روزنامه جمهوری اسلامی
1397/05/23
رسانههای اجتماعی و منافع ملی ایرانی
دکتر محمدمهدی مظاهریاستاد دانشگاه
شنیدن این جمله از زبان گردشگران خارجی که ایران کاملا متفاوت با آن چیزی است که قبل از سفر به این کشور گمان میکردیم، به یک کلیشه معمول در صحبت با این مسافران تبدیل شده است. این جمله اگرچه توسط گزارشگران رسانههای مختلف ایرانی با اشتیاق و در خوانشهای گوناگون، ثبت و ضبط میشود اما در واقع نه سبب افتخار بلکه سند انفعال کشور و بیتوجهی به بازنمایی رسانهای ایران در سطح جهانی است.
از بین همه انواع هژمونی که غرب و به ویژه آمریکا طی قرنهای گذشته بر جهان تحمیل کرده اند، زیرکانه، مفید، ناپیدا، قدرتمند و همچنان پایدارترین نوع آن هژمونی رسانهای و انحصار مدیریت بازنمایی جهانی است. ملت ایران طی سالیان گذشته در مسیر جنبشهای تاریخی خود قدمهای مهمی برای شکستن انواع انحصار غربیان برداشته است. از شکستن انحصار مدیریت نفت گرفته تا شکل دادن به نوعی از دموکراسی بومی علیرغم همه تلاشهای غرب برای نابودی آن تا دستیابی به دانش و فناوری هسته ای. در این میان یا انحصار رسانهای غرب آنقدر مستحکم است که امیدی برای رسوخ در آن نیست و یا ما نسبت به این انحصار هژمونیک بیتفاوت و در شکستنش کاهل بوده ایم.
اخیراً فهرستی از تاثیرگذارترین رسانهها و شبکههای خبری جهان منتشر شده که در آن رسانههایی حتی از کشورهایی مانند هند و پاکستان دیده میشد و جای ایران همچنان خالی بود. این البته درست است که تمامی این رسانههای تاثیر گذار فارغ از وابستگی جغرافیاییشان در ذیل تمدن و فرهنگ غرب و انگارهها و ایستارهای آن سامان طبقه بندی میشوند. اما تصور اینکه ایران در حوزه رسانهای وارد یک بازی از پیش باخته شده است نیز چندان قرین صحت نیست.
نزدیک به دو سال است که غوغای دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برخاسته و کار تا به آنجا بالا گرفته است که حتی ترامپ سابقا منکر هم از امکان دخالت روسیه در انتخابات میان دورهای کنگره به نفع دموکراتها سخن میگوید. این سر و صداها البته چیزی جز یک اشک تمساح مزورانه نیست. سالیان سال است که غرب و آمریکا با استفاده از هژمونی خبری و رسانهای خود با شدت و حدت و وقاحت درحال دخالت کردن در همه چیز همه کشورهای جهان به ویژه فرایندهای سیاسی و انتخابات آنها هستند. اساسا فلسفه وجودی بعضی از ابررسانههای بینالمللی همین دخالت در فرایندهای داخلی سایر کشورها از طریق اثرگذاری و جهت دهی به افکار عمومی و گفتمان سازی است. حال که نسل جدید رسانههای شبکهای امکان قرینه سازی و مقابله را برای دیگر بازیگران هم مهیا کرده است اینطور داد و فریادها بر آسمان است. لابد این همه سر صدا تنها به این خاطر نیست که چند اکانت وابسته به دولت روسیه در فیسبوک با انتشار اخبار و اطلاعات هدفگیری شده بهسوی رای دهندگان آمریکایی توانستهاند نظر تعدادی از آنها را به سوی ترامپ جلب کنند، مسئله پیدا شدن یک امکان جدید است که با استفاده از آن برای نخستین بار طی قرنهای اخیر توان تاثیرگذاری کشورهای دیگر بر افکار عمومی مردم آمریکا تهدیدکننده هژمونی کنترل افکار در این کشور شده است. این حقیقت که فناوری نسل سوم رسانه میتواند بالاخره رخنهای در توان افکارسازی آمریکا ایجاد کند چیزی است که سیاستگذاران آمریکایی را تا این حد ترسانده است.
در این میان و با پیدا شدن این ظرفیت امروز بیش از همیشه این پرسشها پیش چشم میآید که مرکز سیاستگذاری رسانههای نوین ایران و سامان و نظام جهت دهی به انبوه توییتها و لایکها و شیرهای ایرانیان کجاست؟ کدام نهادی به جای تمرکز بر تهدیدات شبکههای اجتماعی به دنبال برنامهریزی و بهره بردن از فرصتهای این شبکه هاست و تلاش میکند تا صدای یک ملت اصیل و آزاده را در این انحصار رسانهای سهمگین به گوش دنیا برساند؟ 67 درصد ایرانیان به اینترنت پرسرعت دسترسی دارند و نزدیک به 50 میلیون گوشی هوشمند در دست ایرانیان است، این لشکر پنهان در شبکه وب و وب 2 مشغول چه کاری هستند؟ چرا نظم و قاعده و سازمان این فوج فقط در زمان فحاشی به یک مدافع فوتبال خشن و یک مجری بد لباس ظاهر میشود؟ این جماعت هیچ سایق و انگیزه دیگری ندارند که به خاطرش بسیج شوند و سیل لایک و توییت و شیر و کامنت راه بیندازند؟ علایق مذهبی، شور میهنی و عشق به آزادی و استقلال کجاست و کی قرار است ظاهر شود و چگونه مدیریت خواهد شد؟
قرنهاست که فناوریهای ابداعی جهانی با یک تاخیر نسبی وارد کشور ما میشوند و نسل پس از نسل سیاستگذاران و مدیران به این امواج وارداتی با ترس و ابهام و شگفتی و دستپاچگی نگاه میکنند. تا مدیران از مرحله انکار یک فناوری جدید (پخش ویدیوی خانگی باشد یا ماهواره یا اینترنت یا تلفن هوشمند و...) بیرون بیایند و برای «ضابطه مند» کردنش تلاش کنند، بازی سه به هیچ به نفع سازندگان و وارد کنندگان آن فناوری تمام شده است. امروز اما هنوز بازی رسانههای اجتماعی را نباختهایم. اگر شانس زیادی برای رقابت با غرب و رساندن پیام ملت مان به گوش دنیا و تاثیرگذاری بر افکار عمومی جهانی از طریق رسانههای نسلهای پیشتر (رسانههای مکتوب و رسانههای صوتی و تصویری) نداریم اما مزیت نسبی چشمگیری در رسانههای نوین و شبکههای اجتماعی داریم. بین دانشوران علوم اجتماعی مشهور است که شکست گفتمانی مقدمه شکست در سایر زمینههاست. امروز فناوری رسانههای نوین با ویژگیهای افزایش دسترسی، افزایش پوشش، افزایش تنوع، افزایش حساسیت، افزایش تعامل و غیره زمینه مناسبی برای یک چالش گفتمانی پیروزمندانه بین سبک زندگی ایرانی با همه سنتها و آیینهایش در برابر گفتمان غربی ایجاد کرده است. به نظر میرسد که این نبرد گفتمانی تاثیر قاطعی بر تعیین نتیجه در عرصه منافع ملی، امنیت ملی و استقلال و آزادی کشور خواهد گذاشت. از این رو باید این بازی تازه را جدی بگیریم و تمام توش و توان کشور را برای پیروزی در آن بسیج کنیم.
سایر اخبار این روزنامه
معاون وزیر راه و شهرسازی:
پرداخت تسهیلات 50 میلیون تومانی برای نوسازی بافت فرسوده از شهریور
دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم با رهبر معظم انقلاب اسلامی
کسانی که می گویند دولت باید برکنار شود در نقشه دشمن عمل می کنند
سیاه نمایی؛ همراهی با دشمن برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی
گزارش تحلیلی روز نامه جمهوری اسلامی از چرخش سیاسی حماس(2)
کلاه صهیونیستها برسر حماس
عراقچی:
تعهد سیاسی اروپا برای حفظ برجام همچنان قوی است
مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی در گفتگو با ایسنا:
استقلال، مهمترین ویژگی روزنامهنگاری است
با حضور وزیر دفاع؛
نسل جدید موشکهای نقطه زن زمینی و دریایی رونمایی شد
رئیس قوه قضاییه:
روند جدید رسیدگی به پرونده اخلالگران اقتصادی آغاز شد
صفها را مشخص کنید
اعزام مستشاران آمریکایی به «غزنی»؛ شهر در تصرف طالبان
اردوغان از ضربالاجل واشنگتن به آنکارا برای آزادی کشیش آمریکایی خبر داد
آمادهباش ناگهانی تیم پزشکی پادشاه عربستان و تردیدها درباره توان جسمی او برای استقبال از حجاج
آغاز اصلاح قانون اساسی کمونیستی کوبا در مجلس
رسانههای اجتماعی و منافع ملی ایرانی