دعوا مثل آب خوردن

حسن فرامرزی
روزنامه نگار
آب به مناقشه‌ای جدی میان اصفهان و یزد تبدیل شده است. زمزمه‌های این مناقشه، از سال‌های گذشته وجود داشته اما حالا با صدای بلندتر شنیده می‌شود. بنا به گفته مقامات مسئول در یک ماه اخیر از سال جدید سه بار به تأسیسات انتقال آب به یزد تعرض شده و به‌دنبال آن آب شرب یزد قطع شده است. ما از اصفهانی‌ها و یزدی‌ها خواستیم که دیدگاه خود را در این باره مطرح کنند. آیا معترضان به انتقال آب به یزد فقط کشاورزان ورزنه هستند یا نه اکثر اصفهانی‌ها قائل به این نظر هستند که آب زاینده‌رود نباید به یزد می‌رفته است؟ یزدی‌ها و اصفهانی‌ها درباره این موضوع چگونه می‌اندیشند. چه راهکاری برای حل این مسأله می‌توان در نظر گرفت؟ و چشم‌انداز این موضوع را در آینده چطور می‌بینید؟ این نظرات به صورت تلفنی و ارتباط‌های تلگرامی در همکاری با برخی فعالان محلی در یزد و اصفهان گردآوری شده است.



برای سیر کردن زن و بچه‌مان هر کاری لازم باشد می‌کنیم
حسینی – کشاورز - اصفهان: ما هر چه می‌کشیم از ضعف مدیریته. ما در شرق اصفهان آب نداریم بکاریم در اطراف فلاورجان و قهدریجان پیاز می‌کارن نمی‌خرن مفت می‌خرن و همه در کنار جاده می‌گندد. کسی نیست مدیریت کند. دولت اصلاً کاری ندارد حمایت کند و فقط به فکر منافع خودش است تا دیوار باغی به قول خودشان غیرمجاز بالا برود سر و کله‌شان پیدا می‌شود ولی پمپ‌های غیر مجاز در بالادست رودخانه خدا می‌داند چقدر برداشت می‌کنند. بالاخره ما خودمان هیچ، زن و بچه که نمی‌تواند گرسنه بماند. برای سیر کردنشان هر کاری می‌کنیم هر کاری. چرا آب اصفهان میره یزد و رفسنجان؟ کی گفته؟ به چه حقی؟ پس حقابه ما؟ حداقل نصف آب زاینده‌رود حق کشاورزی اصفهان از قدیم بوده.
کم کم موعد چک‌ها رسیده و حکم جلب‌مان صادر می‌شود
سید اسدالله حسینی - از کشاورزان شرق اصفهان: کشت اصلی ما گندم و جو است. اکثر جوانان روستا بیکار شده‌اند. کم کم موعد چک‌ها رسیده و حکم جلب‌مان صادر شده، زمین‌های ما با آب ارزشمند است مقداری فاضلاب در رودخانه جاری است که خدا می‌داند فردا چه مشکلات و امراضی شایع شود.
شاید نسلی بیاید که منابع آبی را مدیریت کند
شریف‌زاده - اصفهان: سوء مدیریت نه تنها محیط زیست را به نابودی کشانده بلکه با تخریب فرهنگ اجتماعی، اکثریت مردم ایران را به یک مشت انسان‌های منفعت طلب تبدیل کرده که فقط به فکر منافع شخصی کوتاه مدت خود هستند و کشور و هموطن و محیط زیست کوچکترین اهمیتی برای آنها ندارد و هر کس ساز خودش را می‌زند. در زمینه آب بحث مفصلی با چند مهندس کشاورزی که از اروپا برای فروش بذر به ایران آمده بودند داشتم که نظر آنها این بود: شاید بعدها، نسلی به‌وجود آید که بتواند منابع آبی‌اش را درست مدیریت کند. آنها می‌گفتند با مقدار آبی که برای یک هکتار آبیاری غرقابی مصرف می‌کنید شصت هکتار زمین قطره‌ای را می‌شود آبیاری کرد و جالب است که سیستم قطره‌ای به‌دلیل مصرف زیاد آب سال‌هاست کنار گذاشته شده و از سیستم‌های دیگر استفاده می‌کنند ولی شما با این کمبود منابع آبی هنوز از سیستم غرقابی استفاده می‌کنید. اگر بدانیم بیش از نود درصد کل آب مصرفی کشور در صنعت کشاورزی مصرف می‌شود به عمق فاجعه بهتر پی می‌بریم.
حقابه شیخ بهایی رعایت نشد
مهدی صبوری - اصفهان: وقتی ایران وطن باشد یزد و شیراز و اصفهان تفاوتی ندارد، همه جای ایران سرای من است / که نیک و بدش از برای من است. ماجرا از آنجا شروع می‌شود که حقابه زاینده‌رود که از زمان شیخ بهایی تعیین شده بود رعایت نشد. از بالادست آب فراوان برداشته شد. توهم تولید منجر به احداث صنایع آب بر صنایعی چون فولاد در اطراف اصفهان شد. خشکسالی‌های مدام باعث شد آب به باتلاق گاوخونی که هیچ به کشاورزان شرق اصفهان که هیچ حتی به پل‌های اصفهان نیز نرسد.
اما در پاسخ به سؤال شما باید بگویم چنانچه آب اصفهان منحصراً جهت مصرف شرب شهر یزد منتقل می‌شود بسی دنائت و رذالت می‌خواهد که من کشاورزی خودم را به تشنگی هموطنم ارجح بدانم اما صنایع آب بر اطراف یزد از کجا تأمین آب می‌کنند؟آب زنده‌رود؟ اگر آری پس کشاورز اصفهانی چه کند؟ کشاورزی مایه معاش کشاورز است آب را روی یزد ببندیم؟ هموطن یزدی تشنه می‌ماند.کارخانه‌های یزدی تعطیل می‌شود. بیکاری فساد و فحشا می‌آورد. چه باید کرد؟ من نمی‌دانم اما می‌دانم که طرحی نو باید در انداخت. معضل آب سراسری است و محدود به مرکز ایران نیست. معضل نیست بلکه بحران است، هموطن خوزستانی از انتقال آب به اصفهان جلوگیری می‌کند در حالی که من اصفهانی تبعات ناشی از آلودگی صنعت فولاد را باید بپذیرم اما فولاد فقط من اصفهانی را منتفع نمی‌کند بلکه کل ایران از آن بهره می‌برند، همه با هم وابسته و پیوسته‌ایم... عزمی جدی و طرحی نو نیاز است.
چرا تا قبل از دولت پاکدست، تنش آبی بین اصفهان و یزد نبود؟
مهران سیدطراح - آرشیتکت - اصفهان: به‌نظر من از این کار باید پیشگیری می‌شد و هنوز هم با اینکه دیر شده بازم میشه جلوی ضرر را بیشتر از این گرفت. از سال 85 و زمان دولت پاکدست با برق یارانه‌ای و لوله کشی و تأسیسات انتقال چند صد میلیاردی شروع به پمپاژ کردن آب زاینده‌رود به روی کوه‌ها و کاشتن درخت بادام کردند. این در حالی است که روی کوه و محصول بادام کمترین بهره‌وری وجود داره و با این وضع آب اصلاً چنین کاری معقول نیست. میزان دریچه‌های سد زاینده‌رود همواره به مقدار مشخصی باز بوده و هستند ولی اینکه چرا تا قبل از سال 85 و دولت پاکدست با همین میزان باز بودن دریچه‌های سد، آب به اصفهان می‌رسید ولی از آن به بعد نمی‌رسد جای تأمل دارد. آیا خاک تشنه‌تر شده؟ آیا آب بیشتر بخار میشه؟یا اینکه آب پمپ میشه روی کوه و محصول نه چندان مهم و استراتژیک بادام کاشته میشه؟ در پایان اینکه اگه ما بخوایم بگیم آب مال اصفهانی‌هاست که خب نفت هم مال خوزستانی‌است... پس این حرف درست نیست بلکه آب مال ایرانه و ما ایرانیا باید درست مدیریتش کنیم که نمی‌کنیم و امیدی هم به آینده نیست که این ضعف مدیریت درست بشود.
نمیشه گفت یزدی‌ها آب ندارن به درک!
شهاب – دانشجو - اصفهان: وقتی آب نیست نمیشه گفت یزدی‌ها آب ندارن به درک! این قضیه نیاز به مدیریت درست داشت که انجام نشد. واقعاً واسه الان که چه باید کرد نظری ندارم ولی اگر این آب مال اصفهانه پست نفت هم مال خوزستانه.
آب اصفهان را برای صنعت یزد استفاده می‌کنند
توکلی - از کشاورزان شرق اصفهان: والا ما به حداقل قانعیم. ما راضی نیستیم مردم یزد تشنه بمانند ولی این آب را برای صنعت در یزد استفاده می‌کنند.
زاینده‌رود حق ما اصفهانی‌هاست ولی یزدی‌ها هم گناه دارند
لیلا عسکریان – خانه دار - اصفهان: به نظر من درسته که زاینده‌رود حق ما اصفهانی‌هاست ولی یزدی‌ها هم گناه دارند. آخه خشکسالی برای اونها شدیدتره ولی اگه درست مدیریتش می‌کردند و آبیاری قطره‌ای را برای همه کشاورزها اجرا می‌کردند و محصولاتی که آب زیاد مصرف می‌کند نمی‌کاشتند، کار به اینجا نمی‌کشید. بیشترین میزان هدر رفتن آب در بخش کشاورزی است والان بیشترین معترضین هم آنها هستند اما هزینه راه‌اندازی آبیاری قطره‌ای خیلی زیاده چون یکی از آشنایان ما برای باغی کوچک منصرف شد و دید اگه آب آزاد بخره به صرفه‌تراست.
قبل از اغتشاشات باید به بحران آب یزد و اصفهان رسیدگی می‌شد
 زهرا - کارمند - نجف آباد: به‌نظر من قبل از این اغتشاشات باید رسیدگی میشد، چون کشاورزان سرمایه و زندگیشون توی این آب بوده و اگر قراره از این‌ها زده بشه برای یزد منطقی نیست.
اصفهان چوب بی‌کفایتی نماینده‌هایش را می‌خورد
ندا عسکریان - اصفهان: اگه قراره آب برا اصفهان نباشه پس برا یزد هم نباید باشه. قرار نیست چرخ اقتصاد یزد و آب شرب یزد تأمین بشه ولی اصفهان مدام تهدید بشه به قطع آب و جیره‌بندی آب و کشاورزی اصفهان که دیگه وصفش نگفتنی هست. ما داریم چوب بی‌کفایتی نماینده‌هامون و نبود مدیریت صحیح در ایران را می‌خوریم و یزد داره نون نماینده باکفایت و پارتی داشتن را می‌خوره. بالاخره کارخانه سنگ و باغ‌های خیار و فولاد آب نیاز داره ولی کشاورز بدبخت که کسی را نداره و پارتی نداره آب هم نیاز نداره.
شش نکته درباره یک مسأله
حسین جدیدی اردکانی - یزد: من در این باره به شش نکته اشاره می‌کنم.
آب زاینده‌رود طبق قراردادهای مشخص به یزد انتقال یافته ودر آن برای مصرف شرب و صنعت قید شده که حداکثر 3مترمکعب بر ثانیه است که این مقدار هم در اکثر مواقع تحقق نیافته است.
 انتقال آب از زاینده‌رود فقط برای یزد نبوده وبه شهرهای دیگر ازجمله کاشان ونایین هم صورت گرفته مگر اینکه بگوییم چون یزد وتوابع جزو استان اصفهان نیست حق استفاده از آب شرب شیرین ندارند.
 عمده مشکل در برداشت آب زاینده‌رود در بالادست اصفهان است که در اکثر شهرهای آن منطقه نظیر نجف آباد، خمینی شهر، مبارکه، فلاورجان، کلیشاد و باغ بهادران میوه‌ها و محصولات پر آبخواه نظیر سیب، هلو، برنج و....به عمل می‌آورند.
 به قول آقای مهندس کلانتری رئیس محترم محیط زیست، درختکاری و فضای سبز و گلکاری شهر اصفهان به مراتب بیشتر از شهرهای شمال نظیر رشت و ساری است که این خود اولویت مصرف آب را زیر سؤال می‌برد که آب شرب برای یزد خشک واجب‌تر است یا سرسبزی اصفهان؟
 اینکه در عرض کمتر از دوماه بیش از سه بار عده‌ای تأسیسات انتقال آب به یزد را تخریب نمایند و مسئولان قادر به کنترل اوضاع نباشند تأسف‌انگیز است. البته در بعضی موارد اقدام سریع صورت می‌گیرد نظیر حکم جلب شهردار تهران در ساعت 10 شب.
 به‌نظر من لازم است یک هیأت بی‌طرف از کارشناسان ذیصلاح موضوع را بررسی و راه حل ارائه کنند.
حرف‌های کشاورزان اصفهانی را باید شنید
معصومه یاری - فرهنگی - یزد: تنش‌های اجتماعی و آبی بین یزد و اصفهان چند سالی است که گریبانگیر مردم هر دو استان شده است و هر روز دامنه آن گسترده‌تر می‌شود و مدیران سیاسی و اجرایی استان یزد هم صرفاً سخنرانی می‌کنند و شعار می‌دهند و اگر هم کاری صورت می‌گیرد مقطعی است، در حالی که این مشکل را باید با منطق و به صورت ریشه‌ای حل و فصل کرد و حتی حرف‌های برخی از کشاورزان اصفهانی را که منابع ملی و بیت‌المال را تخریب می‌کنند باید شنید. من تعجب می‌کنم که چرا در رسانه‌های ما به این مسائل نه به صورت هیجانی که به صورت منطقی بها داده نمی‌شود. شاید افراد می‌ترسند که نکند اگر این موضوعات را مطرح کنند مسأله بدتر شود در حالی که اگر در یک فضای عقلانی و کارشناسی از طرف‌های ذینفع دعوت شود که بیایند و دیدگاه‌های خود را مطرح کنند به حل مسأله کمک خواهد کرد.
صنایع فولاد اصفهان با معادن بافق می‌چرخد
مجتبی میر - فوق دیپلم – یزد: درست است که آب یزد از اصفهان رد شده اما این آب مال اصفهان نیست. آب کوهرنگ است و این آب را کوهرنگ چهارمحال و بختیاری به اصفهان داده است. البته من قبول دارم که کشاورزان اصفهانی از حیث کمبود آب در مضیقه هستند اما به نظرم نباید مسائل را با هم قاطی کنیم. امسال سه بار در یزد قطعی آب داشته‌ایم و وقتی آب انتقالی به یزد قطع می‌شود کیفیت آب یزد بشدت پایین می‌آید و آب شور می‌شود و یزدی‌ها هم مجبور هستند آب شور کم کیفیت بخورند. من فکر می‌کنم که راهش این نیست. اگر قرار به مقابله به مثل باشد ما هم می‌توانیم ریل راه‌آهن را خراب کنیم که سنگ معدن یزد به اصفهان نرود چون صنایع فولاد اصفهان با معادن بافق می‌چرخد آن وقت ما می‌توانیم خودمان سنگ معدن‌ها را بفروشیم به دیگران و آب معدنی تهیه کنیم. اما این فکرها به همان اندازه بچگانه است که بگوییم یزدی‌ها آب اصفهان را برده‌اند و زاینده‌رود را خشکانده‌اند.
یزدی‌ها بروند خودشان آب اختراع کنند؟
علی زارعی – کاسب - یزد: من از اهالی منطقه اردستان اصفهان هستم که بعد از ازدواج در یزد ساکن شدم. یزد در حدود 50 درصد سنگ آهن کشور و از جمله صنایع اصفهان را تأمین می‌کند و در مقابل برخی از شهرها هم باید آب شرب مورد نیاز استان یزد را تأمین کنند. به هر کسی هم بگویی که آیا این منطقی است فکر نکنم تردید کند. اما این منطقی است که کسی بگوید یزدی‌ها منابع خودشان را دودستی تقدیم سایر استان‌ها کنند اما سایر استان‌ها هیچ مسئولیتی در برابر تأمین نیازهای یزد ندارند و خودشان بروند آب اختراع کنند؟ خب شما هم بروید سنگ آهن یا منابع دیگر را اختراع کنید. من البته این گروهی را که باعث قطع آب به یزد شده‌اند به همه مردم اصفهان ربط نمی‌دهم. بالاخره همه ما مسلمان هستیم و عرق ملی و مذهبی داریم و باید با مدیریت و تدبیر این مشکلات را حل کنیم.
آب آشامیدنی یزد از تونل سوم کوهرنگ تأمین می‌شود
فرهمند - معلم - یزد: آب مایه حیات است و در ایران کمیاب شده و حال و روز کشور با بحران جدی مواجه است. بحرانی که علاوه بر فجایع زیست محیطی به امنیت ملی کشور و روابط بین اقوام و مردمان شهرهای مختلف خسارت‌های زیاد و گاه جبران‌ناپذیری وارد می‌کند. طبق آمار وزارت نیرو بیش از 50 درصد مساحت و نزدیک 37 میلیون نفر از جمعیت کشور در معرض تنش آبی قرار دارند. بر اساس گزارش‌های ناسا، ایران سه دهه خشکسالی شدید را پیش رو دارد و نیز بر اساس آمار سازمان محیط زیست بیش از 90درصد منابع آبی کشور مصرف اما از این میزان تنها 40 درصد منابع جایگزین می‌شود.
نمونه بارز تنش‌های آبی بین سه استان چهارمحال و بختیاری، اصفهان و یزد است که در صورت ادامه این وضع مشکلات امنیتی و اجتماعی زیادی به وجود خواهد آمد این در حالی است که آب انتقالی به یزد برای سومین بار توسط گروهی از افراد دچار مشکل شده و شهروندان یزدی با قطعی آب روبه‌رو شده‌اند. این افراد چه کسانی هستند و چه انگیزه‌ای از قطع آب انتقالی به اصفهان دارند و چه مشکل یا مشکلات حل نشده‌ای در این خصوص دارند؟ این‌ها به نظر من باید ریشه‌یابی و دلایل آن مشخص و حتی بعضاً برخورد نیز بشود. آب انتقالی به یزد ارتباطی با آب اصفهان ندارد و آب آشامیدنی یزد که از تونل سوم کوهرنگ تأمین می‌شود جزو سرشاخه‌های کارون است و همزمان با آن نیز خطوط یک و دو تونل کوهرنگ برای اصفهان آب تأمین می‌کند و این‌ها ارتباطی با همدیگر ندارند. همه مردم شهرها و استان‌های کشور که تنش آبی در آنها مشهود است باید منابع ملی را در نظر بگیرند و این منابع با تدبیر و مدیریت کلان در کشور در جهت حفظ منافع و مصالح عموم مردم مورد استفاده قرار گیرد.
آب حکم انفال را دارد
محمدرضا طحانی – راننده یزدی: اینکه گروهی از مردم اصفهان یا ورزنه، برق یا موتورهای برق انتقال آب به یزد را از بین ببرند کار درستی نیست، هم به منافع ملی و بیت‌المال صدمه وارد می‌کند و هم آب آشامیدنی چند صد هزار نفر را دچار بحران می‌کند. آب حکم انفال را دارد و باید با مدیریت مسئولان امر این مشکلات حل شود و دیگر تکرار نشود.
کشور درگیر خشکسالی است و همه باید به هم کمک کنیم
زهره دهشیری – خانه دار - یزد: در خانواده من جانباز هشت سال دفاع مقدس وجود دارد که در کنار مردمان دیگر شهرها و استان‌ها از اصفهان گرفته تا مردمان غرب و شمال و جنوب کشور در مقابل دشمن جنگیدند و اجازه ندادند که یکپارچگی کشور از بین برود. حالا واقعاً چه شده است که ما آب را به روی همدیگر می‌بندیم؟ خشکسالی آیا فقط متعلق به یزد است یا نه همه کشور درگیر خشکسالی شده‌اند و همه باید به هم کمک کنند و تدبیری برای کنار آمدن با خشکسالی پیدا کنند؟ آیا اخلاقی و درست است که مردمان سایر مناطق آب باکیفیت و درجه یک بنوشند در حالی که سهم مردمان یزد، فرزندان و کودکان و پیران ما آبی نامرغوب باشد؟
اصفهان آب را برای آرایش شهر می خواهد
مهران دهقان - یزد: آبی که به یزد می‌رود از سمت زاینده‌رود اصلی که در استان چهارمحال وبختیاری است تأمین می‌شود و این آب فراوان سهمیه چهار استان بزرگ کشور چهارمحال و بختیاری، خوزستان، اصفهان و یزد است اما چند سالی است که کشاورزان معترض شده‌اند چرا یزد آب می‌رود، اصفهان پرمصرفترین بین این چند استان است و تمام آب کشور را از خود می‌داند. زاینده‌رود از کوه‌های کوهرنگ سرچشمه می‌گیرد و با رودخانه‌های دیگر ترکیب می‌شود و به پشت سد زاینده‌رود می‌ریزد، حال چگونه است که اصفهان این آب را هم برای زیبایی شهر در زاینده‌رود وسط شهر می‌خواهد و هم قابل شرب و جالب است بدانیم زاینده‌رود را مسئولان بستند تا مترو اصفهان که دقیقاً زیر سی و سه پل رد می‌شد را بسازند، از آنجایی که این آب متعلق به منابع و ذخایر کشور است، اصفهان هیچ ادعایی نسبت به این آب نمی‌تواند داشته باشد چون خود او یکی از استفاده کنندگان این آب است، قابل تأمل اینکه چهارمحال و بختیاری ادعایی نسبت به این آب ندارد و اصفهانی‌ها خود را مالک این ذخیره ملی می‌دانند.
اصفهانی‌ها هنوز در کشاورزی به سبک قدیم و به‌صورت غرقابی کار می‌کنند در صورتی که در یزد کشاورزان هنوز با آب قنات‌ها و سفره‌های زیرزمینی گذران روزی می‌کنند و با سختکوشی از آب ناچیز امروزی قنات‌ها که تونل‌هایی صعب‌العبور دارد استفاده می‌کنند و از دیر باز این آب را مدیریت کرده و آب شرب، کشاورزی، شست‌و‌شو را از هم تفکیک کرده بودند به نحوی که آب قابل شرب در آب انبارها، آب شست‌و‌شو در پایاب‌ها و آب کشاورزی پس از طی نمودن مسیر طولانی در زیر خانه‌ها و کاشانه‌ها و یخچال‌ها، آسیاب‌ها و... تأمین می‌شد.

نیم نگاه
ماجرا از آنجا شروع می‌شود که حقابه زاینده‌رود که از زمان شیخ بهایی تعیین شده بود رعایت نشد. از بالادست آب فراوان برداشته شد. توهم تولید منجر به احداث صنایع آب بر صنایعی چون فولاد در اطراف اصفهان شد
از سال 85 و زمان دولت پاکدست با برق یارانه‌ای و لوله کشی و تأسیسات انتقال چند صد میلیاردی شروع به پمپاژ کردن آب زاینده‌رود به روی کوه‌ها و کاشتن درخت بادام کردند. این در حالی است که روی کوه و محصول بادام کمترین بهره‌وری وجود داره و با این وضع آب اصلاً چنین کاری معقول نیست
وقتی آب نیست نمیشه گفت یزدی‌ها آب ندارن به درک! این قضیه نیاز به مدیریت درست داشت که انجام نشد
درست است که آب یزد از اصفهان رد شده اما این آب مال اصفهان نیست. آب کوهرنگ است و این آب را کوهرنگ چهارمحال و بختیاری به اصفهان داده است
یزد در حدود 50 درصد سنگ آهن کشور و از جمله صنایع اصفهان را تأمین می‌کند و در مقابل برخی از شهرها هم باید آب شرب مورد نیاز استان یزد را تأمین کنند یزد در حدود 50 درصد سنگ آهن کشور و از جمله صنایع اصفهان را تأمین می‌کند و در مقابل برخی از شهرها هم باید آب شرب مورد نیاز استان یزد را تأمین کنند
به قول آقای مهندس کلانتری رئیس محترم محیط زیست، درختکاری و فضای سبز و گلکاری شهر اصفهان به مراتب بیشتر از شهرهای شمال نظیر رشت و ساری است که این خود اولویت مصرف آب را زیر سؤال می‌برد که آب شرب برای یزد خشک واجب‌تر است یا سرسبزی اصفهان؟