روزنامه آفتاب یزد
1397/01/28
توزیع جلیقه ضدگلوله میان محیط بانان اشتباه است باید اسلحه را هم از آنان گرفت
آفتاب یزد - سمیرا نوری: جنگلها و به طور کلی محیط زیست از سرمایههای یک کشور است. این سرمایه به ویژه دربارهی کشوری مثل ایران، مهمتر است. جنگل و فضای سبز برای کشور ما که از گذشته تا امروز با خشکسالیهای متعدد دست و پنجه نرم کرده است، یک گوهر قیمتی به شمار میآید. زندگی انسان بسیار به جنگلها و درختان وابسته است. مساحت جنگلها در ایران نسبت به سایر نقاط ایران، بسیار محدود است. بر اساس آخرین اعلام سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، مساحت زیر پوشش جنگل در ایران، حدود 14.2 میلیون هکتار اعلام شده است. این مساحت، 8.6 درصد از خاک کشور را شامل میشود. اما این مساحت 14.2 میلیون هکتاری، طی جنگلخواریهای بسیار در سالهای گذشته به دست آمده است. در حالی که درگذشتهای نه چندان دور مساحت جنگلهای ایران چیزی حدود دو سوم برابر مساحت کنونی بوده است. چند روز گذشته در همین خصوص ایسنا خبری منتشر کرد: «اگرچه در مورد مساحت جنگلهای ایران از نظر بررسیهای کمی و کیفی همچنین تخریب آنها آمار دقیقی وجود ندارد، با این وجود آمارهای موجود نیز میتواند علیرغم کاستیهای فراوان، روند تخریب و انهدام جنگلهای کشور را نمایان کنند. طبق اولین برآوردها در مورد مساحت جنگلهای ایران در سال ۱۳۲۱ خورشیدی توسط کریم ساعی (موسس رشته جنگلداری و پایهگذار سازمان جنگلها در ایران) ۱۹.۵ میلیون هکتار اعلام شد. وی در سال ۱۳۲۹ در دومین برآورد خود سطح جنگلهای ایران را ۱۸.۷ میلیون هکتار عنوان کرد. همچنین در سال ۱۳۴۳ دفتر فنی مهندسی منابع طبیعی ایران آمار رسمی مساحت جنگلهای کشور را ۱۸ میلیون هکتار اعلام کرد. به این ترتیب طی پنج دهه گذشته سطح جنگلهای کشور از حدود ۱۸ میلیون هکتار به ۱۲.۴ میلیون هکتار و سطح جنگلهای شمال کشور نیز از حدود ۳.۴ میلیون هکتار به ۱.۸ میلیون هکتار کاهش یافته است.» همچنین در ادامهی این گزارش ایسنا نوشت که سازمان خواروبار کشاورزی (FAO)، براساس تعریف و استانداردهای متفاوتی که از جنگل دارد، مساحت جنگلهای ایران را حدود 11.7 میلیون هکتار اعلام کرده است. «در این صورت درصد سطح جنگل نسبت به مساحت کل کشور ۶.۸درصد تنزل خواهد کرد. بر این اساس سرانه جنگل در ایران برای هر نفر حدود ۱۵۸ صدم هکتار به دست خواهد آمد که این رقم بسیار کمتر از متوسط شش دهم هکتار در سطح جهانی است.»کاهش پوشش جنگلی
ایران در منطقهای از کرهی زمین قرار دارد که بسیار مستعد خشک و بیابانی شدن است. یعنی این سرزمین بدون دخالت بشر هم پتانسیل خشک شدن را دارد. اما آنچه سرعت بیشتری به بیابان شدن میدهد، دخالت بشر، تخریب جنگلها و جنگلخواری است. این اتفاق شوم دربارهی جنگلهای شمال که بخش بزرگی از جنگلهای ایران را تشکیل میدهد بسیار رخ داده است. در این خصوص علی محمد شاعری نماینده مردم نکا، بهشهر و گلوگاه در مجلس شورای اسلامی در بهمن 96 به خانهی ملت گفت که طی 50 سال گذشته به دلیل بهرهبرداریهای بیرویه، مساحت جتگلهای شمال از سه میلیون هکتار به حدود یک میلیون و هشتصد تا دو میلیون هکتار کاهش یافته است. این مقام در همان گفتوگو افزود: «متاسفانه این کاهش مساحت از بین رفتن تنوع زیستی، به خطر افتادن زیستگاههای حیات وحش، جلوگیری از ذخیره آب در خاک، بروز سیلابهای خانمان برانداز و به تدریج تغییر اقلیم، افزایش سیل،کاهش بارندگی، افزایش گرمایش زمین و از بین رفتن و تخریب زیباترین منظر شمال یعنی جنگلهای بیبدیل هیرکانی را به همراه داشته است.»
افزایش شکار غیرمجاز
کاهش مساحت جنگلها در سطح جهان و از سوی دیگر شکار غیرقانونی حیوانات در این جنگلها، مسئولان کشورهای مختلف را بر آن داشت افرادی را به عنوان محیطبان برای حفظ و حراست از جنگلها به کار گمارند. آمار دقیقی از میزان شکار غیرمجاز در ایران در دسترس نیست. ایرنا در گزارشی در دی ماه 96 به آمارهایی در این خصوص که مربوط به سال 92 است اشاره کرده است. «آمارهای 1392 خورشیدی نشان میدهد که حدود یک هزار و 215 شکار غیرمجاز پستانداران، 300 زندهگیری و پنج هزار و 329 شکار غیرمجاز اتفاق افتاده است. صدور 405 مجوز شکار در فاصله سالهای 1387 تا 1392 خورشیدی و افزایش شکارهای غیرقانونی تا 30 برابر مجوزهای صادر شده مسئولان محیط زیست را بر آن داشت تا از صدور پروانه شکار برای جمعیت حیات وحش کشور امتناع ورزند.»
محیطبانان ناجیان طبیعت
محیطبانی از آن دست شغلهای پرماجرا است. این شغل در دنیای امروز به قدری مهم و لازم که هم در سطح جهانی و هم در سطح ملی، روزی را به عنوان روز محیط بان در نظر گرفتهاند. در تقویم ایران، روز ولادت امام رضا (علیهالسلام) که به ضامن آهو شهرت دارند، به عنوان روز محیطبان انتخاب شده است. همچنین روز 31جولای نیز به عنوان روز جهانی محیطبان برگزیده شده است. محیطبانی با وجود اینکه در ظاهر، شغلی لذتبخش و با طراوت از این جهت که با طبیعت و حیات وحش سر و کار دارد، به نظر میرسد، با خطراتی نیز روبهرو است که آن را به یکی از خطرناکترین شغلها تبدیل کرده است. این خطرات تنها به مخاطرات طبیعی مربوط نمیشود، بلکه بیشتر از نوع نزاعهای انسانی بین محیطبانان و شکارچیان است.
طبیعت ایران، صحنهی رعب و وحشت
محمد درویش مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست در این خصوص به جامجم گفت: «مشکلات زیادی بین جوامع محلی و ذینفعان حوزه محیط زیست و منابع طبیعی با مامورانی که وظیفه آنها پاسداری از این منابع است، وجود دارد، به طوری که طی 30 سال گذشته بیش از 110محیطبان و حدود 16 جنگلبان در این حوزه جان شریف خود را از دست دادهاند و بیش از 3000 نفر نیز مضروب و مجروح و دچار نقص عضو دائم شدهاند. این در حالی است که خانواده برخی محیطبانان و جنگلبانان نیز تهدید شدهاند. آماری از تمام کشورهای دنیا برای مقایسه در دست نداریم، اما به طور نمونه در ایالات متحده آمریکا طی 80 سال اخیر، 25 تا 28 محیطبان کشته شدهاند که دلیل مرگ اغلب آنها، حوادث و سوانحی همچون سقوط از کوه یا تصادف جادهای بوده و ربطی به درگیری با شکارچیان، اشرار و قاچاقچیان نداشته است و با همین مقایسه میتوان دریافت که آمار تلفات به واسطه درگیری با اشرار و شکارچیان در کشور ما بسیار بالاست. طبیعت کشور ما به جای این که صحنه دلپذیری باشد که نگهبانان طبیعت داوطلب حضور و خدمت در این شغل جذاب باشند، به صحنه رعب و وحشت تبدیل شده و محیطبانی نیز جزو مشاغل سخت، نفسگیر و خطرناک در کشور محسوب میشود.»
جلیقه ضد گلوله برای محیطبانان
شاید همین آمار بالای شهادت محیطبانان باعث شده است که به تازگی مسئولان به فکر راهحلی باشند. راهحلی که برای این مشکل در نظر گرفته شده است، پخش جلیقهی ضد گلوله در میان محیطبانان است. فرمانده یگان حفاظت سازمان محیط زیست کشور، جمشید محبتخانی گفت: «برای نخستین بار جلیقهی ضد گلوله با هدف افزایش قدرت محیطبانان در زمان روبهرو شدن با شکارچیان متخلف و افراد سودجو و قانونشکن بین محیطبانان این دستگاه توزیع میشود. تیراندازی از سوی شکارچیان متخلف، بیشترین تهدید برای این نیروها است. محیطبانان به منظور حفظ جان خود و هموطنان به محض مشاهده فرد متخلف سعی نکنند از آخرین راهکار یعنی استفاده از سلاح استفاده کنند تا شاهد گرفتار شدن محیطبانان و حبس آنها نباشیم. تامین بودجهی لازم برای تجهیز انسانی و نظامی محیطبانی یک ضرورت است چرا که با وجود بحرانهای مختلف زیست محیطی برخورداری نیروی انسانی از ابزارهای مناسب باید در اولویت قرار گیرد.
اسلحه را از محیطبانان بگیرید
اسماعیل کهرم کارشناس محیط زیست در این باره به آفتاب یزد میگوید: «120 نفر محیطبان تاکنون در ایران توسط متخلفان شهید شدهاند. ایران به طور قطع یکی از بالاترین آمارهای کشته شدن محیطبانان را داراست. البته این رقم در کشورهای آفریقایی که دنبال شاخ کرگدن و عاج فیل هستند، تا آنجا که آگاهی دارم بسیار بالاست و محیطبانان زیادی در آنجا کشته میشوند. علاوه بر این 120 محیطبانی که توسط متخلفان به شهادت رسیدهاند، یکی دو نفر از محیطبانان نیز در زندانند. همچنین تعدادی محیطبان قطع عضوی نیز داریم.
محیطبانی داریم که گلوله در بدنش است و هر لحظه ممکن است این گلوله به سمت قلبش حرکت کند. من اعتقاد دارم که به جای آن که به محیطبانان جلیقهی ضد گلوله بدهند، باید اسلحه را از آنها بگیرند. تمام این متخلفانی که به دست محیطبانان کشته شدند، محلی بودند. همهی اینها آشنا بودند و محیطبان آنها را میشناخت. وقتی محیطبان متخلف را میشناسد، دیگر لازم نیست به طرف او شلیک کند. میتواند برود در خانهاش و او را دستگیر کند. دادن اسلحه به محیطبان کار درستی نیست و باعث نزاع میشود. وقتی متخلف میبیند که یک نفر تفنگ را روبهرویش گرفته تحریک میشود و شلیک میکند. اسلحه داشتن محیطبانان عاقلانه نیست. پلیس انگلستان اسلحه ندارد؛ تنها یک باتوم دارد و آن را جوری در داخل شلوارش پنهان میکند که خشن به نظر نرسد، ولی اگر نیاز بود بیسیم میزند.
اسعد تقیزاده محیطبان یاسوجی بدین ترتیب به 7.5سال زندان محکوم شده است. غلامحسین خالدی دیگر محیطبان یاسوجی نیز به 7 سال زندان محکوم شده است. ماشاالله مهنایی در بهبهان به 4.5 سال زندان محکوم شده است. اینها تنها چند نمونه هستند. محیطبانان زیادی اینگونه به زندان میافتند. اسلحه دادن به محیطبان اشتباه است. حال میآیند و میگویند جلیقه ضد گلوله هم بدهیم. اگر متخلف شلیک کند، اسلحه داشتن محیطبان دردی را دوا نمیکند؛ غیر از اینکه متخلف بیشتر تحریک میشود. اگر محیطبان به سمت متخلفی شلیک کند و باعث حادثهای شود، باید چند چیز را ثابت کند؛ نخست این که سه دفعه ایست داده و متخلف توجهی نکرده، دوم این که تیر هوایی در کرده و سوم این که متخلف، محیطبان و همکارانش را تهدید کرده است. همچنین به محیطبانان گفته شده اگر مجبور شدید تنها به زیر کمر شلیک کنید. قهرمان المپیک هم نمیتواند در آن شرایط زیر کمر بزند. همهی این محیطبانان خواستند زیر کمر را بزنند، ولی گلوله آنها به سر و قلب اصابت کرد. به دلیل چنین شرایط سختی محیطبان همیشه در دادگاه باخته است، اگر محیطبان زودتر بزند باخته است اگر دیرتر هم بزند باید ثابت کند. باید در قانون بازبینی شود و اسلحهها را از محیطبانان بگیرند.»
نوشدارو پس از مرگ سهراب
ماجرای کشته شدن محیطبانان یا کشتهشدن شکارچیان متخلف به دست محیطبانان، سالهاست که به عنوان یکی از مسائل زیستمحیطی ایران مطرح میشود. درست یا اشتباه، محیطبانان ما به اسلحه تجهیز شدهاند. اما اینکه چرا پس از گذشت سالها از وجود این شغل در ایران و همچنین پس از کشته شدن تعداد بالایی از محیطبانان، به تازگی فکر توزیع جلیقهی ضد گلوله در سر مسئولان افتاده است، جای درنگ دارد. در جامعهای که نزاعهای بین محیطبانان و متخلفان تا این حد بالاست و تلفات زیادی بر جای میگذارد، شاید لازم باشد این تصمیماتاندکی زودتر گرفته شود.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
این سرما نتیجه گرم شدن زمین است
میرزایینیکو: عدم تعهد یک عضو شورا به میثاقنامه راه را برای عهدشکنی همه باز میکند
صباح زنگنه کارشناس بینالملل
نجفی درخشیداما دولت مستعجل بود
گزینههای رمضانزاده برای شهرداری تهران
پدر و پسر آدمخوار به دام افتادند
زیرپوش مردانه یا پیراهن تیم ملی فوتبال؟!
فاکتور اسد برای بازسازی سوریه
خاوری در ایران اموالی برای توقیف دارد؟
توزیع جلیقه ضدگلوله میان محیط بانان اشتباه است باید اسلحه را هم از آنان گرفت
غیبت عجیب سیف و کرباسیان در بزرگترین رویداد بانکی ایران!

