روزنامه همدلی
1397/06/05
سناتور جان مککین، جمهوریخواه برجسته، چند روز پیش از تولد ۸۲ سالگیاش درگذشت دشمن ایران، مستقل، جنگطلب، وطنپرست
لحظه رای تاریخی مککین علیه لغو اوباماکر در سناحضور مککین در مراسم سازمان مجاهدین خلق (منافقین)
روحاله نخعی- جان مککین، سناتور ایالت آریزونا، نامزد جمهوریخواهان برای ریاستجمهوری در سال ۲۰۰۸، اسیر جنگ ویتنام و از چهرههای برجسته حزب جمهوریخواه، روز یکشنبه در میان اعضای خانوادهاش، در حالی که چندروز قبل دست از تلاش بیحاصل برای درمان تومور مغزیاش برداشته بود، درگذشت و با بستن کتاب زندگی خود، فرصتی دوباره به ناظران صحنه سیاست آمریکا داد تا با مرور بر کردهها و نکردههایش به قضاوت، تحسین یا مذمت کهنهسرباز محافظهکار آمریکایی بنشینند.
از زمان اعلام خبر درگذشت او، هواداران و بعضی از منتقدان مککین به تمجید و تحسین و پاسداشت یاد او پرداختند و در مقابل مخالفانش، تحسینها را توخالی، دروغین و بیجا خواندند. سوالاتی که بعد از درگذشت اغلب چهرههای سیاسی داخلی و خارجی پیش روی ما قرار میگیرد، دوباره مطرح شدهاند: آیا باید چنان که بین سیاستمداران و صاحبمنصبان مرسوم است، بعد از مرگ یا لااقل بلافاصله بعد از مرگ چهرههای تاثیرگذار و نقشآفرین، انتقاد از عملکرد او را کنار گذاشت و در محدوده عقاید دینی و اخلاقی به سکوت یا در صورت نزدیکی تسلیت و دیدن خوبیها اکتفا کرد یا اتفاقا در همان روز باید سرنوشت پرونده زندگی او را روشن کرد، پیش از آنکه عینک ملایمت با مردگان، تصویر را برای همیشه پاکسازیشده در ذهن افکار عمومی ثبت کند؟ درباره شخصیتهای سیاسی خارجی، آیا باید عملکرد آنها را از نظرگاه کشور خودشان دید یا باید در نسبت با خود به قضاوت آنها نشست؟ آیا تلاشها، اهداف و عقاید افراد را باید معیار اصلی در نظر گرفت، یا نتایج خواسته و ناخواسته اعمالشان؟
نگاه بدون عینک به جان مککین
درباره بسیاری از شخصیتهای درگذشته داخلی و خارجی، تکلیف مشخصتر است. وقتی کسی مثل صدام میمیرد، تقریباً نیازی به تبیین علل و بررسی عملکرد نیست و لااقل برای مای ایرانی مشخص است که زندگی و تصمیمات آگاهانه او، به شکل مستقیم عامل نابودی حیات بسیاری از مردم منطقه، ایرانی و عراقی بوده که یا با گلولهها و بمبهای او جان، عزیز، آرامش یا سلامتی خود را از دست دادهاند و البته نقطه روشنی هم در کارنامه او نیست که کسی را به تردید جدی بیندازد. در طرف مقابل، وقتی کسی مثل نلسون ماندلا دست از دنیا میکشد، صدایی به مذمت او بلند نمیشود که کارنامهاش، خرج یک عمر برای برابری است و پس از آن برای صلح و دوستی.
اما افرادی مثل مککین، از نگاه کلی، کارنامهای به این روشنی ندارند و نمیتوان به این سادگی و قطعیت درباره حیات آنها سخن گفت. افرادی که نه مثل هیتلر و چنگیز عمری وقف جنایت داشتهاند و نه مثل گاندی یا مسیح، پیامآور صلح و دوستی شدهاند، را به سختی بتوان با یک نظر قضاوت کرد؛ اما شاید کار درست این باشد که به جای صدور حکمی یکباره، نگاهی کاملتر به حیات خاکستریهایی مثل او داشت و بحث بر سر تیره و روشن این خاکستری را کنار زد.
اگر به ادعاهای کسانی که مککین را تعظیم میکنند و کسانی که او را شماتت میکنند دقیق شویم در هر دو طرف به اندازهای که بتوانند ادعایشان را تا حدی پشتیبانی کنند، شواهد پیدا میکنیم.
جان مککین در میان طرفداران و کسانی که به او احترام میگذارند بهعنوان کسی که عمری به کشورش خدمت صادقانه کرد و از اصول خود عدول نداشت، تحسین میشود. در میان سیاستمداران، ادعای خدمتگزاری مرسوم است اما کسانی مثل مککین میتوانند کمی راحتتر چنین ادعا کنند، از آن رو که جسم و جان خود را در راه آنچه مدعیاش هستند به خطر انداختهاند. مککین، در جنگ ویتنام در حالی که در تلاش برای نجات همرزمش بود، اسیر شد. آنچه از آن دوران میدانیم اینکه افسر نظامی آمریکا پنج سال و نیم در شرایطی سخت و با تحمل شکنجه، زمان را گذراند. گفته میشود در این دوران او فرصت این را داشت که با همکاری با دشمن، آزادی یا آسایش خود را بخرد اما چنین تصمیمی نگرفت. نماد عواقب دوران اسارت او این نکته است که در دوران انتخابات ۲۰۰۸ آمریکا رسانهای شد: کسی باید موهای مککین را برای او شانه کند، چون از آثار ماندگار شکنجههایش این است که او نمیتواند دستانش را به اندازه کافی بالا بیاورد. کسی که در چنین وضعیتی زندگی میکند، راحتتر از خیلیهای دیگر بتواند پشت تریبون برود و از وطندوستی و وطنپرستی سخن بگوید.
شهرت مهم دیگر مککین، در همان عبارتی است که باز در همان تبلیغات انتخاباتی ۲۰۰۸ به آن مشهور شد: Maverick که به روحیه مستقل مککین اشاره داشت و از این میگفت که سناتور آریزونایی، نه با فرمان جمعی که با تشخیص درست و غلط خود به پیش و پس میرود. در آمریکایی که سالبهسال و دورهبهدوره قطبیتر میشود و تبعیت چشمبسته از حزب، معمولتر، وجود چنین روحیهای البته جذاب است. نگاه به آمار آراء مککین در دوران حضور در کنگره نشان میدهد، برای این ادعا هم از طرف مککین، شواهدی وجود دارد. نمودارهایی که در زیرمیبینید، نمودارهای میزان همراهی او با آراء دیگر نمایندگان و تصمیمات حزب هستند که به خوبی نشان میدهند، در حالی که با گذشت زمان، درصد بیشتر و بیشتری از اعضای حزب در کنگره، یکدست رای دادهاند، مککین راه خود را رفته. معروفترین صحنه نمایش این استقلال، شاید آخرین صحنه بزرگ حضور او در صحنه سیاسی است که به دراماتیکترین شکل هم رخ داد و حالا بعد از مرگش دوباره در اینترنت دستبهدست میشود:
بعد از ماهها و بلکه سالها مخالفخوانی جمهوریخواهان علیه «اوباماکر» جمهوریخواهان در تنظیم طرحی که بتواند برنامه خدمات درمانی اوباما را لغو کند و جایگزینی ارائه کند گرفتار شدهاند اما بالاخره برای عبور از این مانع سیاسی و حفظ آبرو، طرحی که تا حدودی در اوباماکر تغییر ایجاد میکند آماده تصویب است. شمارش آراء نشان میدهد، ۵۰ نفر رای موافق خواهند داد و معاون اول رئیسجمهور به صحن آمده تا رای ۵۱ را طبق قانون بدهد و این پیروزی را تقدیم رئیسجمهور کند اما دقایقی قبل از رایگیری نهایی، از صحن خارج میشود تا در سرنوشت طرح تردید ایجاد شود. دو نفر از جمهوریخواهان پیشتر تخطی خود را از رای حزبی اعلام کردهاند اما مککین که هنوز رای قطعیاش را نگفته، با آثار بیماری بر چهره به میانه صحن میآید و با شکلی نمایشی، در حالی که کلمه «نه» را بلند میگوید، با انگشت شصستی که به پایین میچرخاند، حکم مرگ طرح را صادر میکند تا صداهای نفسبهتودادن همراه با تعجب سناتورها هم در تاریخ ثبت شود.
مخالفان سندرز، لااقل مخالفان ایرانیاش، به نقش او چه در پوشش نظامی و چه در پوشش سیاستمدار، در جنگهای مختلف منطقه اشاره میکنند و لازمه تحسین او را آدمحسابنکردن عراقیها، یمنیها و دیگران میخوانند. واقعیت دارد. افتخار بزرگ مککین، همان که باعث شده او را قهرمان خطاب کنند، حضور در حمله به ویتنام است و پس از آن و در دوران سیاستمداری نیز او همواره حامی جنگهای و حملات خونین آمریکایی به کشورهای دیگر بوده است. از آنجا که ما ایرانی هستیم، وقتی از نظرگاه ایرانی به مککین نگاه میکنیم، ترانه شاد Bomb. Bomb, Bomb Ira- (ایران را بمباران کنید) را از مککین به خاطر میآوریم و همراهیها و دست دوستیهای گرمش با مقامات مجاهدین خلق که با نگاه عینی و بدون جانبداری و حتی با دیدگاه خشک حقوقی نیز آنها را نمیتوان جز تروریستهای خائن به کشور خودشان دانست که بر حسب اتفاق کشور ماست! دستهای مجروح مککینی که قهرمان آمریکاست، در دستهای کسانی قرار میگیرد که از داعش در ریختن خود مردم ایران موفقتر بودهاند و همدست رزمی و اطلاعاتی دشمن متجاوز در خونِ ریخته و زندگیِ ویرانشده خدا میداند چقدر ایرانی. این دستبهدستی، البته تصادفی هم نیست و بخشی از سیاست مطلوب مککین است و او واقعاً حامی مجاهدین به عنوان یکی از جایگزینهای نظام ایران است. مثل وقتی با داعشیهای بعدازاین برای سرنگونی اسد در سوریه نشستوبرخاست میکند؛ البته در مقام مقایسه با کسانی مثل جان بولتون، مککین در جنگطلبی و نقشآفرینی در جنگها کم میآورد و در دوستی با مجاهدین خلق، در مقابل کسانی مثل رودی جولیانی. حتی میشود بعضی حمایتهای او از جنگهایی مثل جنگ عراق را با نبود مخالفت جدی در زمان وقوع جنگ ساده کرد؛ اما اینها هیچ کدام انکار این حقیقت نیست که جان مککین جمهوریخواهی باز (جنگطلب) بود. دشمنی او با ایران به ژستگرفتن کنار خائنان به ایران خلاصه نمیشد و او البته حامی انواع فشارهای اقتصادی و سیاسی به ایران نیز بود. فشارهایی که نمیتوان پذیرفت بعد از چند دهه حضور در سنا نداند در وهله اول به مردم ایران وارد میشود، همان طور که نمیتوان پذیرفت مککین از عواقب جنگهای آمریکا و البته عربستان در زندگی مردم عراق و یمن بیخبر بوده باشد. مککین در میان بسیاری کشورهای دیگر و بهعنوان بخشی از رویکردی که در سیاست خارجی آمریکا مطلوب او بود، ابایی نداشت از بلایی که ممکن بود و هست بر سر مردم ایران، عراق، یمن، ویتنام و خیلی جاهای دیگر بیاید. سختیهای این مردم و این خونهای ریختهشده، بخشی از انتخاب آگاهانه مککین بود، در محدوده قدرتی که داشت.
تصویر واقعی مککین را نمیتوان با انتخاب یکی از جنبههای مختلف شخصیت حقیقی او ترسیم کرد. تلاشهای او برای حل مشکل مهاجران غیرقانونی واردشده به آمریکا که حتی زندگی سیاسیاش را هم دچار دردسر کرد، همان قدر واقعیت دارد که همراهی مجدانه او در خونریزیهای بیتوقف خاورمیانهای. اگر مصر باشیم حکمی صادر کنیم، خصوصاً اگر به عنوان یک ایرانی به مککین نگاه کنیم، البته او را گناهکار میخوانیم؛ اما شاید به عنوان رسانه باید بپذیریم به این سادگیها نمیتوانیم از هشتدهه زندگی یک آدم، یک تصویر را انتخاب کنیم و تمام یک عمر را با همان تصویر رنگ کنیم. خواه این تصویر، تصویر دستی باشد که از مردم آمریکا حمایت میکند و خواه تصویر دستی که به خون مردم غیرآمریکایی آلوده میشود.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
ظریف در گفتوگوی تلویزیونی: دستهایمان آماده فشردن دستهای همسایگان است
گفت وگوی همدلی با جمشید مشایخی در باب روزهای همراهی با داود رشیدی داود زیر دست و پای مردم هم متواضع بود
«همدلی» از جانباختن فعالان محیطزیست در آتشسوزی شهر مریوان گزارش میدهد مـرگ سبـز
«همدلی» وضع آموزش عمومی و ماجرای طبقاتی شدن تحصیل را در کشور ارزیابی می کند بابا انارش برای طبقه بالاست
«همدلی» به دنبال استعفای الیاس حضرتی از فر اکسیون امید، عملکرد آنها را مورد نقد و بررسی قرار داده است
سناتور جان مککین، جمهوریخواه برجسته، چند روز پیش از تولد ۸۲ سالگیاش درگذشت دشمن ایران، مستقل، جنگطلب، وطنپرست
نگاهی به دلایل استیضاح مسعود کرباسیان،وزیر امور اقتصاد و دارایی و ماجرای برکناری او
2 کشته و 241 مصدوم در زمینلرزه «تازهآباد» استان کرمانشاه ای امان از زلزله
هرمز شریفیان این عصاره ملت است؟!
کرباسیان قربانی استعفا ندادنش شد
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: همه به دنبال راه حل برای عبور از شرایط پیچیده کشور هستند
مادری به نام پرستار

