بازبینی در برخی رویه‌های راهنمایی و رانندگی

پیشنهاداول: بسیاری از تابلوهای تعیین حداکثر سرعت در راه‌های برون شهری و بزرگراه‌های درون شهری نیازمند بازنگری‌های جدی است چرا که کاهش غیر ضروری در سرعت تردد، ۲ تالی فاسده دارد. اول اینکه به دلیل غیر واقع‌بینانه بودن بسیاری از اعداد حداکثر سرعت، رانندگی و راننده در طول مسیر دچار نوعی واکنش‌های عصبی منفی می‌شود و به شدت در ایجاد حس خستگی نیز تاثیر بارزی دارد و در ثانی، ضریب تخلیه خودروها از مسیر را به دلیل کندی حرکت، پایین می‌آورد. درک غیر واقع بینانه بودن این تابلوها، کار دشواری نیست. بطور مثال، در اتوبانی با کیفیت مثل شهید یاسینی که حداکثر سرعت ۸۰ کیلومتر درج شده است این تابلو به این معنا است که رانندگان باید در عمل، سرعتی معادل ۷۵ کیلومتر یا کمتر از آن را در مسیر داشته باشند! در هنگام خروج از اتوبان امام علی (ع) و ورود به آزادگان، حداکثر سرعت ۳۰ کیلومتر زده شده است که یعنی سرعت خوب، ۲۵ کیلومتر در ساعت است! و قس علیهذا. جالب است که اگر در این دو مثال وقتی رانندگی می‌کنید شاید حتی ده درصد از رانندگان نباشند که سرعت‌های ۷۵ و کمتر یا ۲۵ و کمتر را داشته باشند که ترس از جریمه شدن توسط دوربین را نمی‌توان نادیده گرفت. با توجه به ضرورت رعایت اختصار در یادداشت، نگارنده به همین میزان توضیح در پیشنهاد اول بسنده می‌کند ولی در زمانی دیگر و در صورت ضرورت، ابعاد این مهم در اصلاح شیوه رانندگی و کاهش تصادفات بخصوص به دلیل کاهش روحیه پرخاشگری و عصبیت در راننده، تبیین بیشتری می‌شود. 
پیشنهاد دوم: برای بازدارندگی در بی توجهی‌های رانندگان خودروهای سنگین، وانت بارها و اتوبوس همچنین رفتارهایی که در برخی رانندگان روانی یا مجرم در سطح شهرها یا جاده‌های برون شهری دیده می‌شود، حتی جریمه‌های سنگین به هیچ وجه کارساز نیست و همانند بسیاری کشوهای پیشرفته در حوزه راهنمایی و رانندگی علاوه بر جریمه، باید راننده مجازات شود. راننده ای که در تونل‌های دوطرفه اقدام به سبقت می‌کند، رانندگانی که بخصوص در بزرگراه‌ها و خیابان‌های شهری، دچار توهم رانندگی در مسابقات فرمول یک می‌شوند، رانندگانی که مشروبات الکلی یا مواد روانگردان مصرف کرده اند، راننده ای که در لامپ‌های اصلی چراغ‌های جلوی خودرو از نور کور کننده زنون استفاده می‌کند، راننده‌ای که در جاده بخاطر بی مبالاتی‌های آشکار، موجب مصدوم و مجروح شدن و حتی مرگ دیگر هموطنان می‌شوند و نظائر این رفتارهای روانپریشانه یا مجرمانه، باید علاوه بر جریمه‌های سنگین، بصورت خاص، مجازات شوند.  مجازات نه اینکه لزوما حکم زندان برایشان صادر شود، بلکه مجازاتی که طی کردن مراحل آن، فرد مجرم و یا روانپریش را از کار و زندگی عادیش باز دارد و مایه عبرت برای خود و دیگران باشد تا تکرار این همه جرم، حتی به ذهن کسی خطور نکند یا لااقل، کمتر خطور کند! در این راستا پیشنهاد می‌شود تا در پلیس راهنمایی و رانندگی تشکیلاتی با هماهنگی قوه قضائیه بوجود آید تا مراحل مجازات تا حد ممکن در چارچوب پلیس راهنمایی و رانندگی طی شود و صرفا برای بخش‌هایی که مجازات‌های زندان، شلاق یا نظائر آن در نظر گرفته می‌شود این گروه از رانندگان روان پریش و یا متخلف،  به محاکم قضائی تحویل داده شوند. 
کلام آخر:  تقویت تعامل پلیس راهنمایی و رانندگی با مردم و رانندگان، نقش چشمگیری در اصلاح سبک رانندگی در کشور خواهد داشت. در فضای اینترنتی، امکان استفاده از تجربیات ارزنده کشورهای پیشرو در این حوزه وجود دارد. حتی اعزام کارشناسان فهیم و خبره به مانوریت‌های کوتاه مدت به خارج کشور برای بهره‌گیری هر چه بیشتر از ساختارهای بسیار مثبت در تعدادی از کشورهای هدف، نقش به سزایی در اعتلای تعامل مثبت پلیس و جامعه در جهت کاهش تصادفات، جرائم و نهادینه شدن رعایت قوانین، هم توسط رانندگان و هم توسط عابرین را به توفیق الهی خواهد داشت.