روزنامه شهروند
1397/07/23
کارت قرمز پلیس کجاست؟
رسول بهروش روزنامهنگار فیلمش مثل بمب فضای مجازی را ترکانده؛ ویدیوی تلخی که حمله وحشیانه مشتی از اراذل و اوباش به دو پلیس موتورسوار را نشان میدهد. فیلم با دوربینهای مداربسته ضبط شده و حداقل تا لحظه نگارش این مطلب، جزییات مربوط به زمان و مکان وقوع آن در دسترس نیست، اما هر چه هست تماشای آن ته دل آدم را خالی میکند. پلیسهای گشتزن ظاهرا برای ورود به یک مناقشه خیابانی از موتور پیاده میشوند و بدون اینکه اصلا فرصت انجام کاری داشته باشند، از سوی اراذل حاضر در صحنه مورد ضربوشتم قرار میگیرند. طی ماههای گذشته این چندمینبار است که چنین تصاویر تکاندهندهای به فضای رسانهای کشور راه مییابد. پیشتر راننده یک خودرو مدل بالا هم در اقدامی مشابه مامور پلیس را به باد کتک گرفته بود. آن ویدیوی تلخ آنقدر مشهور شد که حالا «حمله راننده لندکروز به پلیس» جزو پیشفرضهای جستوجوگر گوگل است. انتشار گسترده این ویدیوها از دو جهت دردناک است؛ نخست شأن انسانی کسی که بیگناه کتک میخورد و غرورش در تیراژ گسترده حراج میشود و دوم اینکه قربانیان این ویدیوها قرار است نماد اقتدار مدیریت جامعه و مایه دلگرمی و امیدواری شهروندان عادی باشند، اما حالا قدرت و قداست آنها زیر سوال میرود. شاید بینالمللیترین کلمه دنیا همین واژه «پلیس» باشد و رندترین شماره تلفن را هم به آن اختصاص دادهاند تا پناهگاه امن و فوری مردم حادثهدیده باشد، اما وقتی ویدیوهای پرشماری از این قبیل دستبهدست میشود، تصویر پلیس توانا در ناخودآگاه مردم مخدوش میشود و این صدمه به هیچوجه قابل جبران نیست.در زمین فوتبال، یکی از تلخترین صحنهها کتکخوردن داور است. حتی وقتی یک استادیوم پر از جمعیت به داور فحاشی میکنند، کمتر کسی از همان جماعت عصبانی دلش میخواهد به داور تعرض فیزیکی صورت بگیرد، چرا که او نماد نظم و مقابله با آنارشیسم است و اگر قرار به حملات مداوم به چنین سمبلهایی باشد، سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. دست بر قضا تجربه ضربوشتم داور در فوتبال حرفهای بسیار نادر و کمیاب است، چرا که هم خود او با ابزار مهمش یعنی کارتهای زرد و قرمز با خاطی برخورد میکند و هم قانونگذار مثل شیر پشت او ایستاده و طوری تجاوزگر را نقرهداغ میکند که کل مخاطبان ببینند، بفهمند و در جریان تبعات چنین خبطی قرار بگیرند. حالا سوال اینجاست که «کارت قرمز» پلیس ایرانی کجاست؟ دستکم در این قبیل ویدیوها آنچه دیده میشود، ناتوانی ماموران انتظامی در دفاع از خود است. در حالی که مخاطب انتظار دارد مثل فیلمهای سینمایی با یک پلیس چالاک مواجه باشد که ظرف چند ثانیه خلافکار پرخاشگر را به زانو درمیآورد و در تحقیرآمیزترین موقعیت ممکن دستبند به دست او میبندد، در این ویدیوها مطلقا نشانی از این ورزیدگی و مهارت وجود ندارد. روشن نیست که آیا این چند فیلم، تصویری گویا و کامل از میزان آمادگی اغلب پلیسها در ایران است یا فقط از بخت بد، ویدیوی مربوط به چند شکست خیابانی ماموران انتظامی منتشر شده و بقیه آنها تبحر لازم را دارند؟ کاش گزینه دوم درست باشد؛ چون در غیر اینصورت مردم نگران میشوند پلیسی که توانایی دفاع از خودش را ندارد، چطور قرار است از حریم و حقوق آنها پشتیبانی کند.
البته که هیچکس از پلیس انتظار ندارد هر صحنهای را فورا به محل خشونت تبدیل کند و دست به سلاح ببرد، اما اینطور هم نباید باشد که ماموران گرامی در برخورد با جرایم سبک از سوی شهروندان مطیع و غیر خطرناک برخوردی قاطع و گاهی تندتر از حد استاندارد داشته باشند، اما در برابر یاغیان هنجارشکن تصویری منفعل از آنها به نمایش دربیاید.
سایر اخبار این روزنامه
الگوی پیشرفت برای ایران 1444
نگران 13 آبان نباشید، تبلیغات است
شبتان روشن
نیاز 40 هزار بیمار دیالیزی به درمان باکیفیت
در دفاع از آزادی
سکوت و انتظار
سرانجام کسی ترمز نجومی ها را خواهد کشید؟
امشب، همه در انتظار نود می مانیم
محرومم کنند تا حقیقتهای پنهانی را بگویم
علاءالدین سایلنت شد
طلسم زمان شکست
درد سر دروس جبرانی پولی
مشهد پایتخت اهدای عضو
صفحه شهرونگ
الكل؛ مشكلي در حال گسترش
کارت قرمز پلیس کجاست؟