مذاکره خارجی، اتحاد داخلی

بهروز نعمتی
عضو هیأت رئیسه مجلس
تیم دیپلماسی دولت از سال 92 تاکنون فشارهای زیادی را تحمل کرده است و سختی‌های زیاد کشیده؛ اکنون اما در وضعیتی قرار داریم که به نظر می‌رسد نه وقت استراحت بابت خستگی 5 سال گذشته بلکه زمان شروع مجموعه اقداماتی قوی‌تر از قبل در حوزه دیپلماسی باشد. اکنون زمان آن است که دولت مجموعه تیم‌هایی را مأمور مذاکره با دو طیف عمده از بازیگران بین‌المللی کند؛ طیف اول کشورهای همسو با ما و طیف دوم کشورهایی که در کوران اقدامات غیر معمول دولت امریکا، تا اینجا طرف ایران را گرفته‌اند.
قطعاً و حتماً حضور آقای دکتر روحانی در سوئیس و اتریش می‌تواند منشأ اثر باشد و مشکلاتی را که با خروج امریکا در برجام ایجاد شده است در مسیر حل و فصل قرار دهد. تا اینجا اروپا در لفظ اعلام کرده که به‌دنبال امریکا از برجام خارج نخواهد شد و خانم موگرینی هم بر پایبندی به برجام تأکید کرده است. سیاست ما باید تقویت این دیدگاه در اتحادیه اروپا باشد. اتریش و سوئیس دو بازیگر تأثیرگذار عرصه سیاسی و اقتصادی اروپا هستند و مهم‌تر از آن اینکه ریاست این اتحادیه در دوره اخیر برعهده اتریش است. سفر آقای روحانی به این دو کشور با این شرایط زمانی که در آن قرار داریم و موقعیت سیاسی که آنها از آن برخوردار هستند یک اقدام واجب است. درک موقعیت فعلی و شرایط این سفر می‌تواند آن را به یکی از نقاط عطف شرایط پس از برجام بدون امریکا تبدیل کند. ما ضمن اینکه باید استقلال موضع خود را در قبال بازیگران منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای روشن کنیم، نیازمند آن هستیم که تا حد امکان شکاف ایجاد شده بین اروپا و امریکا در موضوع برجام نیز حفظ شود. حفظ این موقعیت مستلزم تقویت دیپلماسی با این کشورها در سطوح بالا و نزدیک شدن به آنها، البته از موضعی مستقل و غیرتابع است.


 شکی نیست که بسیاری از بازیگران بین‌المللی نیز از تقویت دیپلماسی و باز ماندن باب گفت‌و‌گو با ایران استقبال می‌کنند. خصوصاً در این میان کشورهای اروپایی نقش بسیار مهمی دارند؛ چرا که ایران برای آنها جدای از مسائل اقتصادی و موضوع تأمین انرژی دارای اهمیتی بسزا در مسائل امنیتی است. دود اتفاقات ناگوار و خشن خاورمیانه قبل از هر جای دیگری به چشم اروپایی‌ها می‌رود و آنها تمایل ندارند که شاهد نا آرامی جدیدی در منطقه باشند. چرا که هزینه‌های اقتصادی و مهم‌تر از آن امنیتی این اتفاقات تا اینجا برای اروپایی‌ها بسیار گران تمام شده است.
استفاده از ظرفیت‌ها و اقدامات دیپلماتیک سازنده‌ای مانند سفر اخیر رئیس جمهوری به اروپا اما خود مستلزم فراهم آوردن زیرساخت‌هایی در داخل کشور است. بدون این زیرساخت‌ها تلاش‌های دیپلماتیکی که جریان دارند بازتابی در مقام نتیجه عملی نخواهند داشت. مهم‌ترین این مسائل داشتن وحدت در داخل است. این نه به معنای نفی انتقاد است و نه به معنای کنار گذاشتن رقابت‌های سیاسی و پذیرش تکثر در حوزه‌های مختلف. معنای این وحدت رعایت حدود رقابت در چارچوب منافع ملی و پرهیز از جدال‌های تنش‌آفرین در سطح جامعه است. به عبارت دیگر شرایط نامطلوب در برخی حوزه‌ها نباید در تداخل تبدیل به ابزار انتقام‌گیری سیاسی یا اهرم فشار به رقبا شود.چنین نگاهی به موقعیت‌ کشور زمینه همکاری مطلوب برای حل مشکلات را از بین برده و در عمل همه تلاش‌ها و از جمله تلاش‌های دیپلماتیک را بی‌اثر می‌کند. مسائل دیگری چون ترمیم کابینه بر اساس شرایط شکل گرفته جدید برای کشورمان، سرعت دادن به اجرای قوانین و توافق‌های انجام شده ناظر به مسائل اقتصادی چون صندوق‌های بازنشستگی، اهتمام بیشتر برای نزدیکی و پیوند مردم و مسئولان و همین‌طور زمینه‌سازی جدی برای شنیدن صدای واقعی جامعه هم از جمله ‌پیش زمینه‌هایی هستند که در اثر بخشی اقدامات دیپلماتیک دولت مؤثر خواهند بود.