محمد علی دستمالی کارشناس ترکیه

انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی ترکیه، با پیروزی رجب طیب اردوغان و ائتلاف جمهور به پایان رسید و برخلاف پیش‌بینی بسیاری از تحلیل‌گران،‌ انتخابات‌ به دور دوم نرفت. شاید مهم‌ترین بخش پیروزی اردوغان را باید در همین نکته یعنی در تک‌مرحله‌ای شدن انتخابات، مورد ارزیابی قرار داد. معمولا در رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری و نخست‌وزیری اغلب کشورهای جهان،وقتی که تعداد نامزدها به بیش از چهار نفر می‌رسد، انتخابات به دور دوم کشیده می‌شود. امادر ترکیه چنین نشد و اردوغان یک بار دیگر رقبای خود را شکست داد. اردوغان نشان داد که 52درصد رای ثابت و سنتی در اختیار دارد و کنار نهادن او نیاز به رقیبی دارد بسیار قدرتمندتر از محرم اینجه، صلاح‌الدین دمیرتاش، مرال آکشنر، تمل کاراملااوغلو و‌دوغو پرینچک. به این ترتیب، اردوغان از حالا تا سال 2023 میلادی، همچنان رئیس خواهد بود. یعنی شخص اول نظام سیاسی جدیدی که درآن، پست نخست وزیری حذف شده، تعداد وزارت‌خانه‌ها از 26 به 16 کاهش داده شده، پارلمان اختیارات گسترده‌ای ندارد و برخلاف رویه‌ی سابق، رئیس جمهور، علایق و گرایش حزبی دارد و دارای کاراکتر فراگیر غیرحزبی موسوم به پدر ملت نیست. قرار است اردوغان در چنین ساختاری، ترکیه را تا سال 2023 میلادی رهبری کند. همان سالی که به عنوان یکصدمین سالگرد تاسیس جمهوری ترکیه، اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده و سند بالادستی حزب حاکم به نام سند 2023 با همین بهانه نوشته شده است. قرار است براساس اهداف این سند، ترکیه در سال 2023 و درست در دوران پایان مسئولیت اردوغان، کشورش یکی از ده اقتصاد بزرگ جهان باشد.

پاشنه آشیل‌های اردوغان
اردوغان یک بار دیگر پیروز شد اما چنین چیزی به معنی پایان مصائب و مشکلات او و حزب حاکم نیست. نخستین مشکل اردوغان این است که خود او، توانمندتر، پویاتر و امیدوارتر از حزب عدالت و توسعه است و این حزب توانمند و پیشرو، در این دوره از انتخابات، نه تنها کرسی‌های جدیدی را در پارلمان تصاحب نکرده، بلکه چندین کرسی خود را از دست داده است.


مشکل دوم اردوغان که در عین حال، مشکل حزب اوست، ضعف مفرط در پرورش کادرهای عالی‌رتبه در قد و قواره‌ی رهبری است و این معضل، به مرور زمان، آکپارتی را به حزبی تبدیل می‌کند که پس از اردوغان، توان معرفی یک چهره‌ی قدرتمند وکاریزماتیک را نداشته باشد. رجال و نیروهای دور و بر اردوغان، از جناب رئیس انتقاد نمی‌کنند،جرئت مخالفت ندارند و همه از او اطاعت می‌کنند. یکی دیگر از مشکلات اردوغان و تیم او، معضل کردها و مطالبات آنها و مسئله‌ی پ.ک.ک است. اگر چه ارتش و نیروهای امنیتی ترکیه با تسلیحات و تجهیزات پیشرفته‌ی خود‌، پ.ک.ک را فلج و زمین‌گیر کرده‌اند اما آنها همچنان در بسیاری از کوهستان‌های اقلیم کردستان عراق و در ترکیه و سوریه، امنیت آنکارا را تهدید می‌کنند و شواهد نشان می‌دهد که اردوغان و تیم او هیچ برنامه‌ای برای حل این مشکل ندارند.
یکی دیگر از مشکلات اردوغان، بدون شک خود اوست! یعنی چه؟ یعنی این که، اردوغان با ادبیات تند و‌ گزنده و رفتارهای تحقیرآمیز، می‌تواند در میان‌مدت به مخالفین خود ضربه بزند اما در سیاست خارجی و در تقابل با اروپا و آمریکا،خیلی وقت‌ها تندگویی‌های اردوغان‌ کار دست ترکیه می‌دهد. به عبارتی دیگر، سیاست خارجی و دیپلماسی ترکیه به شدت تابع تصمیمات، رفتارها و سخنرانی‌های اردوغان است و چنین به نظر می‌رسد که جای خالی یک وزیرخارجه‌ی قدرتمند، فرهیخته و دارای دکترین سیاست خارجی، حس می‌شود.

اردوغان و قدرت‌های فرامنطقه‌ای
روابط ترکیه و روسیه و به عبارتی دیگر روابط پوتین و اردوغان خوب است و نه تنها در روابط سیاسی و اقتصادی بلکه در پرونده‌ی سوریه نیز، به خوبی با هم کار می‌کنند. اما در مورد آمریکا و در مورد روابط اردوغان و ترامپ، نمی‌توان چنین گفت. چنین به نظر می‌رسد که اردوغان باید رفته رفته تکلیف خودش را با آمریکا روشن کند.

ترکیه و ایران
در بخشی از رسانه‌ها و محافل سیاسی ایران‌، گاهی با ژست‌ها و مواضعی روبرو می‌شویم که ضدیت با اردوغان را در حد و اندازه‌ای اغراق‌آمیز و آگراندیسمان شده جلوه می‌دهد و چنین تصور می‌شود که اگر هر فرد دیگری رئیس جمهور ترکیه شود، شرایط به نفع ترکیه خواهد بود. اما چنین تحلیلی واقع‌بینانه نیست. رهبر قدرتمندی همچون اردوغان، نه تنها درک روشنی از قدرت و اهمیت ایران دارد بلکه در ابعاد و پرونده‌های مختلف می‌تواند به شکل بهتری با ایران کار کند. از این حیث می‌توان چنین پیش‌بینی کرد که حتی اگر در معادلات رقابتی سوریه، اختلافاتی بین تهران و آنکارا به وجود بیاید، باز هم اردوغان، در مقایسه با رقبایش، با ایران بهتر تعامل خواهد
کرد.