تلویزیون برای عده ای حکم قُلک را دارد

«فلورا سام» برای مخاطبان تلویزیون و سینما چهره نام‌آشنایی است. بازیگر سریال‌های تلویزیونی که از قضا در کارنامه‌اش فهرست بلند بالایی از آثاری به چشم می خورد که نویسندگی و کارگردانی کرده است.خودش اذعان دارد که بازی در مقابل دوربین به او کمک کرده متن‌هایی که می‌نویسد یا کارهایی که خود در مقام کارگردان مقابل دوربین می‌برد، قوام بیشتری داشته باشد. قصه‌ها و نقش هایی که خلق کرده از دل جامعه و آدم‌هایش شکل گرفته اند. سال های زیادی از حضور او در دنیای حرفه ای بازیگری و نویسندگی می گذرد و به استناد تجربه‌‌اش از نبود حمایت های لازم و حتی محدودیت ها گلایه می‌کند. باور دارد قلم زنان برای خلق فیلم‌نامه یا نگاه و مهارتشان برای کارگردانی آثار سینمایی و تلویزیونی توانمند است اما باور به وجود چنین ظرفیت‌هایی باید تقویت شود. او تلویزیون را به مثابه کارخانه‌ای توصیف می کند که تولید کننده غذای جامعه است و این خوراک فرهنگی باید به کام و ذائقه جامعه ای بزرگ و گسترده خوش بیاید  وگرنه سراغ انتخاب‌های دیگر خواهند رفت. مجالی فراهم آمد تا با این بازیگر در خصوص تجاربش در عالم بازیگری، نویسندگی و کارگردانی سخن بگوییم:
روح بینندگان را کسل نکنیم
حرف را با او از آثاری شروع می کنیم که نویسندگی و کارگردانی کرده است. پی‌رنگ عمده آن‌ها از روایت های جامعه بوده است. او در این باره می گوید: ایده هر کاری را با اتفاقاتی که در جامعه رخ می‌دهد، می سازم. در واقع قصه‌هایم از اتفاقاتی سرچشمه می گیرد که مردم خودشان هم آن را تجربه کرده اند یا حداقل با قصه‌اش آشنا هستند. سعی من این بوده که شخصیت‌هایی که خلق می‌کنم، دست‌یافتنی باشند و در اطرافمان نمونه آن را ببینیم. شخصیت ها نه سیاهِ سیاه نه سفید مطلق هستند و معمولا با غلظت کم و بیش خاکستری‌اند. معتقدم اگر انسانی بد است حتما نکات خوبی هم دارد.  وی می افزاید: اما درباره  این که اغلب می‌پرسند چرا کارهایم به یک پایان خوش ختم می شود، در پاسخ می‌گویم، این نیازی است که از جامعه نشئت می گیرد. به نظر من جامعه ما دچار مشکلات زیادی است و بهانه کم نیست تا ناامیدی ها به ویژه در میان نسل جوان‌تر تشدید شود. من نمی خواهم روی اتفاقات و دشواری‌ها سرپوش بگذارم اما دوست دارم خوبی‌ها و رویدادهای مثبت زندگی را پررنگ‌تر ببینم.سام اضافه می کند: در شرایط موجود همه ما مشکلات اقتصادی داریم، اما اگر بخشی از خوبی ها را کمی پررنگ تر نشان دهیم، شاید از آن بار منفی کاسته شود. او تاکید می کند در کنار مشکلات باید راهکار و نقطه امیدی باشد وگرنه بزرگ جلوه دادن صرفا سیاهی ها و بدی ها بدون این که هیچ راه گریزی را  برایش نشان دهیم بدون شک روح بینندگان را کسل و سیاه می کند و جامعه را به سمت افسردگی و کسالت بیشتر سوق می دهد؛« باید نشان دهیم انسان ها خودشان آینده شان را می سازند و اگر قرار باشد آینده بهتری داشته باشیم باید خودمان هم دست به کار شویم. »
مردم از قصه های یکنواخت خسته شده اند


سام در ادامه گریزی به کیفیت پایین سریال های تلویزیون می زند و یادآور می شود: افت کیفیت کارهای تلویزیون دلایل مختلفی دارد. ما در تلویزیون روز به روز با کسری بودجه مواجه می شویم، وقتی بودجه کاری کم می شود عملا گروه تهیه و تولید مجبورند یک کار را که در مدت شش ماه به اتمام می رساندند، در سه ماه  به پایان برسانند. در نتیجه کیفیت کار نیز پایین می آید. این کارگردان می افزاید: متاسفانه کسانی که در راس امور قرار دارند شاید علم و دانش لازم را ندارند. گاهی اتفاقاتی را در سینما و تلویزیون می بینیم که اگر آدم کارکشته تری در راس بعضی امور بود، اجازه نمی داد رخ دهند. نمونه‌اش پخش بعضی فیلم ها و سریال‌هاست که واکنش‌های خوبی ایجاد نمی‌کند یا اساسا روایتشان دچار ایراد است و قصه‌اش آن قدرها جذاب نیست.سام ادامه می دهد: زمانی در تلویزیون فقط دو شبکه داشتیم و همه ارتباط مردم با تلویزیون از مسیر همین دو شبکه بود اما اکنون رسانه‌ها بسیار گسترده شده و شبکه‌های ماهواره‌ای نیز به این رقابت اضافه شده اند. با این اوصاف این صدا و سیماست که باید خود را قوی تر کند تا عقب نماند و مخاطبش را از دست ندهد. باید اذعان کنیم رسانه ملی در این سال‌ها خود را تقویت نکرده و کسانی را در راس امور قرار داده است که نتوانسته اند اقتضائات این دوران و نیازهای جامعه را به درستی پاسخ بگویند. نتیجه‌اش هم کاهش بودجه ها و تخصیص آن ها به معدود افراد خاص بوده است. وی متذکر می شود: رسانه ملی باید یک تیم سنجش کیفی می داشت که سالانه سطح آثار تولیدی را بررسی می کرد و اگر در برهه ای از کیفیت آثار کم می شد، دلیل آن را جست و جو می کرد و برای آن چاره ای می اندیشید اما اگر حتی چنین ساز و کاری هم وجود داشته، به درستی عمل نکرده است. خلاصه مشکل اصلی در کیفیت آثار تولیدی فعلی است.سام تصریح می کند: گاهی حس می کنم عده ای نمی خواهند در تلویزیون کار خوبی اتفاق بیفتد شاید هم ندانم کاری است.  هرچه هست نتیجه اش کم شدن مخاطب و اعتماد نکردن به تلویزیون است. در حالی که اگر دست کارگردانان توانمند کشورمان را باز بگذارند و به آن ها میدان بدهند این وضعیت پیش نمی آید. مردم از قصه های یکنواخت تلویزیون خسته شده اند. در واقع قصه های ما یک چهارچوب خاصی دارد و فقط بازیگرهایش عوض می شوند.
تلویزیون برای عده ای حکم قُلک پول را دارد
این بازیگر در بخش دیگری از صحبت هایش اشاره ای به راهکارهای برون رفت از این وضعیت می کند و می گوید: این راهکارها را ما بلدیم اما مسئول نیستیم. برای این وضعیت مسیرهای برون رفت زیادی وجود دارد. منتها وقتی کسی به این راهکارها توجه نمی کند، مطرح کردنش هم بی فایده است.وی می افزاید: چرا بودجه تلویزیون باید این قدر کم باشد؟ در سال های 80 تا 85 ما سریال هایی با 15 قسمت را در شش ماه فیلم برداری می کردیم و به اندازه شش ماه به تهیه کننده هزینه ساخت تعلق می گرفت، اما حالا به سریال 15 قسمتی فرصت دو ماهه می دهند، طبیعی است به بازیگر و کارگردان و دیگر عوامل فشار می آید. البته یک سری افراد هم هستند که پول خوب می گیرند اما خوب کار نمی کنند. به نظر می رسد تلویزیون برایشان حُکم قلک پول را دارد و فقط از اسم شان استفاده می شود، اما تیم هایی که اصالت شان با تلویزیون پیوند خورده، مدت هاست که بیکار هستند. چهار سالی می شود که از این نویسنده در تلویزیون کاری را مشاهده نمی کنیم. خودش درباره این کم کاری می گوید: واقعیت این است که هم اکنون من به عنوان تنها زن نویسنده و کارگردان تلویزیون شناخته شده ام و تنها زنی هستم که در تلویزیون هم نویسندگی و هم کارگردانی می کند. به جز من خانم برومند هم بودند. الان هم چندین کار آماده تولید دارم ولی می گویند بودجه نیست. این حرفشان برایم جالب است، برای کار دیگران بودجه دارند و تصویب هم می شود و روی آنتن هم می رود اما کارهای من دو سال است که معطل مانده و به رغم تایید و تصویب اما پولی برای تولید دریافت نکرده است. این آثارم به دلیل نگاه زنانه با تولیدات پیشینم تفاوت دارد.او که چند سال پیش سریال «بی‌قرار» را در مشهد ساخته است درباره فیلم سازی در شهرمان و اساسا ضرورت تولید آثاری از این دست در شهرستان ها، می گوید: در مجموع کار کردن در مشهد برایم تجربه دیگری بود و مشتاق تکرار آن هستم. وقتی زیر سایه امام مهربانی ها باشی، حال و هوای خوبی برای کار و خلاقیت دست می دهد. این شهر هنرمندان زیادی دارد و بالطبع از توان هنری بسیاری برخوردار است. البته حضور در شهرستان ها و تولید آثار در آن ها مشکلات خود را به لحاظ هماهنگی و دریافت مجوز دارد ولی در مجموع برای من تجربه جذابی بود.
به بعضی راننده های مشهدی باید گفت: ماشین، ترمز هم دارد
او در ادامه به خاطراتش از زمان حضور در مشهد هم اشاره می کند و می گوید: حتما درباره کیفیت رانندگی مشهدی ها اوصاف زیادی شنیده اید. بعضی راننده ها در مشهد  انگار اصلا ترمز را نمی شناختند، از قول به من برایشان بنویسید، چیزی در ماشین وجود دارد به نام ترمز(با خنده).اما حرف آخر فلورا سام از آرزوهایش برای ایران و مردمانش است؛«از صمیم قلب آرزو دارم کشورمان همیشه در امنیت و ثبات باشد. از خدا می خواهم جوان های ایرانی با آرامش و امید زندگی کنند. خیلی از مردم ما این روزها به واسطه شرایط اقتصادی در نگرانی به سر می برند که امیدوارم اوضاع به گونه ای شود که رنگ نگرانی از زندگی مان رخت ببندد.»