سناريويي براي جدال ارزي در ايران

عده‌اي معتقدند به دنبال صحبت‌هاي اخير ترامپ در خصوص مذاكره با ايران، نرخ دلار با كاهش روبه رو شده است اما بايد اقرار كرد كه نوسانات بازار ارز مربوط به مافيايي در داخل كشور است و هدف آن اين است كه القا كند موضع‌گيري‌هاي رييس جمهور آمريكاست كه مي‌تواند اقتصاد ايران را متلاطم سازد. دلار 11 هزار توماني يا 9 هزارو 500 توماني هيچ‌كدام به تحريم‌ها بازنمي‌گردد؛ اين يك دروغ محض است كه واكنش‌هاي ترامپ موجب كاهش يا افزايش قيمت دلار در ايران مي‌شود. آنچه تاكنون بر بازار ارز اتفاق افتاده است بايد در مافياي داخل كشور رديابي شود كه چه كساني اين نرخ‌ها را ميان اذهان عمومي منتشر مي‌كنند. بحثي با عنوان (Self-fulfilling prophecy) پيش‌گويي خود تحقق بخش است؛پيش‌گويي‌هايي كه خودش خود را محقق مي‌سازد. اين مفهوم در علوم اجتماعي، سياسي و اقتصادي وجود دارد و به كار مي‌رود به اين معني كه عده‌اي مفهومي را در جامعه مطرح مي‌كنند كه واقعيت ندارد، پيش گويي مي‌شود و اين روي اذهان مردم تاثير مي‌كند و اين ذهنيت با تاثيري كه در انتظارات مردم ايجاد مي‌كند آن هدف تحقق پيدا مي‌كند؛ كاري كه طي اين مدت صورت گرفته است و بر روح و روان مردم به ويژه طبقات متوسط بازي كرده است از طريق شايعه‌پراكني و تلقين اينكه گفته‌اند به زودي تا 25 هزار تومان هم مي رسد. اين‌ها كار مافياهاي قدرت و ثروت در كشور است كه با منافع اسراييل و امريكاهم سويي دارد و اقداماتي را به دنبال موضع گيري ترامپ انجام مي‌دهد. سال گذشته يكي از روزنامه‌هاي مروج اين افكار كه در خدمت شبكه‌هاي مافيايي قرار دارد از ابتداي سال 96 نوشت كه قيمت دلار به پنج هزار تومان مي‌رسد، در انتهاي سال دلار به پنج هزار تومان رسيد. بنابراين با تكرار اين پيش‌گويي‌ها سرانجام تحقق پيدا مي‌كند، اين بازي هاي رواني و سياسي است كه از سوي نهادهاي بين المللي سي آي اي سازماندهي مي‌شود. اين‌ها مي‌خواهند قيمت‌هاي غيرقابل تصور به وجود بياورند كه حتي افراطي‌ترين جناح‌هاي راست اين قيمت‌هاي اخير نرخ ارز را غير‌ قابل پيش‌بيني ارزيابي كرده‌اند. به اين ترتيب جرياني خارج از كشور القا مي‌كند كه نرخ‌ها به اين شكل روند افزايشي به خود مي‌گيرد. همين جريان پيرو موضع‌گيري ترامپ باز هم القا مي‌كند كه صحبت‌هاي رييس جمهور آمريكا موجب ايجاد روند كاهشي در نرخ دلار شده است. زماني كه به بازار مراجعه شده و از مردم سوال شده كه دلاري عرضه شده است يا خير؟ پاسخ دادند دلاري عرضه نشده است و تنها قيمت گذاري مي‌شود و زماني كه مي‌پرسيم چه كسي اين قيمت را تعيين مي‌كند، پاسخ مي‌دهند كه نمي‌دانيم! اين نشان دهنده يك بازي سياسي براي آزمون رفتار سياست‌گذاران و مردم در جامعه است. مردم با واكنش سياست‌گذاران، واكنش نشان مي‌دهند. مردم زماني كه انفعال مسئولان اجرايي كشور را در مقابل اين نوسانات التهاب برانگيز در جامعه مشاهده مي‌كنند، ترديدشان برانگيخته مي‌شود و گمان مي‌برند كه مسئولان پشت پرده اين نوسانات هستند و خوشان به اين وضعيت دامن ‌زده‌اند. به همين خاطر اضطراب‌شان چندبرابر مي‌شود. متاسفانه مسئولان هيچ واكنشي جدي در برابر اين وضعيت نشان نداده‌اند. لايحه پيشنهادي دولت براي قيمت ارز در سال 97 ، 3500 تومان است. اولين جهش‌هايي كه در قيمت ارز به وجود مي‌آيد و به پنج هزار تومان مي‌رسد و سپس 6 هزار تومان و دولت براي كنترل آن دلار 4200 توماني را مطرح مي‌كند كه يك خطاي فاحش است به معناي اينكه مي‌خواهند هدف‌هاي ديگري(كسري بودجه) خود را تامين كنند اما زماني كه اين رقم از سوي دولت مطرح مي‌شود در واقع تاييدي بر اين است كه دولت پشت اين افزايش قيمت ها قرار دارد. هم اكنون كه بعد از سخنان ترامپ اين موضوعات مطرح مي‌شود آن جرياني كه افكار عمومي كشور را سازماندهي مي‌كند (به احتمال زياد ريشه در خارج از كشور دارد) مي‌خواهد اين فرضيه را در ايران تقويت كند كه موضع گيري ريس جمهور آمريكا براي وضعيت اقتصادي ايران تعيين كننده است.
وقتي كه مي‌بينيم نتانياهو به تازگي از مردم ايران خواسته است كه عليه حكومت قيام كنند، اين نشان مي‌دهد تمام اين مسائل سناريويي است كه افكار عمومي را آزمايش مي‌كند و متاسفانه مادامي كه اعتماد در بين عموم مردم نسبت به موضع‌گيري‌هاي مسئولان كشور دچار تزلزل و سستي مي‌شود و بي اعتمادي رشد مي‌كند زمينه براي پذيرش اين‌گونه شايعات بيشتر مي‌شود. براي مقابله با اين پيش‌گويي‌ها بايد اعتماد مردم را برانگيخت. اگر جاي دولت بوم روي قيمت ارزي كه اعلام شده پافشاري مي‌كردم و ارز مورد نياز كشور را روي قيمت 4200 تومان براي تامين كالاهاي اساسي اعلام مي‌كردم و هيچ ارز ديگري براي هيچ اقدام ديگري تخصيص نمي‌دادم. در اين صورت تقاضاي كاذب براي ارز كنترل مي شود. البته گفتني است كه اعتماد مردم تنها با يك اقدام و به سادگي و بايك اقدام بازسازي نمي‌شود. فضاحت بزرگ اقتصادي و سياسي و تخريب اعتماد مردم نشانه نفوذ عناصر فرصت طلب و خارجي به نظام تصميم‌گيري‌هاي كشور است. در اين ميان اعتماد مردم مي‌تواند به سرعت تخريب شود اما براي بازسازي آن نياز به زمان و تلاش بسياري است.