قالیباف 96 تکرار کمدی‌وار تراژدی احمدی‌نژاد

گروه سیاسی: با انتشار سالنامه همشهری  و مصاحبه جدید محمدباقر قالیباف واکنش‌هایی در فضای مجازی داشت. شهردار تهران در گفت و گویی با رسانه نهاد زیرسیطره خود، با انتقاد از عملکرد دولت به خصوص در حوزه اقتصاد بیان کرد:« ارزش یارانه‌ای که در سال 89 به مردم داده شد، الان در آستانه سال 96 به یک  سوم کاهش پیدا کرده  است. می‌توان یارانه نقدی را تا سه برابر افزایش داد.» جمله‌ای که به وضوح نشان از آماده شدن آقای شهردار برای زورآزمایی با روحانی برای رسیدن به خیابان پاستور دارد.البته این اقدام قالیباف بیشتر شبیه قمار سیاسی است تا زورآزمایی انتخاباتی! زیرا آقای شهردار در مناظره‌های انتخاباتی سال92 نشان داد به هیچ وجه نمی‌تواند با حسن روحانی وارد رقابت شود.
محمدباقر قالیباف در گفت و گو با سالنامه شهرداری، عملا با وعده سه برابر کردن یارانه نقدی پس از رییس جمهور شدن، به میدان آمد و ضمن انتقاد از عملکرد دولت در این خصوص اظهار کرد:« ممکن است بگویند که الان پول نداریم؛ بله ، چون درست مدیریت نکرده‌ایم. چون در اقتصاد به شیوه منتظران منفعل عمل کرده ایم.» در حقیقت قالیباف با این شگرد سعی دارد القا کند تا مسایل اقتصادی از مهمترین محورهای فعالیت او در رقابت برای کسب کرسی ریاست‌جمهوری است. با این حال نکته اصلی ماجرا تاکید کاندیدای بازنده سال 92 بر اقتصاد نیست بلکه تغییرات گسترده رفتاری و گفتاری قالیباف نسبت به گذشته است. در واقع بیش‌از دو دهه تلاش ناکام برای رییس‌جمهور شدن از سوی قالیباف موجب شده تا شهردار تهران، نه تنها در ظاهر و پوشش، بلکه در سوگیری و رفتار سیاسی و حتی اجتماعی نیز متفاوت از گذشته عمل کند. قالیباف 96 در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌رو، بیشتر از آن که آینه تمام‌نمای چند دهه فعالیت (موفق یا ناموفق) خودش  باشد، یک بازتولید بی‌کیفیت از احمدی‌نژاد 84 است. شهردار تهران پس از ناکامی‌های متعدد برای رسیدن به سودای همیشگی خود، این بار خواسته یا ناخواسته عزم خود را جزم کرده تا با شیوه احمدی‌نژاد نوظهور آن سال‌ها در انتخابات شرکت کند. 
برخی شواهد نشان می‌دهد شاید محمدباقر قالیباف برای دومین بار قرار است از تمام توان مالی و تشکیلاتی شهرداری در انتخابات استفاده کند. راهی که احمدی‌نژاد نیز طی کرد و البته قالیباف نیز در انتخابات گذشته بی نصیب از این توان تشکیلاتی نبود. گفتنی است بعد از نقل مکان احمدی‌نژاد از بهشت به پاستور،قالیباف نیز گمان می‌کرد این راه برای او نیز همواره است ولی پس از آن که مسجل شد راه پاستور لزوما از شهرداری نمی‌گذرد، قالیباف مجاب شد تا الگوبرداری دقیق تری از رییس جمهور اسبق ایران داشته باشد. شاید نخستین و آشکارترین تفاوت قالیباف با دوره‌های گذشته تغییرات ظاهری مشهود نسبت به یک دهه پیش باشد. آن روزها(سال 84) فرمانده نیروی انتظامی، در قامت یک خلبان تحصیل کرده در حوزه جغرافیای سیاسی پا به عرصه انتخابات گذاشته بود.
شمایلی که تنها هشت  سال بعد(سال 92) جای خود را به ظاهری به اصطلاح انقلابی و جهادی داد. قالیباف آن روزها بیشتر از آن که «دکتر خلبان» باشد  سعی داشت تا مدیری جهادی و آشنا با فاکتورهای ظاهری دوران جنگ شناخته شود. در سال  96  نیز رویکردی شدیدتر از همیشه در ظاهر  و پوشش او به چشم می‌آید. از طرف دیگر شهردار فعلی تهران، بیشتر از هرچیز رویکردی مردمی‌اتخاذ کرده؛ مدیری حاضر در صحنه که فرماندهی عملیات پلاسکو را به عهده می‌گیرد و علاقمند است تا تصاویر و ویدئوهای منتشر شده از او، به جای یک فرمانده نظامی‌یا مسوولی عبوس، مدیری مردمی‌و جان بر کف به جای بگذارد.


محمد باقر قالیباف در سال 92 درگیر رقابتی با تفکر مرحوم آیت‌الله ‌هاشمی ‌بود. زیرا قالیباف در سال 84 درک درستی از شرایط و فضای سیاسی آن روزها نداشت و در مقابل احمدی‌نژاد با زیرکی توانست دو قطبی احمدی‌نژاد- هاشمی‌ را شکل دهد. قالیباف نیز که مثل همیشه خلاقیتی در انتخابات ندارد و معمولا از روش‌های بیان سیاسی استفاده می‌کند در سال 92 از احمدی‌نژاد الگوبرداری کرد و بدنبال ایجاد دوقطبی البته این بار با نماینده تفکر ‌هاشمی ‌را داشت که به دو دلیل شکست خورد.اول اینکه قالیباف با وجود تحصیل در رشته علوم سیاسی‌، نسبت به احمدی‌نژاد در شناخت فضای سیاسی بسیار ضعیف‌تر است. دوم اینکه قالیباف مناظره گر ضعیفی است. در چند ماه اخیر نیز  قالیباف مثل همیشه  در یک اشتباه فاحش و بدون داشتن کوچکترین نکته سنجی، با به کار گیری بودجه و توان مالی شهرداری حملات خود به آیت‌الله را شروع کرد. جلد جنجالی و بیش از حد مشخص همشهری ماه که تصویر دخترک گل فروش در کنار ماشین‌ هاشمی ‌را نشان می‌داد و مایل بود تا بحث کهنه و تکراری فقرا و اغنیا را از این بُعد پیش بکشد، با فوت ناگهانی آیت‌الله ‌هاشمی ‌به بن‌بست رسید و قالیباف حتی در رقابت خودساخته اش نیز نتوانست پیروز باشد. با این حال نکته ماجرا نه در شکست مکرر او، بلکه در کپی برداری بی دلیل از متد روی کار آمدن احمدی‌نژاد و ایجاد یک فضای دو قطبی با‌ هاشمی‌ بود.
تغییر رویکرد مهم دیگر قالیباف را شاید بتوان در گفتار او جست‌و‌جو کرد. قالیبافی که زمانی سعی می‌کرد با بیانی تخصصی و مبتنی بر تحصیلاتش در تمام حوزه‌ها صحبت کند، امروز به طور مشخص به رویکرد پوپولیستی احمدی‌نژاد دچار شده است. جالب تر آن که نه تنها در شیوه بیان، بلکه در انتخاب مفاهیم نیز از الگوی خود تقلید می‌کند. وی که با وعده سه برابر کردن یارانه‌ها کار خود را پیش می‌برد، در نطق مشابه دیگری این طور بیان کرده است: «باید به فکر حذف نفت از سفره دولت باشیم.» ادبیات و پیش کشیدن مفاهیمی ‌به اصطلاح احمدی‌نژادی که شاید کارآیی گذشته را نداشته باشد. نکته ناامید کننده ماجرا را اما باید جای دیگری جست و جو کرد. رویکرد محمود احمدی‌نژاد در مواجهه با اتهامات و پرسشگری‌های نسبت به او، و همچنین عدم پاسخ دهی در خصوص مشکلات موجود، امروز به وضوح در قالیباف مشاهده می‌شود. شهردار تهران پس از رخداد فاجعه بار پلاسکو، نه تنها هرگز قصور و کوتاهی خود در حوزه مدیریتی اش را نپذیرفت، در جلسه شورای شهر تهران به جای پاسخ گویی به اتهامات تنها بیان کرد: «شرمنده‌ام که جانم را برای مردم نداده‌ام، اما عذرخواهی نمی‌کنم!» قالیبافی که اعلام می‌کند در روز آتش گرفتن پلاسکو بدون داشتن تجهیزات ایمنی آهن‌های داغ را گرفته و از زاویه پرخطر وارد ساختمان شد بی شباهت به احمدی‌نژادی که برای خودهاله نور متصور می‌شد نیست.
با تمام این اوصاف این طور به نظر می‌رسد که رویکرد محمدباقر قالیباف در انتخابات پیش رو از حالا مشخص است وآن «رویکردی پوپولیستی با تاکید بر مشکلات اقتصادی دولت حسن روحانی» است‌. نقل قول مشهور و البته مستعملی از مارکس وجود دارد مبنی بر این که همواره تاریخ دو بار تکرار می‌شود؛ یک بار به صورت تراژدی و مرتبه دیگر کمدی. شاید باید به پای عدم نکته سنجی یا حتی استیصال آقای شهردار گذاشت که این بار حاضر شده برای رسیدن به کسوت ریاست‌جمهوری تکرار کمدی وار تراژدی احمدی‌نژاد باشد.