روزنامه فرهیختگان
1397/01/16
دربهدر بهدنبال کدام اثر
استاد آقای دکتر محمدرضا تاجیک، پانزدهم فروردینماه (یعنی روز گذشته) طی مصاحبهای، روشنفکران وطنی را «طردشدگان سیاسی و اجتماعی»، «افراد ظریف و حساس بریده از توده»، «دچار تضاد تکست و کانتکست یا ناهمخوانی بین آنها» و «مبتلا به دیدن از دید دیگری» و «قفل بهعوض کلید» دانسته و نهایتا خود روشنفکران را مسبب اصلی این مسائل معرفی کردهاند. ایشان در این مصاحبه از روشنفکران خواستهاند که: الف) از ظرافت روحی و احساسی خود کم کنند و وارد عرصههای انضمامی و زمخت جامعه شوند.ب) تخطی و امتناع از خودشان را بیاموزند؛ تا بلکه پس از آن بتوانند جامعه را نقد کنند.
ج) محاسبه نفس دقیق نسبت به خود داشته باشند تا ببینند در کجای حوادث تاریخی این جامعه قرار دارند و بالاخره در فرآیند آگاهیبخشی جامعه، چگونه نقشآفرینی میکنند (و میخواهند بکنند) و رابطهشان با تودهها چگونه است. دست آقای دکتر تاجیک درد نکند. این آسیبشناسی ایشان، مشتمل بر موارد جالب و مهمی بود و در بخش تحلیل (و نه صدور دستورالعمل) تا حدی نیز به واقعیت نزدیک بود. مثلا حمایت عبدالکریم سروش از مهدی کروبی در انتخابات، واکنشها به این حمایت و نهایتا آرای سیصدهزارتایی کروبی نشان داد که جناب سروش در جامعه و حتی در میان دنبالکنندگان آثارش (برمبنای تیراژ کتابهایش) نیز اثر جدی سیاسی-اجتماعی ندارد و نمیتواند سبد رای کروبی را تحتتاثیر قرار دهد؛ اما تحلیل آقای تاجیک و شواهدی که از بیاثری روشنفکری بر مردم و رخدادها به یاد داریم، نباید باعث شود که روشنفکری را از سوءفهمها و بحرانهایی که در شناخت خویشتن و جهان، در میان ما ایجاد کرده، تبرئه کنیم. این بحث را میتوان و باید در جای دیگری بسط و توضیح داد. اما مساله آقای دکتر تاجیک، تاثیر سیاسی-اجتماعی روشنفکران بود و تاسف ایشان از «عدم تاثیر روشنفکران». توصیه ایشان نیز آن بود که «روشنفکر در جامعه اکنون و فردای ما ضرورت دارد» و باید «روشنفکران جای سلبریتیها را بگیرند»، آنهم نه از آن جهت که روشنفکران بهتر میفهمند، بلکه از آن جهت که سلبریتیها نمیتوانند مسبب «تغییراتی ژرف [باشند] که باید از سطوح زیرین جامعه رقم بخورد و تاریخ را به حرکت درآورد»؛ یعنی مساله آقای تاجیک این است که اثر سلبریتیها کافی نیست و اثر بیشتری مورد انتظار ایشان است که شاید بهنحوی روشنفکری بتواند آن را ایجاد کند. آقای تاجیک در این تحلیل، خود «سالارحقیقت و سالارآگاهی» شدهاند و گویی هم «علم» و هم «راهی که باید رفت» برای ایشان مشخص است و روشنفکر باید بیاید و در تماس با تودهها، ایشان را به آن راه موردنظر ایشان بکشاند و اثر عمیق بر توده بگذارد. بهعبارت دیگر، مساله آقای تاجیک، فهم ما از وضع کنونی و یافتن راهی برای حل مسائلمان نیست، بلکه اثر روی توده است و از همین جهت است که ایشان روشنفکران را طردشده «سیاسی-اجتماعی» میداند و نقدش به روشنفکران، در راستای همین عمل و کنش «سیاسی-اجتماعی» است. نگارنده البته مشکلی با میل ایشان برای تاثیرگذاری ندارد ولی سوالش این است که آقای دکتر، لطفا راهی که برای حل مسائل کشور پیدا کردهاید را صریح و شفاف بفرمایید تا ببینیم چه هست، بعد اگر خالی از خللی بود و سابقه و تجربه این سالها نشان داد که واقعا حل مسائل در گرو آن است، خواهیم پذیرفت و خودمان «آکتور» آن خواهیم شد. آیا از یک استاد هیاتعلمی دانشگاه با سابقه سیاسی و کنشگری شما که همواره در نظرتان، تئوری دستاویز و دستافزار تغییرات سیاسی و اجتماعی بوده (و اکنون بهدنبال مبلغ و مبشر برای همان اغراض سیاسی-اجتماعی هستید و به روشنفکری و حتی روحانیت، چشم دارید)، میشود پذیرفت که دلسوز وضع تفکر در جامعه شده باشید؟ شاید بشود ولی امثال این مصاحبه (که مشخص است زود، تند، سریع و مشتمل بر غلطهای املایی و انشایی به چاپ رسیده) نشان میدهد همچنان بهدنبال صدور دستورالعمل و دستکاریهای سیاسی هستید، بدون آنکه به دنبال نشان دادن «وجه ترجیح» موضع خود باشید. مساله این است که حضرتعالی اتفاقا مقدم بر روشنفکری، خودتان باید بهنحوی به محاسبه نفس بپردازید و بهجای تهییج خلایق به سپردن راهی که در پسپرده برایشان تدارک دیدهاید، قوتی نظری فراهم کنید تا بلکه مبتنیبر آن، لااقل یکی از مسائل ملک و مملکت حل شود نه اینکه کلا فتوی به فراغت از نظر بدهید و روشنفکران را خار کنید، چون با «توده» ربطشان کم است. روشنفکران موسسان بدفهمی و سوءتفاهم بین ما و جهان بودند و غیر از آن میراث ما را نیز محرف و معوج و ربط ما را با تاریخمان نیز مخدوش و ممسوخ کردند اما همین روشنفکران در اثر مواجهه با مسائل نظری، بهدنبال پاسخ سوالات مستمعان و مریدان رفتند. گرچه پاسخ ایشان، بافتنی بود و با فکر و فلسفه و علم جدید و قدیم نسبتی نداشت، اما باز این روشنفکران بر شما ترجیح دارند چراکه خود را صرفا وقف تحریک عملی «تودهها» نکردند و لااقل به خودشان زحمتی شبهنظری هم دادند و سوالات مستمعان را مهمل نگذاشتند. اکنون دیگر زمان گذشته است و به صرف تهییج، آحاد مردم راه کج نمیکنند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
90 درصد اقلام داروییمان ساخت داخل است
چهکسی یوتیوب را به گلوله بست؟
مبارزه و مقاومت تنها راه نجات فلسطین
فقط ۷ تهیهکننده کلکنسرتها را برگزار میکنند
بانک مرکزی تماشاگر بود
جهاد فقط کار مردانه نیست
حمایت دولت از شعار سال بیشتر از چاپ سربرگ باشد
ترکیه به دنبال حضور ناتو در سوریه است
دربهدر بهدنبال کدام اثر
اغماض دولتمردان؛ زنگ خطر بازار ارز
مطالبنقل شده از دیدار محسن هاشمی با رهبری صحت ندارد