چیه این جادوی فوتبال؟!

سیدعلی محقق- با پیروزی تاریخی تیم ملی فوتبال برابر مراکش در جام جهانی، برای ما ایرانی‌ها فارغ از قومیت و موضع سیاسی و طبقه اجتماعی و وسع اقتصادی و روستایی و شهری و بالاشهری و پایین‌شهری بودن، به شبی عجیب و به یادماندنی با حسی مشترک و همدلانه تبدیل شد. برای ساعاتی و یا روزهایی شاد شاد شاد و سرشار از غرور ملی و فارغ از همه مشکلات کوچک و بزرگ و فراگیری که هست، به‌سر خواهیم برد و چقدر جامعه ایرانی در این مقطع خاص و شاید همیشه به این شادی فراگیر نیاز داشت و دارد.در حافظه تاریخی ما معدود شب و روزهایی از این جنس به یاد داریم که آنها را یا فوتبال رقم زد و یا برای حادث شدنشان جوانان زیادی از جان خود گذشتند، مثل فتح خاطره‌انگیز و البته خونین خرمشهر...
دیرزمانی است که ورزش و رقابت‏های ورزشی به آوردگاهی صلح‌آمیز برای تقابل بدون جنگ و خونریزی کشورها بدل شده و قرنهاست که مسابقات المپیک به عنوان بزرگترین و باسابقه‌ترین تورنمنت ورزشی بین‌الملل، مامور تحقق این رسالت بزرگ یعنی فروکش کردن هیجان و میل ناگزیر ملت‌ها برای رقابت و تقابل بدون جنگ است. نکته اما آنجاست که هرچند المپیک با ظرفیت ده‌ها رشته ورزشی متنوع و صدها مدال طلا همچنان برقرار است و ورزشکاران کشورها هر چهارسال یکبار در آوردگاهی باشکوه در یکی از شهرهای بزرگ و توانمند جهان باهم رقابت می‌کنند، اما نگاهی به برایند نتایج المپیک‌ها در دهه‌های اخیر نشان می‌دهد که سهم کشورهای مختلف از طلا و نقره و برنز همیشه ارتباط مستقیمی با رتبه اقتصادی، شاخص GDP، توان نظامی و وسعت قلمرو و به طور کلی رتبه ابرقدرتی آنها و حتی حق وتو داشتن یا نداشتن آن‌ها در شورای امنیت دارد. کشورهای برتر در المپیک‌ها، همان کشورهای برتر در زمان جنگ و سلطه و رقابت اقتصادی هستند و افتخار کردن به پیروزی در المپیک بیشتر نصیب همان‌هایی می‌شود که در جنگ و در اقتصاد هم پیروز و برترند و دولت‏هایشان سیاست و خواسته‌های خود را به آن‌ها و به جهان تحمیل می‌کنند.فوتبال و جام‌جهانی اما نه! آمریکا و چین دو قدرت اصلی اقتصاد، دو توان جنگی برتر دنیا، رتبه‌های اول و دوم تمامی المپیک‌های اخیر هستند، اما کمتر سهمی از جام‌جهانی دارند. روس‌ها به مدد میزبانی و نفوذ کثیف سیاست در فوتبال و فساد فیفا امسال به این افتخار نایل شده‌اند و... راز محبوبیت فوتبال ملی و جام‌جهانی را شاید باید در همین نکته جستجو کرد. فوتبال به معنای اعم و فوتبال باشگاهی به طور اخص، اگرچه یک صنعت و رکنی برای اقتصاد است، اما جام‌جهانی فارغ از نمودارها و نرخ‌های اقتصادی، آوردگاهی برای انسجام و افتخار و بالندگی کشورها، جوامع، اقوام و ملیت‌ها و هویت‌ها فارغ از رتبه اقتصادی و توان نظامی و جهان‌چندمی بودن و توسعه‌یافتگی مطابق شاخص‌های متداول است.