روزنامه کيهان
1397/02/09
اخبار ویژه
سازنده فیلم انتخاباتی روحانی: بوئینگ، مصرف انتخاباتی داشتمشاور روحانی و سازنده فیلم انتخاباتی وی در سال 92، روزنامه زنجیرهای شرق را به خاطر عوامفریبی و ردگم کنی سرزنش کرد.
حسین دهباشی پیش از این در حالی که «برجام را خریت» خوانده بود، مدیر مسئول روزنامه شرق را مورد نکوهش قرار داد که چرا به «بزک برجام» پرداخته و رحمانیان در پاسخ گفت؛ «مجبور شدیم، چون در غیر این صورت، توافق جا نمیافتاد.»(!)
اکنون حسین دهباشی با اشاره به تیتر اول روزنامه شرق (بوئینگ پرید؟) که اشاره به بدعهدی برجامی آمریکا و کارشکنی درباره فروش هواپیمای مسافربری دارد و مینویسد: «یکسال قبل در همین ایام و همین روزنامه را به یاد بیاوریم. از همان موقع روشن بود که به جز هواپیماهای مرجوعی و ملخی، هیچ بوئینگ یا ایرباسی به ایران تحویل نمیشود. اما توپخانه سنگین دولت مستقر و رسانههای وابسته هرگونه نقدی را با تهمت سیاهنمایی و سهمخواهی تخریب میکردند. و کاش ایام انتخابات کمی بیشتر طول میکشید و دستکم از همین مرجوعیها و ملخیها که به هر حال از دهها فروند فرسوده سالمترند، چندتای بیشتر نصیبمان میشد. به جهت ضرورت جوسازی و حمایت کشورهای سازنده از رأیآوری کاندیدایی خاص! راستی، هیچ موقع از خود پرسیدهاید که چرا مقدم یا همزمان با نمایش توخالی خرید هواپیماهای جدید، هیچ تلاشی برای خرید قطعات یدکی برای بیش از 117 فروند پرنده ناوگان هوایی ایران عزیزمان انجام نشد؟»
دهباشی اتفاقات اخیر در نقض برجام را «انقضای یک رویای انتخاباتی» توصیف کرد.
یادآور میشود دهباشی بنابر اذعان خود، برخی عبارتهای انتخاباتی پوپولیستی نظیر «من حقوقدانم سرهنگ نیستم» و «هم چرخ سانتریفیوژ باید بچرخد و هم چرخ اقتصاد» را به روحانی منتقل کرده و از او خواسته بود در فیلم انتخاباتی از این جملات استفاده کند.وزارت خارجه دیر فهمید که آمریکا آبرویی ندارد
سخنگوی وزارت خارجه گفت، آمریکا التزامی به تعهدات بینالمللی خود ندارد.
به گزارش جماران، بهرام قاسمی به سیاست و رویکرد رئیسجمهوری آمریکا در سالهای اخیر و عدم پایبندی این کشور به تعهدات بینالمللی خود اشاره کرد و یادآور شد: تجربه 40 ساله جمهوری اسلامی ایران بویژه تجربه اخیر در موضوع برجام نشان میدهد دولت آمریکا، بازیگری قابل اعتماد نیست و التزامی به تعهدات بینالمللی خود ندارد و در نتیجه، از صلاحیت لازم برای مشارکت در تعیین معادلات و ترتیبات بین کشورها برخوردار نیست؛ این موضوع در سالهای اخیر و در دولت ترامپ نسبت به گذشته، تشدید شده است.
سخنان سخنگوی وزارت خارجه در حالی است که در اوج بحثهای مربوط به عدم اخذ ضمانت محکم از آمریکا بر سر برجام و سابقه بدعهدی آن، برخی مقامات ارشد وزارت خارجه (آقایان ظریف و عراقچی و...) و آقایان روحانی و هاشمی اصرار داشتند بر اینکه آمریکا نمیتواند به تعهدات خود در توافق عمل نکند، چرا که برای حیثیت و اعتبار آمریکا بد میشود! حتی آقای عراقچی گفته بود «امضای جان کری پای توافق تضمین است»!
یادآور میشود طی ماههای اخیر آقایان ظریف و روحانی نیز بارها تأکید کردهاند آمریکا قابل اعتماد نبود و به تعهدات خود پایبندی نشان نداد.وقتی کار را شوخی گرفته خستگیاش برای چیست؟!
مگر حرف زدن هم خستگی دارد که وزیر ارتباطات میگوید رئیسجمهور چون خسته بود، آمار اشتغال در فضای مجازی را به جای 200 هزار نفر، 2 میلیون نفر اعلام کرد؟
روزنامه وطن امروز با طرح این پرسش مینویسد: همین چند وقت پیش فردی که زمانی همکار «حسن روحانی» در ابداع کلیدواژه «کلید» به شمار میرفت، گفته بود حسن روحانی در مقام مقایسه، از دیگر همتایان خود سخنورتر است! مسئله اما این است که اولاً مسائل اساسی کشور با سخنوری حل نمیشود و ثانیاً زیاد سخن گفتن، همیشه کار دست آدم میدهد! مثلاً مردم میپرسند: چرا آدمی که همین چند سال پیش گفته: «مگر اقتصاد دستوری هم در دنیای امروز معنا و مفهومی دارد؟ و مگر میتوان در یک برنامه تلویزیونی گفت نرخ دلار باید به 700 تومان تقلیل پیدا کند؟»، حالا چنین چکشی در پی مدیریت بازار ارز است؟ مگر سابق بر این، مشکل آشفتگی بازار ارز از نگاه فرد مورد نظر، «خودشیفتگیها، بیثباتیها، عدم مشورت و عدم استفاده از ابزار علمی برای اداره کشور» نبود؟! الان «اقتصاد دستوری»، همان ابزار علمی است یعنی؟ یا چی؟! یا اینکه آدمی که میگفت «مملکت نوکر نمیخواهد؛ مدیر میخواهد!» چه شده است که بعد از چند سال میگوید اتفاقاً مملکت نوکر میخواهد و چیزی بالاتر از نوکری نیست؟! چند ماه پس از اجرایی شدن برجام بود که دیگر رئیسجمهور واژه «کلید» را تکرار نکرد! روحانی حتی در مناظرات اخیر ریاست جمهوری هم از«کلید» معروفش در سال 92 یک کلمه هم نگفت! جالب اینکه در آن مناظرات هیچکدام از رقبای جناب روحانی هم از او در این زمینه سؤال نکردند! بعدتر گلواژههایی چون آفتاب تابان برجام، ابر شتابان برجام، گشایشهای روزانه برجام و... نیز مثل اینکه تاریخ مصرفشان از نظر روحانی تمام شده باشد، یکی یکی به خاطرهها پیوستند. کمکم حتی از اصل مذاکره با کدخدا هم با عنوان دیوانگی یاد شد.
کنار هم قرار دادن این واقعیات به ما میگوید باید هنر جابجایی کلمات و تغییر زمین بازی را هم به جمع مهارتهای سخنوری حسن روحانی افزود.
شاید به قول رئیسجمهور عینک نزدهایم تا گشایشهای روزانه برجام را ببینیم! بدون عینک هم اما شاید بتوان برخی چیزهای کوچک را دید! مثلاٍ اینکه 5 سال بعد حرف زدن دوستان، رکود همچنان بر گلوی اقتصاد چنگ انداخته ولی ما از کشور ترکیه، کود انسانی وارد میکنیم! نحوه کار کردن جناب رئیسجمهور اما شاید مهمترین مسئلهای باشد که میتوان با چشمان غیر مسلح هم دید! وزیر محترم ارتباطات اخیراً در توضیح اشتباه آماری ارائه شده از سوی رئیس جمهور گفته است: «فکر میکنم بیان 2 میلیون شغل یک اشتباه لفظی از آقای رئیسجمهور بود که با خستگیهای ایشان همراه شده است».
چندی پیش «عبدالله ناصری» مشاور رئیس دولت اصلاحات در توضیح نحوه فعالیت روزانه روحانی و خستگیهای او گفته بود: «روحانی در مقایسه با همه رؤسای جمهوری پیشین بعد از انقلاب، چه آنهایی که همانند بنیصدر عزل شدند و چه آنهایی که همانند رجایی شهید شدند و چه بقیه که بودند، وقت برای دولت نمیگذارد. میگویند او از ساعت 9:30 صبح تا 19 سرکار است! این را تردید ندارم و یکی از اعتراضات و انتقاداتی است که دوستان روحانی به او دارند. ناطق نوری در همین زمینه به روحانی اعتراض کرده و گفته: من که الان فقط یک حوزه علمیه در لواسان دارم، از ساعت 6:30 صبح آنجا حاضر میشوم و شما باید کمی زودتر بروید و به سخن وزرایتان گوش کنید! ناصری در ادامه گفته بود: «رئیسجمهور حوزههای کلیدی کشور را شوخی گرفته است». خدا قوت آقای رئیسجمهور!یک اصلاحطلب: شورای شهر تهران هرگز مانند امروز آفتزده نبوده است
اصلاحطلبان طیفهای مختلف اتفاق نظر دارند که آنچه درباره شورای شهر برای تعیین شهردار تهران درمیان این طیف جریان دارد، گروکشی و جنگ قدرت است و نه انتخاب مدیر شایسته.
محسن سرخو از اعضای حزب کار و عضو اصلاحطلب شورای شهر چهارم تهران در آرمان نوشت:
هدف برخی احزاب اصلاحطلب که به طور مشخص بیشترین تعداد را با ترفندهایی به لیست اصلاحطلبان اضافه کردند تا وارد شورای شهر شوند، این است که تا آخر دوره سیستم حزبی کاملی را بر شورای شهر، شهرداری و مدیریت شهری حاکم کنند که این آفت بسیار بزرگی خواهد بود.
از دور اول شورا تاکنون با چنین پدیدهای مواجه نبودیم چون در هر یک از دورهها هر فردی با هر گرایشی که وارد شورا میشد همه مساعی خود را به کار میبرد و تلاش میکرد تا صرف نظر از گرایشات حزبی آنچه راکه به نظرش صحیح میرسد، به نفع مردم بهکار گیرد تا مردم تهران در آسودگی بیشتری زندگی کنند.
از این جهت دوستان شورا باید بدین نکته نیز توجه داشته باشند که شهرداری تهران و اموال آن دولتی نبوده و بیتالمال تلقی نمیشود بلکه متعلق به مردم شهر تهران است که با پرداخت عوارض گوناگون هزینههای شهر را تامین میکنند و شورا و شهرداری صرفا امانتدار این حقالناس هستند. از این رو اگر قرار باشد تفکرات حزبی بر تفکرات کارشناسی تاثیر گذاشته و غلبه پیدا کند، طبعا نتیجه مطلوبی که مدنظر مردم تهران است حاصل نخواهد شد.
امید میرود احزاب اعضای شورا را راحت بگذارند و به عنوان غنیمت به این موضوع نگاه نکنند و اجازه دهند اعضای شورا نه با فشارهای حزبی بلکه با آزادی عمل به جمعبندی برسند و نظر کارشناسی خود را دنبال کنند. در گذشته این تجربه را داشتیم که در هر مجموعهای که مرتب از بیرون به آن القائاتی صورت گرفته، عملیات و کارها نهایتا ناموفق بوده است.
بدین جهت امید میرود که شورای شهر تهران سرنوشتی شبیه به مجلس ششم پیدا نکند و افراد بتوانند با نظریات و دید کارشناسانه و ذهن مستقل، کار خود را پیش ببرند و فردی را برای شهرداری تهران انتخاب کنند که انگیزه، توان اجرایی و عملیاتی 24 ساعته برای تهران داشته باشد. تجربه ثابت کرده که افراد ستادی و دفترنشین نمیتوانند عملکرد موفقی در شهرداری تهران داشته باشند. فردی باید سکاندار شهرداری تهران باشد که همواره در دسترس و آماده به خدمت باشد و معاونان و شهردارانی انتخاب کند که در هر ساعت از شبانهروز آماده و در صحنه حاضر باشند. امورات شهر تهران تعطیلبردار نیست؛ تهران شهر زندهای است و حتی شبها خواب ندارد. به خصوص در زمانی که حوادث و سوانح بروز میکند، برای رسیدگی به آنها زمان طلایی داریم که اگر این زمان به علت شب بودن، در دسترس نبودن یا پا به کار نبودن از دست برود، میتواند کاملا غیرقابل جبران باشد. بدین جهت است که دوستان در شورای شهر باید با عنایت به این مسائل شرایطی را فراهم کنند که افراد برگزیده در عین پاکدستی، توانمندی و تخصص، توانایی اجرایی کامل و انگیزه کافی داشته باشند. دراین راستا بهترین گزینه آقای محسن هاشمی بود چون وی کاملا با شهرداری، مدیران و پرسنل آن به خوبی آشناست و به دلیل اینکه چند سال در این دستگاه فعالیت داشته، با وظایف شهرداری هم آشنایی دارد و فرد پروژهمحوری است که پیش از این پروژههای شهرداری را مدیریت کرده و در پاکی، صداقت و امانتداری وی نیز تردیدی نیست.
در همین حال غلامحسین کرباسچی دبیرکل کارگزاران - که گفته میشود یکی از تهیهکنندگان فهرست ائتلاف اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر بوده - با کنایه به شورای شهر تهران گفته است که «شما فقط چهار سال وقت برای خدمترسانی به مردم دارید که یک سال آن را تلف کردید.» اظهارات کرباسچی درحالی است که او متهم ردیف اول شکلگیری چنین شورایی است و نقش اصلی را در بستن لیست انتخاباتی اصلاحطلبان برای شورای شهر برعهده داشت. لیستی که گفته شد کرباسچی برای قرار دادن نام افراد در آن، 2 میلیارد از آنها گرفته است.
او همچنین لیست هفت نفره کاندیداهای شهرداری را تماما حاصل یارکشی حزبی اعضای شورای شهر دانسته و گفته است: تصور نمیکنم کارایی و توان اجرایی یک شهردار ملاک انتخاب اعضای شورای شهر تهران برای انتخاب این هفت نفر بوده باشد.
محمدعلی ابطحی معاون پارلمانی دولت اصلاحات نیز از شورای شهر خواست با رای دادن به محسن هاشمی، آبروی اصلاحطلبان را که تا اینجا به خطر افتاده، بخرند.پاسخ وزیر راه به تحلیل باسمهای مشاور فرهنگی روحانی درباره ارز
وزیر راه و شهرسازی، به اظهارنظر «ارزی» مشاور فرهنگی رئیس جمهور پاسخ داد.
اخیراً حسامالدین آشنا با انتشار توئیتهای شاعرانه و چند پهلو تلاش کرده بود سوء مدیریتهای اقتصادی انجام شده را از جمله در قبال بازار ارز توجیه و تأویل کند.
اما عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی در یادداشتی به اظهارات آشنا پاسخ داد. آخوندی مینویسد: «همزمان با اعلام تصمیمهای ارزی از سوی معاون اول رئیسجمهور، تحلیلهای مختلفی از موضوع ارائه شد. از جمله چند پیام هم از سوی یکی از مشاوران رئیسجمهوری انتشار یافت که ریشه جهش قیمت ارز خارجی را عمدتاً در رقابتهای درون نظام در هماهنگی با شبکه و یا شبکههایی در خارج از کشور ارزیابی میکرد. به گفته وی «مشکل فقط چهار راه استانبول نیست؛ بخشی از مشکل چهار راهی است که به استانبول، اربیل، دوبی و... منتهی میشود» است. با توجه به موقعیت وی، این ابهام در محفلهای کارشناسی و بازار پیش آمد که دولت ریشه این ناپایداری در قیمت را سیاسی میداند؟! آن هم بیشتر رقابتهای درونی؟! و برای عوامل ساختاری؛ هیچ اثری قایل نیست؟! به عبارت دیگر، تمام داستان بحران ارز به یک پروژه توطئه گروهی در داخل به همراهی ایادیای در خارج که میخواهند دولت را به سقوط برسانند تقلیل مییابد! اگر چنین است آیا میتوان به سازواری اقدامهای بعدی دولت امید داشت؟
البته این موضع اختصاص به ایشان ندارد و در فضای قطبی شده جامعه طرفدارانی دارد و سیاستها را به بیراهه میبرد. از این روی، تبیین آن برای خروج از تنگنا میتواند کمک کند و با مسئولیت من به عنوان عضو شورای پول و اعتبار و متولی حمل و نقل بینالمللی بیارتباط نیست.
وزیر راه با اشاره به برخی چالشهای اقتصادی ادامه میدهد: از جمله میتوان به چالشهایی چون بدهیهای دولت، تنگنای بانکی و سیاستهای پولی و ارزی غیر مؤثر و گاه اشتباه، ترازنامه ناتراز برخی از بانکها و مؤسسههای مالی، صندوقهای بازنشستگی، سیاستهای مالی سردرگم و بودجه انبساطی متمایل به سیاستهای رفاهی مخرب و غیر توسعهای با کسری پنهان سنگین در کنار نظام دیوانسالاری پررقیب در حوزه قدرت، ناکارآمد و ضعیف از حیث ضمانت اجرایی اشاره کرد.
این چالشها دلیلهای بنیادیتری برای ناپایداری اقتصادی و بازارهای دارایی چون ارز هستند. احتمال بازگشت انتظارات تورمی، نرخهای بالای سود اسمی به ویژه با افزایشی که در پایان سال گذشته پیدا کرد و منفی شدن حساب سرمایه از پیامدهای این چالشهای ساختاری هستند.
میزان انباشت بدهیهای دولت و شرکتها و مؤسسههای وابسته به آن مبلغی حدود 576 هزار میلیارد تومان است که در مرز 45٪ تولید ناخالص داخلی است. از این مهمتر آن که بازار بدهی وجود خارجی ندارد. به همین دلیل، از منظر اقتصادی تمام این بدهی جاری است و عملاً نسبت بدهی جاری دولت نسبت به بودجه سالانه حدود دو برابر است.
در کنار این، کسری تراز عملیاتی بودجه در سال 96 معادل 79/3 هزار میلیارد تومان بود و برای سال 97 مبلغ 77/8 هزار میلیارد در بودجه مصوب پیشبینی شده است. ترکیب این دو عامل و روند تداوم و گاهی فزاینده بودن آنها به تنهایی ظرفیت لازم برای ایجاد ناپایداری در اقتصاد را دارد.
ترکیب چالش پیش گفته با تنگنای بانکی و یا پدیده پول سمی موجب همافزایی مخربی است که از یک سوی بر رشد اقتصادی اثر سوء میگذارد و از سوی دیگر موجب افزایش نقدینگی و تورم در کالا و نرخ ارز است. این قلم بیش از چهار سال است که در این باره در جلسههای سیاستگذاری، همایشهای تخصصی و رسانه طرح موضوع میکند لیکن، کمتر از سوی مجامع رسمی و سیاستگذاری پولی جدی گرفته شد.
اتخاذ سیاست پولی انقباضی در شرایط جریان پول سمی و وجود بانک بد دو پیامد داشت که از ابتدا قابل شناسایی بودند. این دو عبارت بودند از بالا ماندن نرخ سود سپرده و دیگری ایجاد شکاف کم سابقه بین نرخ سود بانکی و نرخ تورم؛ متغیری که از آن به عنوان نرخ سود واقعی یاد میشود. تصویر شکاف نرخ سود- نرخ تورم، عیناً به صورت شکاف بدهی - دارایی به ترازنامه بانکها منتقل و موجب ناترازی واقعی و پنهان ترازنامههای مؤسسههای پولی و اعتباری شد. در این بستر نگاهی به تغییرات شاخصهای پولی گویای تحولاتی نظام پولی کشور است. پایه پولی کشور در پایان سال 91 معادل 97/5 هزار میلیارد تومان بوده است. این رقم در نه ماهه 1396 به 1994/5 هزار میلیارد تومان رسیده است. یعنی 104٪ رشد. به همین ترتیب نقدینگی در ابتدای دوره مذکور 460/6 هزار میلیارد تومان بوده که به 1445 هزار میلیارد تومان رسیده است. یعنی 213٪ رشد. افزون بر میزان رشد این دو شاخص پولی، رشد دو برابری نقدینگی نسبت به پایه پولی در شرایطی که رشد داراییهای واقعی مؤسسههای مالی نازل بود بسیار با معنی است.
وی میافزاید: هجوم این تقاضا به بازار ارز در شکلهای مختلف قابل ردیابی است.
به هر روی، از این دست آمار و ارقام فراوان است و میتوان به آنها اشاره نمود. بنابراین، از دست شدن کنترل نرخ ارز پدیده دور از انتظاری نبود و نیست. هم چنانکه این قلم در همفکری با مشاوران مالی خود در پاییز سال گذشته، در پیش بودن بحران ارزی را پیشبینی کرده و به مقامهای ذیربط انعکاس داده بود.
تخطئه آشنا از سوی وزیر راه و شهرسازی در حالی است که اخیراً روحانی در اعتراض به سخنان اکبر ترکان درباره خوب بودن افزایش قیمت ارز گفته بود: آقای ترکان مشاور در حوزه بافتهای فرسوده است، نه ارز.
سایر اخبار این روزنامه
«اشتباه تایپی» یا چوب حراج به منافع ملی؟!
ما و توطئه جدید آمریکا علیه سوریه(یادداشت روز)
اخبار ویژه
سیل در تبریز با بارش شدید باران و تگرگ
پاسخ خیانت، خروج از ان پی تی است بیش از این امتیاز ندهید
یادی از امیرحسین فردی؛ پدر کیهان بچهها
تشییع میلیونی پیکر شهید صالح الصماد زیر بمباران جنگندههای سعودی
تبادل سنگین آتش بین انصارالله و آلسعود/ انقلابیون، جیزان را با 8 موشک بالستیک درهم کوبیدند
آغاز محاکمه عوامل گروهک تروریستی داعش در حمله به مجلس و حرم امام(ره)
پاسخ خیانت، خروج از ان پی تی است بیش از این امتیاز ندهید
پاسخ خیانت، خروج از ان پی تی است بیش از این امتیاز ندهید