روزنامه ایران
1397/03/24
تطابق مقتدا صدر با واقعیتها
سعید علیخانیکارشناس خاورمیانه
سهشنبه شب، خبر ائتلاف میان مقتدا صدر رهبر ائتلاف سائرون با هادی عامری رئیس ائتلاف «فتح» موجب شگفتی بسیاری از تحلیلگران منطقه شد. برخی تحلیلگران عرب این رویداد را مصداق «کلام اللیل یمحو النهار» دانستند و تلاش کردند تا نقش عوامل خارجی را پررنگتر نشان دهند زیرا تا پیش از این در رسانههای منطقه پیروزی ائتلاف سائرون با وجود فاصله اندک آن با ائتلاف فتح(هادی عامری) به منزله حرکتی در مواجهه با نفوذ ایران در عراق قلمداد میشد و نزدیکی بیشتر هادی عامری به ایران این نگاه را تقویت میکرد. در نتیجه مقتدا صدر در این رسانهها نماد حرکتی ضد ایرانی و درجهت تقویت هویت مستقل شیعه عراق در ائتلاف با سایر گروههای عراقی معرفی میشد.
ائتلاف سائرون و فتح در انتخابات اخیر پارلمانی عراق حایز بیشترین میزان آرا شده بودند. در انتخابات گذشته سائرون(متشکل از صدریها، کمونیستها و بعضی احزاب تکنوکرات) 54 کرسی پارلمان را به دست آورد. ائتلاف فتح به رهبری عامری نیز 47 کرسی پارلمان را بهدست آورد و فهرست النصر وابسته به حیدر العبادی با 42 کرسی در رتبه سوم قرار گرفت.
مقتدا صدر که پیشتر با ایاد علاوی و عمار حکیم ائتلاف کرده بود هرگونه ائتلاف با هادی عامری را نفی کرده بود حالا اما بهنظر میرسد خبر ائتلاف او بجز جبهه رقیب ایران در منطقه، سبب ناخرسندی حیدرالعبادی نخستوزیر عراق هم شده باشد بویژه آنکه مقتدا صدر هرگونه ائتلاف با او را مشروط به استعفای او از حزب الدعوه کرده است و بدین ترتیب راهها بر او عملاً بسته شده و بعید است که اعتراضهای او به روند اجرای انتخابات هم ثمری داشته باشد.
آنچه تاکنون برای تحلیلگران واجد اهمیت بود نه فاصله اندک میان آرای مأخوذه ائتلاف صدر و ائتلاف عامری که بیشتر آن بخش از رفتارهای مقتدا بود که معمولاً احاله به نوعی واگرایی از ایران داده میشد. شایعه سفر قاسم سلیمانی به بغداد و دیدار با گروههای شیعه برای توصیه به عدم ائتلاف با مقتدا صدر نیز از همین خاستگاه پدید آمده بود و خیلی زود در پایگاههای خبری منتشر شد. رسانههای عمدتاً سعودی این خبر را نشانی جدی از مقابله صدر و ایران تلقی میکردند.
حالا که خبر ائتلاف ناگهانی میان صدر و عامری بسیاری را در شوک فرو برده است، میتوان تمام تمرکز را بر حواشی متمرکز کرد. اخباری مثل یکی دو نام دیگر که در کنار نام سلیمانی بهعنوان مسافران بغداد گذاشته شدهاند و بخش مهمی از تحلیلها در رسانههای عرب معطوف به آنها است، با این حال بهنظر میرسد ریشههای این ائتلاف را باید در مسائل مهم تری دنبال کرد.
مقتدا صدر برای برنامه بلندمدتی که خود او بهعنوان ایجاد ثبات و زمینه لازم برای پایان دادن به بلاتکلیفیها عنوان کرده است بیش از هرچیز نیازمند درصدی قابل اطمینان جهت تشکیل دولت است. عبادی به هیچ وجه قادر به تأمین این نیاز نبود. نادیده گرفتن ائتلاف هادی عامری اگرچه در هیاهوی مبارزات انتخاباتی یا در فضای ملتهب و توأم با هیجان چندان دور از ذهن و غیرمتعارف نبود اما وقتی سخن از واقعیتها بویژه مسیرهای منجر به کاستن از شائبه نزاع داخلی، تشدید اختلافات و از همه مهمتر انگیزههای جدید برای رقابت منطقهای در عراق باشد، ائتلاف با هادی عامری جزو همان واقعیتهایی است که ذهن هر سیاستمداری را به خود مشغول میکند.
حالا این دو جناح ۱۰۱ کرسی پارلمان عراق را در کنترل خود دارند و برای کسب اکثریت و تشکیل دولت به حداقل ۶۴ کرسی دیگر نیازمندند، به همین دلیل نیز خواهان پیوستن سایر جناحها به ائتلاف تازه شدهاند. ائتلافها و جریانهای دیگر حتی احزاب کرد نیز از این ائتلاف حمایت کردهاند و آن عنصر متفرق شیعی که برخی جریانها در تقابل اخیر بهعنوان کانون نگرانی و نزاعی تازه قلمدادش میکردند به میزان زیادی برطرف شده است. تحقق این ائتلاف از این منظر پیروزی دیگری برای مردم عراق بویژه احزاب و گروههای سیاسی این کشور است، برای تحلیلگران اما آنچه عبرت آموز است توجه مجدد به نقش الزام واقعیت در سمتوسوی حوادث است. غلبه واقعیت بر شائبههایی که هرچند جذابیت فراوانی برای پرداخت و گسترش بیشتر دارند اما تطابقی با واقعیتها ندارند و در نهایت هر سیاستمدار عملگرایی چو ن مقتدا صدر را به پایبندی به آنها متمایل میکند.