درباره چهارشنبه سوری

يكي از مشخصه‌هاي بارز سنين نوجواني و آغاز جواني شور و هيجان‌هاي  وصف ناشدني است كه خاطرات سال‌هاي ميان سالي آدم‌ها را شكل می‌دهد.اينكه چگونه می‌توان از اين انرژي جواني هدفمندانه و  مثبت بهره برد، بحثي است كه در اعصار مختلف در جمع متوليان تعليم و تربيت و نهادهاي اجتماعي مطرح بوده است. آخرين شب چهارشنبه هر سال،  با عنوان شب چهارشنبه سوري و حاشيه‌هاي همراه آن  از جمله مواردي است كه  هر ساله هفته آخر اسفندماه را با دغدغه‌هاي فراواني برا‌ي مسئولين  همراه می‌سازد. مخاطراتي كه چهارشنبه سوري با خود دارد باعث شده تا در اين روزهاي پاياني، جمعي از نهادي‌هاي آموزشي‌، فرهنگي و اجتماعي كشور دست به دست هم دهند تا از آسيب‌هاي جاني و مالي اين جشن و شادي بكاهند. اما معمولا از اين نشست‌هاي  ضرب‌الاجلي خروجي كارسازي بيرون نمی‌آيد و فرداي چهارشنبه سوري تنها چيزي كه برجا می‌ماند صداي مهيب و جنگ گونه ادوات آتش بازي و فضاي دود آلود و افرادي است كه با توجه به عدم رعايت مسايل ايمني راهي بيمارستان‌ها شده‌اند.
نكته‌اي كه در اين مجال سعي می‌گردد  به آن پرداخته شود عملكرد نامتقارني است كه در خصوص حوادث چهارشنبه آخر سال انجام می‌گيرد. اقدام همگاني نهادهاي مسئول كه كل سال را به نظاره می‌نشينند تا هفته پاياني سال از راه برسد و تازه يادشان می‌افتد بايد كاري كنند و از صدمات چهارشنبه سوري پيشگيري كنند، از جمله راهبردهايي است كه هر ساله با آن رو به رو هستيم‌. جلسات پي در پي می‌گذارند كه چه كنند چه نكنند غافل از آنكه ديركرده‌اند و طبق معمول دير به يادشان افتاده است.ضرر اين غفلت‌ها اين است كه چون ترجيحي براي اعمال قانون و برقراري آرامش ندارند دست به اقدامات سريع الپاسخي می‌زنند كه نتيجه‌ا‌ي جز كنش‌هاي  منفي چيز ديگري ندارد.
ساليان سال است كه روانشناسان، جامعه شناسان ومتوليان تربيت  در رسانه‌ها، در محافل و در هرجا كه بايد گفته می‌شد خطاب به  مسئولين و دولتمردان گفته‌اند كه : محروم كردن نوجوانان و جوانان از هيجان و شادي نتيجه اي بر عكس دارد اگر می‌خواهيد برنامه و جشن و عقيده‌اي را حذف كنيد به فكر جايگزين مناسب آن باشيد.يادم می‌آيد ايامی‌ بود كه  آن قدر اين كنش و واكنش‌ها وجود داشت كه حتي نام بردن از عنوان چهارشنبه سوري به گونه‌اي خلاف بود و با گوينده برخورد می‌شد.اما امروز پس از آن همه حد و حدود‌ها، چيز ديگري ديده می‌شود‌. آن قدر محدوديت ايجاد شد تا اينكه استراتژي عمل از دست رها شد و اتفاقي كه نبايد می‌افتاد به بار نشست و از يك مراسم ملي ايران باستان، جز دود و فرياد چيزي بر جاي نمانده است.بهتر نبود به جاي نرخ تعيين كردن و مجازات  براي مسببان اين ترقه بازي‌ها، بستر سازي ديگري می‌شد. مثلا اينكه درست و بجا  آداب چهارشنبه سوري معرفي می‌شد نه اينكه از دل نهان خانواده‌ها و با ترس  بيرون بيايد و يا  اينكه همراه با شور و شوق جواني، ‌امنيت و آرامش براي‌شان معنا می‌شد تا می‌دانستند هم می‌توانند شادي و پايكوبي كنند و هم می‌توانند مزاحم حقوق شهروند‌ي ديگري نباشند.
البته در اكثر مسايل همين گونه هست، در فضاي مجازي، شبكه‌هاي اجتماعي، رسانه‌هاي خارجي و... هرجا خواستيم ورود پيدا كرديم وحرف و باور خود را به كرسي نشانديم و حذفيات را اعمال كرديم و از مضرات گفتيم، بدون آنكه جانشين مناسبي براي آن داشته باشيم . به جاي آنكه فرايندمحور و برنامه‌محور عمل نماييم به دنبال نتيجه دلخواه‌مان بوديم و اين شد كه  شكافي ژرف بين نسل‌ها و سنت‌ها به وجود آمد. اما از آنجايي كه نسل نوجوان وجوان ايران زمين رگه‌هاي فرهيختگي عميقي دارد،چند صباحي است به بهانه‌ حادثه دلخراش ساختمان پلاسكو و شهادت مظلومانه آتش نشانان و به پاسداشت ياد وخاطره ‌حضور قهرمانانه آنان، موجي از خطوط برپايي چهارشنبه سوري در قالب جشني با آرامش به همراه احياي سنت‌ها در بين مردم و بالاخص نوجوانان وجوانان شكل گرفته است كه انتظار می‌رود با حمايت‌هاي نهاد‌هاي فرهنگي و رسانه‌ها اين موج به ساحل خود برسد و شبي به ياد ماندني با طعم وحدت ملي رقم بخورد.


و پايان اين چند خط...آن قدر جهان به جهاني شدن نزديك و اين امر قابل لمس شده كه بايد از اقدام بي‌هدف و عجولانه  دست برداريم و با شناخت وتعقل و صبر و حوصله در خصوص  راهي كه در پيش داريم گام برداريم،چرا كه با توجه به دهكده جهاني و مرزهاي گسترده آن حد و حدود ساختن ديگر معنايي ندارد. نبايد اين چنين شود كه  بعد از قلع و قمع كردن و محروم كردن‌ها، زماني كه راهكار‌هاي  غير قانوني  از سوي ذي نفعان آن محدوديت وارد می‌شود، در پاسخ به راهكارشان دوباره به دنبال عمليات‌هاي سركوب‌گرانه باشيم .بايد قبول كرد زمان اين گونه  تدابير گذشته و نياز است كه با بستر سازي فرهنگي مناسب  و همراه با موج هيجان موجود در جامعه قدم  برداشت  و برنامه‌ريزي نمود تا بتوان از آسيب‌هاي احتمالي كاست.