قلب اصولگرایی سه شعبه می‌شود!

گروه سیاسی- محبوبه شعاعی: «کریمی‌قدوسی: لاريجانی به جمنا نرفت، چون مقابل او زانو نزدند! لاریجانی: جمنا برای انتخابات به من خبر نداد، اگر خبر هم می‌دادند، نمی‌رسیدم در جلسات شرکت کنم.» ازاین دو نقل قول به صورت آشکارا می‌شود اختلاف و چند دستگی را در میان اصولگرایان فهمید. اصولگرایانی که زمانی خود را یک دست و به وحدت رسیده می‌دانستند، سالهاست که دیگر شبیه به هم فکر نمی‌کنند و بسیار از هم دور شده‌اند. در انتخابات پیش رو، سه دسته می‌بینیم که خود را اصولگرا می‌نامند اما پسوندهایی دارند که آنها را بر‌اساس مشی اعتقادی و سیاسی متمایز می‌کند؛ رادیکال‌ها، سنتی‌ها و اصولگرایان معتدل که در شرایط کنونی به دنبال معرفی و اعلام کاندیدای خاص خود نیز هستند.
مرحوم آیت‌الله‌ هاشمی‌ رفسنجانی نمونه بارز اصولگرایی است که از سال 88 به این طرف، رویه خود را به صورت مشهودی تغییر داد و به مردم نزدیک‌تر شد. کسی که از او به عنوان اصولگرای معتدل یاد می‌شود. در کنار او، حجت الاسلام ناطق نوری قرار می‌گیرد که سالهاست راه خود را از اصولگرایان سنتی جدا کرده است و رویه اعتدالی به خود گرفته است. اما علی لاریجانی گرچه پشت پرده، یار شفیق ناطق نوری بوده اما بیش‌از یک سال است که به صورت آشکارا خود را از بدنه سنتی اصولگرایی جدا کرده است. سال گذشته و در جریان اعلام لیست اصولگرایان برای دهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی، لاریجانی خود را کنار کشید و به صورت مستقل اعلام کاندیداتوری کرد. اما سابقه تغییر و تحولات در لاریجانی به چهار سال پیش برمی‌گردد؛ وقتی در جریان سوال از رئیس دولت دهم در مجلس شورای اسلامی‌و در پی انتشار فیلم گفت وگوی فاضل لاریجانی با سعید مرتضوی توسط احمدی‌نژاد در صحن علنی که به درگیری لفظی او با علی لاریجانی رئیس مجلس منجر شد، لاریجانی به صورت رسمی‌در مقابل تندروها و هم مسلکانش ایستاد. این اتفاق به حدی برای طرفداران محمود احمدی نژاد سنگین تمام شد که وقتی لاریجانی برای راهپیمایی 22 بهمن ماه سال 91، به قم رفته بود با شعارهای ضد خودش مواجه شد و حتی نمازگزاران به او مهر پرتاب کردند!
هرچه که بود، اما هنوز رابطه لاریجانی با سنتی‌های اصولگرا پر و پا قرص بود تا اینکه سال گذشته در جریان ائتلاف اصولگرایان، مشخص شد لاریجانی دیگر با سنتی‌ها هم خوب نیست و در حال ایجاد یک جریان جدید به نام خود است. لاریجانی‌ای که به عنوان یار و همراه حسن روحانی شناخته می‌شود، حالا رسما خودش را «رفیق روحانی» معرفی می‌کند و به دیگر جریانات اصولگرایی کاری ندارد. روحانی که الان به صورت رسمی‌به عنوان کاندیدای اصلاح‌طلبان معرفی شده، همان اوایل جلوس بر صندلی ریاست جمهوری در پاستور در سال 92، خودش را فراجناحی معرفی کرد و بر مواضعش ماند. گرچه مشی اعتدالی‌اش، هر روز بیش از گذشته او را به اصلاح‌طلبان نزدیک می‌کرد اما هیچ گاه خود را اصلاح‌طلب ننامید. شاید یکی از دلایلی که لاریجانی را شیفته او کرده، همین پافشاری بر مواضع باشد! برای همین است که این روزها خبر تشکیل ائتلافی انتخاباتی بین حسن روحانی و لاریجانی به گوش می‌رسد.عبدالله ناصری عضو شورای مشورتی اصلاح‌طلبان نیر با تائید صحت خبری مبنی‌بر شکل‌گیری ائتلاف بین روحانی و لاریجانی برای پیگیری برنامه‌های انتخاباتی گفته است: «این ائتلاف به‌صورت نانوشته و غیررسمی‌شکل گرفته است چراکه آقای لاریجانی اصولگرایی باهوش و مدیری کارآمد بوده که رفتارهایی که از سال 92 به بعد در مجلس در راستای همسویی با دولت انجام داده است به‌خوبی بیانگر این مهم است».
لاریجانی و هم‌مسلکانش که حالا در مجلس دهم هم فراکسیون مستقلان ولایی را تشکیل داده‌اند، دسته‌ای پر و پیمان از اصولگرایان را شامل می‌شوند که نه مشی سنتی اصولگرایی دارند و نه با تندروها آبشان در یک جوی می‌رود. در واقع می‌شود گفت آنها اصولگرایانی «به روز» هستند!


رویای اتحاد با جمنا
از طرفی، می‌رسیم به جمنا؛ جمعیت مردمی‌نیروهای انقلاب. اصولگرایان که این سال‌ها بر این باورند که دلیل شکست در انتخابات 92 و 94 صرفا عدم اتحاد آنها بوده است در سال جاری تلاش کردند مدل دوره‌های قبل که تعدادی از ریش سفیدان و چهره‌های برجسته آنها برای ایجاد اتحاد تلاش می‌کردند و کاندیداهای انتخاباتی را سرو سامان می‌دادند، جبهه‌ای تشکیل دهند که بیش از 3هزار نفر از اقشار مختلف در آن حضور داشته باشند و در روند انتخاب  کاندیداهای ریاست جمهوری، تاثیرگذار باشند در همین راستا نیز اولین مجمع عمومی‌خود را برگزار کردند و 21 نفر به عنوان کاندیداهای اولیه معرفی کردند. البته بنا بر گفته آنها این لیست قرار است تا زمان انتخابات کوچک و کوچک‌تر شود و در نهایت یک یا دو نفر به عنوان کاندیدای نهایی در رقابت‌های انتخاباتی حضور داشته باشند. اما نام لاریجانی در میان هسته مرکزی این جمعیت وجود ندارد. این یعنی جمنا با لاریجانی، یک جا جمع نمی‌شوند!
بهروز نعمتی سخنگوی هیات رئیسه مجلس دهم نیز در بیان علل عدم‌پیوستن لاریجانی به جمنا گفته است: «بسیاری از افرادی که در قم لاریجانی را با مهر زدند در جمنا حضور دارند و وی به این سطح از پختگی رسیده است که من جرب المجرب حلت به الندامه».
فاز جدایی پایداری
بعد از تشکیل جمنا اما آنکه به صورت واضح در مقابلش ایستاد، جبهه پایداری با دبیرکلی مرتضی آقاتهرانی بود. وقتی هنوز لیست انتخاباتی جمنا منتشر نشده بود، آقا تهرانی در توئیتر خود نوشت: «ما کار خودمان را خواهیم کرد و جمنا هم تلاششان را می‌کنند. انشاءالله که نتایج مثبتی برای همه داشته باشد.» این اولین نشانه‌های رسمی‌اختلاف در میان اصولگرایان با وجود تمام شعارهای وحدت‌گرایی بزرگانشان بود. هر چه که بود، نشان از مشی متفاوت این گروه داشت. اما آنجا که مصباح یزدی، پدر معنوی جبهه پایداری دست رد به سینه ائتلاف کنندگان اصولگرایی می‌زند، مشخص می‌شود که اختلاف بین اصولگرایان، عمیق‌تر از آنچه است که در مطبوعات منتشر می‌شود. مصباح یزدی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در دیدار با جمعی از اعضای حزب مؤتلفه اسلامی گفته است: «هیچ ائتلافی را نمی‌پذیرم. با کمال میل گفت وگو می‌کنم، اما قول حمایت از فلانی را نمی‌دهم. اگر رأی به رقیب، سبب دفع ضرر بیشتر می‌شود، دفع افسد به فاسد می‌کنم.»
همه شواهد نشان می‌دهد اصولگرایانی که سعی داشتند طناب وحدت را به هر ترفندی در اطراف خود نشان دهند، نتوانستند از پارگی‌اش به خاطر اختلاف‌نظرها جلوگیری کنند و حالا به جای دو دسته، به سه دسته تقسیم شده‌اند که با وجود اصرار بر مواضع، دیگر نمی‌توانند به وحدت برسند و برای اولین بار در طول یک دهه گذشته، به جدایی‌ای رسمی‌ تن داده‌اند!