سه نکته از یک گفت‌وگو


بالاخره گفت‌وگوی تلویزیونی آقای روحانی هر چند با تأخیر، ولی انجام شد. علت تأخیر نیز تا حدی روشن است. برای گفت‌وگو با مردم می‌بایست برنامه‌ای عملی و قابل اجرا برای شرایط کنونی تهیه و نهایی و ارائه می‌شد که انجام شد و نخستین آثار این برنامه در کاهش التهاب و حتی قیمت بازار ارز و سکه بود. ولی نکته مهم این است که انتظارات از سخنان آقای رئیس جمهوری بسیار متفاوت بود و در واقع هر کسی از ظن و گمان خود یار این سخنرانی شده بود و به‌همین دلیل نیز دور از انتظار نبود که ارزیابی‌ها از این سخنان نیز تا حدی متفاوت باشد که بود. ولی نه آقای روحانی و نه هیچ‌کس دیگری نمی‌تواند سخنانی بگوید که با استقبال همگان مواجه شود و همه را راضی کند. آنچه اهمیت داشت و دارد، رضایت نسبی و برآورده کردن رضایت خاطر اکثریت جامعه بود که امیدواریم با به‌ثمر نشستن سیاست‌های جدید اقتصادی این رضایت خاطر، به شکلی حداکثری تأمین شود. این گفت‌وگو چند محور اصلی داشت که می‌تواند شاهدی برای موفقیت آتی و پذیرش مردم باشد.
1-‌ نکته اول پاسخی روشن به ادعاهای ترامپ در خصوص انجام ملاقات ولی بدون گفت‌وگو بود. شاید کمتر کسی متوجه این نکته باشد که ترامپ در نخستین اظهار نظر خود در این باره از لفظ گفت‌وگو استفاده نکرده است. بلکه فقط خواهان ملاقات شده است که می‌توان یک «خوش و بش» بیهوده تلقی شود که فقط به درد نمایش‌های ترامپ می‌خورد. همکاران او حتی اجازه ندادند جوهر قلمش خشک شود که چندین پیش‌شرط را برای گفت‌وگو ردیف کردند. ولی همانطور که در سخنان آقای روحانی بود، برجام آزمون جدی ایران و ایالات متحده برای تداوم گفت‌وگو‌ها و رفع اختلافات بود. در حقیقت اگر مردم ایران تجربه خوبی از برجام به‌دست می‌آوردند و متوجه می‌شدند که بزرگ‌ترین اختلافات را هم می‌توانند از طریق گفت‌وگو با امریکا حل کنند و به توافق برسند، در این صورت آماده می‌شدند که این شیوه پسندیده را در سایر حوزه‌ها نیز تکرار کنند. ولی حیف که آقای ترامپ به‌دلیل بی‌اعتقادی‌اش به گفت‌وگو به‌معنای مرسوم آن، تمام تعهدات دولت ایالات متحده را نادیده گرفت و برخلاف خواست جهانی و حتی هم‌پیمانان نزدیکش، یکجانبه تمام آن دستاوردها را نادیده گرفت و از برجام خارج شد. او حتی برای خارج شدن از برجام نیز حاضر به گفت‌وگو نبود. از نظر وی گفت‌وگو یک جاده یک‌طرفه است که ترامپ با سرعت در آن می‌راند و دیگران باید برایش کف بزنند!! در هر حال لازمه گفت‌و‌گو و نه حتی شرط آن، بازگشت به شرایط پیش از خروج از برجام است و با بازگشت ترامپ به برجام این هدف محقق خواهد شد و طرفین می‌توانند گفت‌و‌گو کنند.
2-‌ التهاب بازار ارز و سیاست‌های حمایتی محور دیگر سخنان آقای روحانی بود که با تعیین نرخ ثابت (تا بهار98) برای واردات کالاهای اساسی و نرخ آزاد برای سایر کالاها این سیاست تکمیل شد و اثرات مثبت آن نیز در بازار ارز مشاهده گردید. هرچند در ماه‌های گذشته به علت سیاست قبلی اتلاف و فساد قابل توجهی در منابع ارزی کشور به‌وجود آمد که درهر حال از ادامه آن روند جلوگیری شد. این سیاست را برخلاف اقدامات گذشته بسیاری از کارشناسان اقتصادی حمایت می‌کنند.


3-‌ نکته مهم دیگری که در سخنان آقای روحانی، برجسته بود، تأکید بر سازوکار همه‌پرسی است. این تأکید در پاسخ به اظهارات برخی در خصوص تغییر نظام و مسائل از این گونه مربوط می‌شود.
منطق آقای رئیس‌جمهوری روشن بود. این منطق را در سخنرانی 22 بهمن سال گذشته نیز اعلام کردند. در حقیقت دموکراسی و حق انتخاب مردم و رفراندوم، همان سوپاپ و دریچه اطمینانی است که همه انرژی‌های متراکم شده را تخلیه می‌کند و مانع از انفجار اجتماعی می‌شود. آقای روحانی به صراحت اعلام کرد که: «اگر ما دموکراسی را تعمیق ببخشیم و در همه زمینه‌ها به خواست مردم توجه کنیم و حتی اگر روزی در مسأله‌ای مهم در کشور با اختلاف نظر مواجه شدیم، چرا پای صندوق‌های آرا نرویم؛ مگر به کمر اصل پنجاه و نهم قانون اساسی بیل خورده است که از آن استفاده نکنیم. اگر روزی نیاز به اجرای این اصل شد بر اساس مقرراتی که قانون اساسی تعیین کرده، باید به صندوق‌ آرا مراجعه کنیم. رئیس ‌جمهوری با بیان اینکه مسائل عادی در مجلس تصمیم‌گیری می‌شود، خاطرنشان کرد: اگر مسأله مهم و بسیار مهم در هر حوزه‌ای مطرح شد، اصل پنجاه و نهم پیش‌بینی شده است و این برای تثبیت نظام است. این اصل نظام را تثبیت می‌کند.» در همین زمینه ایشان بر حق اعتراض مردم به‌‌عنوان یک حق مدنی تأکید کردند و البته خط تمایز و روشنی میان اعتراض و اغتشاش که عملی غیرقانونی و خشونت‌ورزانه است، کشیدند.