روسیه در بازار نفت؛ خرس یا روباه مکار؟!

سوخت‌های فسیلی یکی از پر مصرف ترین و گران بهاترین مواد معدنی در دنیا هستند. کنترل و قیمت‌گذاری مهمترین بخش هیدروکربوری‌ها یعنی نفت توسط اوپک یا همان سازمان همکاری کشورهای تولید کننده نفت انجام می‌شود. کشورهای عضو اوپک روزگاری چنان متحد و تعیین کننده بودند که با وضع تحریم‌ها علیه آمریکا و متحدانش آنها را به زانو در آوردند و اگر چه طول مدت این تحریمها آنچنان طولانی نبود اما درس خوبی برای وابستگان به سوخت‌های فسیلی در غرب به یادگار گذاشت. اما با گذشت زمان امروز شرایط به گونه ای تغییر کرده است که دیگر نمی‌توان نفت را سلاح دانست و در واقع نفت و اوپک جایگاه استراتژیک خود را در دنیا از دست داده‌اند.
اصلی‌ترین دلایل کندی تیغ اوپک را می‌توان در این موارد دانست:
- بسیاری از کشورها چون آمریکا، روسیه و کانادا که عضو اوپک نیستند خود به تولید کننده عمده نفت تبدیل شده‌اند.
- گاز به عنوان گونه ای دوستدار محیط زیست از انرژی‌های فسیلی نقش رو به رشدی در سبد مصرف انرژی بین‌المللی بازی می‌کند.


- انرژی‌های نو که بدون آسیب زیست محیطی و در همه جای جهان فراوانند، این روزها محبوب، آسان و اقتصادی در دسترس بشر است.
- نیاز بیش از پیش کشورهای تولید کننده نفت به ارز حاصل از فروش آن در بازار بین‌المللی برای اداره کشور خود به نقطه ضعف تبدیل شده است.
به دلایل بر شمرده شده برای تولید کنندگان تا گریبان وابسته به پول نفت، تهدید‌های استفاده از نفت به عنوان سلاح بیش از فرصت‌های آن است. از این روست که قطع یکباره صادرات نفت برای هیچ کدام از اوپکی‌ها میسر نیست؛ علاوه بر آن به دلیل عرضه زیاد و متنوع، جنگ سختی در بازار برای بدست آوردن سهم عرضه و بازار مصرف در جریان است و خروج یک بازیگر عمده معمولاً با جایگزینی بازیگران جدید همراه است. برای مثال روسیه و عربستان قصد دارند تا در سال آینده میلادی بین 1.5 تا 2 میلیون بشکه تولید خود را افزایش دهند، همچنین صادرات نفت آمریکا که در سال 2013 به 100 هزار بشکه می‌رسید تا نوامبر 2017 به 1.53 میلیون بشکه در روز رسیده است. در این میان سهمیه ایران برای تولید در قالب اوپک 3.8 میلیون بشکه در روز است و این در حالی است که عربستان به عنوان تولید کننده اصلی اوپک روزانه 7.5 میلیون بشکه نفت صادر می‌کند.
ایران برای حفظ تولید جاری به 10 میلیارد دلار و برای افزایش تولید تا 4.2 میلیون بشکه به 20 میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز دارد. بسیاری از کارشناسان معتقدند که کشمکش‌های ترامپ با ایران نه به دلیل وجود دلایلی مستدل بلکه به دلیل حذف ایران از بازار به این بهانه و جایگزینی بازیگران جدید به جای ایران در بازار است. درست همان اتفاقی که برای ونزوئلا رخ داد. در واقع ترامپ سعی می‌کند که چینش بازیگردانان بازار انرژی را تغییر دهد و برای این کار از همه ابزارهای سیاسی خود استفاده می‌کند.
اما عکس‌العمل سایر کشورهای اوپک و سایر تولید کنندگان نفت چگونه خواهد بود؟ طبعا اگر بنا باشد حمایتی از ایران صورت گیرد باید به شکل عدم پذیرش افزایش تولید باشد، زیرا این خود عاملی در راستای برآورده نشدن کمبود بازار و افزایش قیمت نفت خواهد بود. افزایش سرسام آور قیمت نفت درست همان چیزی است که پاشنه آشیل طرح حذف ایران می‌تواند باشد. آرامش بازار و تامین کسری عرضه ایران به معنی کودتا در اوپک و در میان متحدان ایران است.
جالب اینجاست که اخیراً رویکرد کشورهایی مانند عراق و مهم تر از آن روسیه به عنوان متحد سیاسی ایران در مساله تحریم ایران به سمت افزایش تولید بوده است. اگر چه روسیه بارها اعتراض خود را نسبت به تحریم‌های یکجانبه آمریکا علیه ایران ابراز داشته است اما در عمل و در جایی که پای منافع در میان آمده رفتاری کاملاً دو گانه در پیش گرفته و نشان داده است که هرگز نباید به روس‌ها اعتماد کرد. در واقع هر کشوری که تولید را افزایش دهد عملاً با تحریم‌های آمریکا موافقت کرده است و روسها برای افزایش تولید در حال برنامه ریزی هستند، که خود به مفهوم صحه گذاشتن بر تحریم‌های آمریکاست گویی روسیه نه در قالب همان خرس آشنا که نماد این کشور است، بلکه در قالب روباهی مکار در بازار نفت خودنمایی می‌کند. شاید بهتر بود که ایران متحد مطمئن تری به جای روسیه برای خود برمی‌گزید که در شرایط پیش آمده با امتناع از افزایش تولید طرح آمریکایی- سعودی را برای حذف ایران ناکام می‌گذاشت.