عوارض خروج از کشور گاو مشدحسن را برد!

مرز«سرو» سوت و کوراست. برخلاف روزهای پیشین که عوارض خروجی ۲۵هزارتومان بود، دیگر ازصف مسافران ومال بران خرده پا و همهمه آنان و صدای گوش‌خراش موتور مینی‌بوس‌ها خبری نیست. متصدی پارکینگ شبانه‌روزی می‌گوید تنها برای 11خودرو شخصی قبض صادرکرده است و این درحالی است که پیش از این در روزهای عادی در این پارکینگ حداقل 300دستگاه خودرو پارک می‌شد. به طرف باجه بانک ملی می‌روم ،صدای گریه و ناله سوزناک چندزن و پسر جوان به گوش می‌رسد. یکی از آن‌ها داد می‌زند «دولت ما را چاپید!» چندنفر دور پیرمردی را گرفته‌اند و او را دلداری می‌دهند. از جوانی علت شیون‌ و زاری را سوال می‌کنم. او، مراد؛ جوانی از اهالی روستای مرزی گنگچین ارومیه است. مراد با تاثر می‌گوید گاو مشدحسن را دولت برد! باتعجب می‌پرسم یعنی چه؟! توضیح می دهد:«دیشب عروس مشدحسن به او پیام داده شوهرش (پسر بزرگ مشد حسن) در روستای مرزی اسن‌دره(حسن دره) ترکیه فوت کرده است و قرار بوده امروز مشدحسن با زن و فرزندان و فامیل خود جهت شرکت در مراسم دفن به اسن‌دره بروند ولی در گمرگ سرو مطلع شده‌اند که از دو روز پیش اعلام شده که عوارض عبور هرنفر ۲۲۰۰۰۰تومان شده و تحویلدار بانک برای 16نفر حدود سه‌ونیم‌میلیون تومان عوارض خروجی می‌خواهد! اواضافه می‌کند: البته این مبلغ سوای پول زیادی است که باید چندین نفر از اهالی روستا برای امکان حضور در اسن‌دره بابت خروجی بپردازند تا به صاحب‌عزا سرسلامتی بدهند. مراد بعد از اندکی سکوت می‌گوید: بیچاره پیرمرد مجبور شده گاو خود را زیر قیمت بفروشد ولی هنوز پول گاو نرسیده است. نگاهم روی شیشه بانک می‌چرخد. با ماژیک مشکی درشتی نوشته شده: عوارض خروجی بار اول ۲۲۰۰۰۰تومان، باردوم ۳۳۰۰۰و بار سوم ۴۴۰۰۰۰تومان. از کارمند بانک می‌پرسم تا الان(ساعت ۱۱صبح) چند فیش صادر شده است؟ می‌گوید برای10و12 نفر...!
نم‌نم باران شدت می‌گیرد. در گوشه دیوار محوطه بیرونی گمرک چندتوله سگ لاغر و مردنی دراز کشیده‌اند که با دیدن من زوزه کشیده و دمی تکان می‌دهند. بلافاصله ملتفت می‌شوم که دو مغازه ساندویچ‌فروشی و چند سوپر بسته شده‌اند. در حال برگشت، مردی میانسال با چهره‌ای سیاه و پوستی ترک‌خورده به من نزدیک می‌شود با جمله تکراری، حاج آقا لیر ندارین؟ سری تکان می‌دهم که از ترکیه نمی‌آيم. از او قیمت لیر را جویا می‌شوم. می‌گوید ۱۳۵۰تومان! می پرسم چند کاسِبی؟ می‌گوید هیچی! مسافرنمی آيد! و بعد با ناراحتی می‌گوید قبلا با بردن دو باکس سیگار و یک‌کیلو چای کوپنی روزی۵۰۰۰۰در می‌آوردم... و پرسش او این است: آقا به نظر شما وضع این جوری می‌مونه؟ و من با قاطعیت می‌گویم نه !
قیمت لحظه ای ارز دیجیتال