پدیده‌ای به‌نام احمدی‌نژاد

اشتباه‌ترین رویکردی که یک تحلیلگر سیاسی پیرامون فهم رفتارهای محموداحمدی‌نژاد می‌تواند مرتکب شود، آن است که سروقت تجزیه و تحلیل‌های پیچیده و چندبعدی برود و سعی کند تا از طریق به‌کارگیری اصول و قواعد منطقی انگیزه‌ها و دلایل تصمیم‌گیری‌های احمدی‌نژاد را فهم یا تبیین نماید، چرا که در پس بسیاری از تصمیم‌گیری‌های وی جایگاه محاسبات هزینه و فایده، مصالح و پیامدهای بلندمدت، منطق و درایت، بسیار تنگ، اگر نگفته باشیم که اساسا خالی است. پشت تصمیم وی مبنی بر ثبت‌نام در انتخابات ریاست‌جمهوری همان‌قدر منطق، استدلال و در نظر داشتن پیامدهای بلندمدت این تصمیم لحاظ شده که زمانی که در اردیبهشت سال نود تصمیم به خانه‌نشینی یازده‌روزه گرفت. در اخذ هر دو تصمیم تنها ملاحظاتی که در نظر گرفته نشده بودند، مصالح و منافع سیاسی آن تصمیمات و محاسبه پیامدهای آنها بود. ایضا زمانی که آقای محمود احمدی‌نژاد چند ماه بعد از ریاست‌جمهوری‌شان در سال ۸۴ تصمیم گرفتند در«سازمان برنامه و بودجه» کشور را ببندند، اخذ آن تصمیم هم بدون کوچک‌ترین بررسی و سبک‌ـ‌سنگین کردن بود. بسیاری از تصمیمات مهم احمدی‌نژاد بدون بررسی و مطالعه عواقب و پیامدهای بلندمدت آن صورت می‌گیرد. شاید هیچ شخصی باور نکند، اما هیچ‌یک از نزدیکان آقای احمدی‌نژاد هم در جریان تصمیم او مبنی بر قهر و خانه‌نشینی یازده‌روزه قرار نداشتند، همچنان که از تصمیمات مهم دیگر او بی‌اطلاع بودند. البته تصمیمات ایشان را توجیه کرده و از آن دفاع می‌کردند. در سبک و سیاق مدیریتی آقای احمدی‌نژاد چیزی به ‌نام مشورت، خرد جمعی، گوش‌دادن به نظرات دیگران، چه رسد به پذیرش آنها، وجود ندارد. گزاره‌هایی چون ‹‹من فکر می‌کنم››، «به‌نظر من›› و یا ‹‹به عقیده من›› اکسیرهای بسیار نایاب در پارادایم مدیریتی آقای احمدی‌نژاد هستند؛ بنابراین جای تعجب نیست که اگر او اراده می‌کند درب سازمان برنامه و بودجه را یک روز صبح بدون هیچ مقدمه و بررسی گل بگیرند. آنچه از آن تصمیم هولناک‌تر ‌بود، دلیل یا انگیزه وی برای اخذ آن تصمیم است، چرا که احساس می‌کرد معاون و رئیس سازمان برنامه و بودجه، یعنی فرهاد رهبر با او همراه نیست. تصمیم برای ثبت‌نام در انتخابات ریاست‌جمهوری قاعدتا از الگوی رفتاری سیاسی آقای احمدی‌نژاد چندان به دور نیست. چه بسا آن تصمیم هم مانند تصمیمات دیگر او بدون مشورت با دیگران صورت گرفته و ای‌بسا که تعمق و تامل زیادی در مورد اخذ آن صورت نگرفته باشد. ای‌بسا این استدلال آقای احمدی‌نژاد که «مقام معظم رهبری فرموده بودند که انتخابات دوقطبی نشود، اما حالا که با آمدن آقای رئیسی انتخابات دوقطبی شده، پس دیگر نیامدن من بلاموضوع می‌شود»، در حقیقت بعد از ثبت‌نام به ذهن او خطور کرده باشد. تصمیمات خلق‌الساعه آقای احمدی‌نژاد باعث به‌وجود آمدن نظریه‌پردازی‌ها و رواج تئوری‌های خاص می‌شوند.
ادامه در صفحه۱۶