روزنامه جوان
1396/11/26
مهار قدرت منطقهاي و جام زهر
در شرايطي که حضور باصلابت ايران در روند تحولات منطقه که به فروپاشي گروهکهاي تروريستي و شکست راهبردهاي امريکا براي تسلط بر منطقه و انزواي رژيم صهيونيستي انجاميده و به دغدغه اصلي سران نظام سلطه تبديل شده است و به همين دليل تلاش دارند به هر قيمت ممکن سد نفوذ ايران در منطقه شوند، مواضع برخي از فعالان داخلي و سياسيون همنوا با القائات نظام سلطه، اين حضور را به نقد کشيده و تلاش دارند آن را به مسئلهاي ملي تبديل کنند.هفته گذشته عبدالله ناصري، عضو مرکزيت حزب اتحاد ملي و سازمان منحله مجاهدين انقلاب اسلامي با ادعاي اينکه اصلاحطلبان دنبال حل بحرانهاي کشور هستند، ميافزايد: من معتقدم اگر در بعضي از رفتارهاي منطقهاي و بينالملليمان تجديدنظر نکنيم، گرفتاريهايمان در آينده بيشتر از دوران پيش از برجام خواهد بود. در شرايطي که جريان حامي ايشان نقش اصلي را در تشکيل دولتهاي يازدهم و دوازدهم داشته و دارد و به همين دليل بايد پاسخگوي ضعفها و کاستيهايي باشند که سبب گسترش نارضايتيها و ناکارآمديهاي نظام اسلامي شده است، در ادامه مدعي ميشود که با اين حال اصلاحطلبان در حاکميت نقش آنچناني ندارند و نهادهاي اصلي دولت که مورد حمايت اصلاحطلبان است بايد فضايي را در اختيار بگيرند تا بتوانند نسبت به سرنوشت کشور مختارتر و فعالتر فکر کنند!
اما خارج از مواضع وي، با توجه به اينکه ايجاد ترديد در نقش و حضور منطقهاي ايران اين روزها با هدايت بيگانگان حتي تبديل به شعارهاي کف خياباني برخي از آشوبطلبان شده است، توجه به نکاتي چند در اين زمينه ضروري است.
اول: ادعاي هزينهبر بودن حضور منطقهاي از سوي اين جريان سياسي در شرايطي است که هم در دوران حمله صدام به کويت، همفکران ايشان توصيه ميکردند که ايران بايد با صدام در جريان اين حمله متحد شود و به کمک او بشتابد و هم در جريان جنگ افغانستان و درگيري طالبان با امريکاييها توصيه عناصر اين جريان براي به کمک به طالبان در جنگ با امريکاييها منشأ انتقادات جدي به آنها در کشور شد و اين در حالي است که هم بقاياي حزب بعث و هم حاميان اصلي طالبان نقش اصلي را در ايجاد داعش داشتند که آن هم هزينههاي سنگيني را بر جهان اسلام تحميل کرد و جالب آن است که در طول سالهاي اخير که داعش با جنايات خود در جهان اسلام و حتي عليه بشريت، سياهترين تصوير را از اسلام ساخته بود، مدعيان اين جريان نه در مقابله با داعش در منطقه حضور يافتند و نه در مواضع و ديدگاههاي آنها ميتوان ردي از محکوميت اين گروه تروريستي ديد.
دوم: ايجاد ترديد در ضرورت حضور ايران در منطقه در شرايطي است که يکي از اهداف اصلي حضور ايران دفاع از امنيت ملي ايران و دفع تهديداتي است که در صورت غفلت ميتوانست کشور را درگير يک جنگ داخلي ناخواسته کند. بديهي است اگر حضور به موقع کمکهاي مستشاري ايران در عراق و سوريه نبود، علاوه بر فروپاشي دولتهاي اين دو کشور به دست داعش و گروههاي تروريستي، اکنون ديگر از نجف و کربلايي نيز نشاني نبود.
سوم: ادعاي عدول از اين حضور و پيشنهاد تشکيل جبهه نجات براي عمليسازي آن در شرايطي است که نهتنها تهديدات گروههاي تروريستي دفع نگرديد، بلکه به دليل حمايتهاي مستقيم امريکا از اين جريان براي مشغولسازي جهان اسلام و مهار نيروهاي مقاومت، منطقه اکنون با اشکال و جبهههاي جديد از اين گروهکها مواجه شده که نفوذ و گسترش داعش در افغانستان که يک سناريوي جديد مثلث غربي-عبري-عربي است به طور قطع درآينده مشکلات ديگري را بر جهان اسلام تحميل خواهد کرد که غفلت از آن سبب خواهد شد که بخشي از هزينه آن را ايران اسلامي بپردازد.
چهارم: توصيه به تجديدنظر در رفتارهاي منطقهاي ترجمان همان توصيهاي بود که در موضوع هستهاي شد و به آنجا رسيد که اکنون امريکاييها به بهانه برجام تلاش دارند کشور را در دام يک جنگ پيچيده رواني بيندازند که آثار آن اين روزها در عرصه اقتصادي خود را نشان داده است. به طور طبيعي سلب اين نقطه اقتدار همچون هستهاي، نهتنها ظرفيتهاي کنشگري ايران در روند تحولات جهاني را کاهش خواهد داد، بلکه همچون برجام، محدوديتهاي ديگري را بر نظام اسلامي تحميل خواهد کرد.
پنجم: تجربه حضور موفق ايران در منطقه و دستاوردهاي مقاومت، علاوه بر فرصتهاي ذيقيمتي که براي دستگاه ديپلماسي کشور ايجاد کرده (که متأسفانه قدر آن به درستي شناخته نميشود) عملاً دست برتر را به ايران داده و به تقويت نفوذ و پايگاه ايران در ميان مردم منطقه انجاميده است، تجديد اين حضور نهتنها به جايگزيني قدرتهاي فرامنطقهاي و حاميان منطقهاي آنها خواهد انجاميد، بلکه علاوه بر سلب فرصتهاي ايران، عملاً حلقه محاصره عليه ايران را تنگتر خواهد کرد، به گونهاي که حتي ميتواند به تهديد مستقيم نظامي بينجامد و در اين صورت است که اولين کساني که دستهاي خود را بالا ميبرند همين آقايان و همفکرانشان هستند، همانگونه که در مقطع دهه 80 انگيزه اصلي از توصيه نظام به نوشيدن جام زهر رابطه با امريکا را ترس و نگراني خود عنوان ميکردند.
سایر اخبار این روزنامه
عيدي چله انقلاب
ناتو گرفتار شکافهای ترکی– اروپایی
مهار قدرت منطقهاي و جام زهر
مهار قدرت منطقهاي و جام زهر
توهم امریکایی ماکرون برای ورود به سوریه
کمک صفر امریکا به بازسازی عراق
جاسوسیهای نوین، عرصه تقابل قدرتهای متخاصم با ایران
استقبال از دخالت خارجي در امور داخلي كشورمان!
تشكيك در خودكشي سيدامامي از بياطلاعي است
25 ميليون مرغ با آنفلوآنزا رفتند
عقبنشینی 70تومانی دلار با ورود سیف و پلیس
نتانياهو با رشوه ميرود