپیدمی بیماریهای پوستی و عفونی درمنطقه ابراز نگرانی کرد. ابراهیم شکیبا در گفتگو با ایسنا با اشاره به کمبود بسیار در زمینه دوش حمام و چشمه توالت در مناطق زلزله زده استان، گفت: در حال حاضر در شهرستان سرپل ذهاب 510 چشمه توالت در شهر و 710 چشمه توالت در روستاها علاوه بر تعداد موجود نیاز است. همچنین در شهرستان ثلاث باباجانی نیز 360 چشمه توالت دیگر مورد نیاز است. وی از کمبود 650 دوش حمام در
سرپل ذهاب و 250 دوش حمام در ثلاث باباجانی خبر داد و اظهار کرد: برخی مردم زلزله زده هستند که از زمان زلزله تاکنون استحمام نداشتند. این امر موجب نگرانی ما از اپیدمی بیماریهای پوستی شده است. شکیبا به دفع غیربهداشتی فاضلاب در برخی مناطق زلزله زده اشاره کرد و افزود: متاسفانه فاضلاب چشمه توالتهای موجود در منطقه بهداشتی دفع نمیشود و این امر میتواند اپیدمی بیماریهای عفونی و واگیردار مانند وبا و هپاتیت را به دنبال داشته باشد. رئیس مرکز بهداشت استان کرمانشاه در ادامه به مشکل آب برخی روستاهای مناطق زلزله زده اشاره کرد و افزود: آب لوله کشی برخی روستاها به خاطر کم بودن کلر آب غیرقابل شرب است. از طرفی برخی روستاها اصلا آب ندارند و این امر میتواند مشکلات بهداشتی ایجاد کند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
آقای روحانی! با مردم حرف بزن
مجید ابهری = رفتارشناس
علی صوفی = وزیردولت اصلاحات
امید مافی = روزنامه نگار
علیرغم تنش آبی بین 140 تا 220 کارواش وجود دارد رشد قارچ گونه کارواشها در شهر بیآب ایران!
جنجال بر سر ایران در پارلمان عربی
۴ هزار میلیارد تومان سرمایهیزد به کجا روانه شد؟!
برای خرید خودرو ایرانی ماهیانه چقدر پسانداز کنیم ؟
ما هفت نفر 14 سال است در کانکس زندگی میکنیم!
زمان احمدینژاد کجا بودی؟
هیچ اتفاقی بدتر از ناامیدی نیست
بیانیه سپاه پاسداران :بازخوانی حماسه 9 دی ضرورت است

