درود بر تو «ای ایران‌ ای مرز پُرگُهر»



داریوش معمار
شاعر پژوهشگر


حرف آخر را همین اول کار بگویم، تصنیف «ای ایران» سروده حسین گل گلاب، در گذر ادوار و روزگار و زمان‌های مختلف به‌عنوان نشان و نمادی از میهن‌دوستی و حُب وطن درآمده است و این سرود یادآور چیزی مگر ایران‌دوستی نیست؛ هیچ حزب و جریان سیاسی نمی‌تواند و حق ندارد آن را به نام خودش مصادره کند؛ این سرود از آن مردم ایران است و همین مردم هستند که شعرها و ترانه‌ها را ماندگار می‌کنند، اگر به تاریخ شعر و ترانه فارسی بخصوص در صدسال گذشته نگاهی بیندازیم می‌بینیم نه حمایت‌های دولتی نه فشارهای حزبی و سیاسی هیچ‌کدام جهت شهرت ادبی کارساز نبوده است و این نکته نشان از اهمیت اصالت هنری شعر و ترانه دارد. میان ترانه‌هایی که طی صد سال گذشته سروده شده‌اند، ترانه «ای ایران‌ ای مرز پرگهر» که تاریخ شکل‌گیری ایده آن همزمان با اشغال ایران به دست متفقین در جنگ جهانی دوم و باتوجه به وضعیت ناراحت‌کننده مردم ایران در ذهن سراینده شکل گرفته، منجر به ساخت یکی از ماندگارترین تصنیف‌های تاریخ معاصر کشور ما شده، که به قولی سرود ملی مردمی ایرانیان طی تمام سال‌های پس از سرایش بوده است.‌ای ایران در آن زمان زنده‌کننده روح امید و فداکاری برای مردم و احیا‌کننده روحیه ایثار و ملی‌گرایی انسان‌گرایانه و دلنشین نزد شهروندانی بوده که سخت‌ترین رنج‌ها و تلخی‌ها و تحقیر را تجربه کرده بودند. اغراق نکرده‌ایم اگر بگوییم این ترانه که اثر حسین گل‌گلاب است و تصنیف آن را نخستین بار روح‌الله خالقی ساخته، اگر بارها و بارها در شرایط حماسی و میهنی توسط مردم زمزمه شده است و از غلامحسین بنان تا رشید وطن‌دوست ده‌ها بار توسط خوانندگان مختلفی از نو اجرا شده، نتیجه اصالت صادقانه در محتوا و هارمونی معنوی زیبا و دلنشین این اثر می‌باشد. ترانه‌ها وقتی با روح انسان‌ها به پرواز در می‌آیند و در مسیر آینده و امید ملت‌ها روانه می‌شوند، وقتی خواهش‌های عمیق درونی مردم را زنده می‌کنند و راه را برای گام برداشتن در مسیر آینده و همنوا شدن رؤیاها با زندگی‌ها و تلاش‌ها هموار می‌کنند، آنگاه است که جاودانه می‌شوند و بر لب مردم از نسلی تا نسل بعد مانده و زمزمه می‌شوند. ترانه‌ای ایران، نه ترانه‌ای حزبی و سیاسی برای منافع این دسته یا آن دسته بوده و نه ترانه‌ای سفارشی برای حمایت از این گروه یا آن گروه بوده، این ترانه نتیجه تأثیر خواسته جمعی و روح زمانه بر نبوغ و خلاقیت شاعر است که می‌خواسته بگوید چرا ایران، این سرزمین پرگهر با وجود همه سختی‌ها و طمع دشمنان باید نگهداری شود و رمز بزرگی نام این کشور در سخت‌ترین شرایط و آنجا که مشقت کمر مردم را گویی شکسته است، چه بوده و چطور این گونه ما را بر فراز قله‌های شرافتمندی نشانده است. در کل می‌توان این‌طور نوشت که ترانه‌ ای ایران بزرگترین ترانه امید و حماسه طی سال‌های پس از سرایش آن بوده که در محافل شخصی، کافه‌ها و خیابان‌ها و دشت‌ها، شهرها و روستاها بر لبان مردم سرود شده است.