روزنامه آفتاب یزد
1397/01/29
به جای نق زدن ، خودمان را قوی کنیم
محسن رنانی اقتصاددان در نشست «نقش نهادهای مدنی در آینده توسعه ایران» اظهار داشت: درباره نهادهای مدنی مشکلی که وجود دارد، این است که به دلیل رانتهای ناشی از پول نفت نهادهای مدنی فرایند بلوغ خود را طی نمیکنند. اگر نهادهای مدنی سازماندهی پیدا کنند که هدفها را اولویتبندی کنند و منابع را تخصیص عقلانی دهند، در فعالیتهای خود استمرار ایجاد کنند، تقسیم کار کنند و بر فعالیت اعضا نظارت کنند، قطعا به مرحله بلوغ میرسند، اما اگر این اتفاقات رخ ندهد، نهاد مدنی به سازمان تبدیل نمیشود. مشکل در ایران این است که نهادهای مدنی بالغ نمیشوند و یکی از دلایل اصلی این مسئله رانتهای نفتی بوده است که سمت نهادهای مدنی میآیند.رنانی اضافه کرد: ۴٠سال است دو جناح در کشور داریم که نهاد مدنی هستند. اصلاحطلبان و اصولگرایان دو جناحی هستند که فعالیت سازماندهیشده ندارند. رئیس، معاون و تصمیمگیر در این احزاب معلوم نیست. بهترین نمونه از ناتوانی بازیگران ما در ساخت نهاد مدنی، این دو حزب هستند که ۴٠ سال است فعالیت میکنند اما اقتدار ندارند.
وی اصلیترین آسیب نهادهای مدنی در جامعه را نابالغ ماندن دانست و گفت: این مسئلهای است که نهادهای مدنی باید در درون خود حل کنند. نهادهای مدنی نیازی به ثبت ندارند. نهاد مدنی الزاما هویتش به پروانه نیست، به ارتباطات و همکاری جمعی و همکاری مستمر عقلانی است. آن هویت باید ساختار سازمانی پیدا کند اما متاسفانه ما در همکاری مدنی ناتوانی داریم.
این اقتصاددان گفت: خوشبختانه به علت کاهش درآمدهای دولت در ایران، این مسئله بهطور طبیعی از بین میرود. بودجههای سرشاری که به حوزههای مختلف تخصیص میدادند، دیگر نیست و نهادهای مدنی باید تمرین کنند که روی پای خود بایستند و باهم همکاری و مدارا داشته باشند. نبود توان همکاری بلندمدت در ایران یک معضل اساسی است که باید حل شود.
وی تاکید کرد: هیچ توسعه و دموکراسی پایداری شکل نمیگیرد، مگر اینکه نهادهای مدنی بالغ شکل بگیرند. بلوغ وقتی است که نهادهای مدنی از بیشکلی به سمت سازماندهی حرکت کنند. در دهه گذشته ١٠ هزار سمن تشکیل دادیم، اما چون این حرکت هیجانی بود و به سمت عقلانیت نرفت، ارتباطات مستمر شکل نگرفت و با اندک تغییری این ١٠ هزار سازمان مردمنهاد محو شدند. در حال حاضر نهادهای مجازی ما در معرض همین آسیب هستند. اودرادامه اظهار داشت: من آن چیزی که درمورد حکومت دانش داشتم را در 20 سال گذشته به حکومت ارائه داده ام اما امروز متوجه شده ام که اشتباه بوده است؛ چرا که حاکمان نه تمایل و نهتوان تغییر را دارند. به عنوان مثال قبلا وقتی برخی وزرا از من برای مشاوره دعوت میکردند در جلسه متوجه میشدم که اساسا این وزیر به صحبتهای من گوش نمیدهد و حواسش پیش ما نیست. یعنی یک زمانی کسانی ما را کلا قبول ندارند ولی اینها ما را قبول دارند دعوت هم میکنند اما نمیفهمند که چه میگوییم. آنهایی که اتفاقی گوش کنند و متوجه شوند هم توان و اقتدار اجرایش را ندارند. اودرادامه گفت: جمع بندی من این است که نظام تدبیر خیلی ناتوان تر از آن شده است که بتواند تحول ایجاد کند. در 100 سال بعد از مشروطیت جامعه روشنفکری بزرگترین اشتباهش این بوده که همه حواسش به حکومت بوده است. مسئله ما حکومتها نیستند. حکومتهای ما بهتر نه اما بد تر از حکومتهای دیگر هم نبوده اند. مسئله ما جامعه، خانواده و مدرسه است. ما در این 100سال همه انرژیهایمان (نفت، گاز، آب) را بر سر این که یا ما میخواستیم حکومت را عوض کنیم یا حکومت میخواست ما را عوض کند، هدر داده ایم. اما چیزی عوض نشد. من از یکیدوسال پیش جمع بندی ام این شد که در 100سال بعد از مشروطه همه روشنفکران ما خطایشان این بوده که نورافکنهایشان به سمت حکومت بوده است. اگر این همه انرژی را به تغییر خانواده و تغییر ساختار اجتماعی معطوف کرده بودند امروز همه چیز تغییر کرده بود. امروز ما از لحاظ اجتماعی همان جایی ایستاده ایم که در دهه20 ایستاده بودیم. رفتارهای ما با دهه 20 فرقی نکرده است. به دلیل این که عالمان ما به جای این که حواسشان به جامعه باشد حواسشان به حکومت بوده است.
وی افزود: بنابراین کم کاری کرده ایم. به قول مرحوم شایگان، ما روشنفکران گند زدیم. فرقی نمیکند دهه 40 باشد یا 80؛ همه ما گند زده ایم. در همین انتخابات 96 روشنفکران کجا بودند؟ همه فرتوت و خسته، بنابراین جمع بندی من این بود که اولا باید به خودم تنفسی بدهم و آنقدر نگران اصلاح حکومت و سیاستهای اقتصادی نباشم. بهاعتقاد من این ساختار باید همین گونه ادامه دهد تا جایی که دیگر نتواند ادامه دهد. به عبارتی بنزین این ماشین تمام شود بعد همه پیاده شوند تا ببینند به چه دلیل ماشین از حرکت بازایستاده است در این زمان است که روشنفکرانی که کار کرده اند و حرفی برای گفتن دارند میتوانند الگو ارائه دهند. اما در حال حاضر همه ما فقط بر سر حکومت جیغ و داد میکنیم و کسی برنامهای برای آینده ندارد. بنابراین تصمیم گرفته ام از این فضا فاصله بگیرم و به جای نق زدن به حکومت، فکر کنم و به جامعه بپردازم.
به گزارش جماران، این استاد دانشگاه اظهار کرد: بالاخره این دولتمردان هم محصول همین جامعه هستند. آقای روحانی در بین ما رشد کرده است. اگر نمیتواند بیاید و با ما گفت و گو کند به این دلیل است که مادرش و نهاد آموزشی او به او گفت و گو کردن را یاد نداده اند. هر روحانی دیگر هم همین گونه است. دیگر روسای قوا هم همین گونه هستند. من امروز معتقدم که ما باید امروز بهجای غر زدن به حکومت، خودمان را قوی کنیم تا در روزی که این ماشین ایستاد بتوانیم راهکار ارائه دهیم.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
تله مشاورههای غلط
صادق زیباکلام استاد دانشگاه تهران
سرنوشت بهمن
مجید ابهری رفتارشناس
آماده ارسال نیرو به سوریه هستیم
کشف انبار مواد شیمیایی تسلیحاتیدر دومای سوریه
محمد حسین تقوایی زحمتکش
اعتراض بانکدار ترکیهای بهحکم «۱۰۵ سال زندان»
به اسم تولید داخلی دو برابر پول به جنس با کیفیت پایین نمیدهم
ادامه نامهربانی بغداد با صادرکنندگان ایرانی
نایابی دلار جهانگیری موبایل را گران کرد!
به جای نق زدن ، خودمان را قوی کنیم
اروپا تحریم نکرد، سرنوشت برجام چه میشود؟
ابردزدی از ایران؟
رقابت نمایندگان مجلس برای سفر خارجی!

