اعتدالگرایی و فرهنگ اعتدال

اخیرا رئیس دفتر رئیس‌جمهور در دیدار با فراکسیون مستقلین مجلس اظهار داشته که جامعه نیاز به فرهنگ اعتدالی دارد. در این راستا برای اینکه بتوان فرهنگ اعتدالی را تفسیر و در جامعه اجرا کرد باید دید که نخست اعتدال چیست. اعتدال در حوزه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و... معانی و مصادیق مختلفی دارد. مثلا اعتدال در حوزه اقتصاد به معنای میانه‌روی در مصرف و عدم اصراف و تجمل‌گرایی معنا می‌شود. در حوزه مسائل سیاسی اعتدال به معنای پرهیز از تندروی در حوزه جریانات سیاسی اصولگرا و اصلاح‌طلب نمود پیدا می‌کند. به عبارت دیگر نباید حرف‌های تند و خشن اصولگرایان نسبت به رأی و نظر مردم و سخنان افراطی اصلاح‌طلبانه را بپذیریم. حد وسط این دو اعتدال، یعنی به میزان و تعادل رفتار و عمل کردن است. دولت فعلی همان‌طور که از اسمش پیداست اعتدالگرایی پیشه کرده و با میانه‌روی در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تلاش کرده همه جریانات و دیدگاه‌ها را در جهت منافع ملی به خدمت بگیرد. از طرف دیگر اعتدال در مسائل اعتقادی، دینی و فرهنگی نیز معنای خاص خود را دارد. از این رو به‌نظر می‌رسد باید این مفهوم گسترده را در ساحت‌های مختلف با برگزاری نشست‌ها جلسات گفت‌وگو و همچنین صداوسیما برای مردم توضیح داد. گرچه خود اعتدالگرایی نیز نیاز به بحث دارد و در خود این مفهوم نیز باید اعتدال داشت. در حوزه مسائل دینی و مذهبی اعتدالگرایی به معنای عقب‌نشینی از مسائل عقیدتی و فکری نیست، اما برخی اعتدال را به نحوی منحرف می‌کنند که قابل پذیرش نیست و مشمئزکننده است. به عنوان مثال اینکه عنوان بشود اسلام قائل به توحید و مسیحیت قائل به تثلیث است و اعتدال میانه این دو محسوب می‌شود، پس بین را بگیریم و قائل به ثنویت شویم؛ این نه تنها تعریف درستی از اعتدال نیست بلکه منحرف کردن این مفهوم است. البته همان‌طور که گفته شد این مفاهیم نیاز به کارشناسانی دارد که مفهوم اعتدال را بررسی و توضیح دهند و مصداق اعتدال به معنای حد وسط را در هر زمینه‌ای مشخص کنند. پیامبر(ص) نیز بر مدار اعتدال رفتار و برخورد می‌کرد و می‌فرماید که شریعت من شریعت تسامح و تساهل است، از این جهت نباید دین را برای مردم دین مشقت قرار دهیم بلکه باید دین رحمت معرفی کنیم. از سوی دیگر در ارتباط با اعتدال نظرات متفاوتی وجود دارد، عده‌ای اعتدال را به مثابه گفتمان می‌گیرند و آن را جریان سیاسی سوم جامعه می‌پندارند، عده دیگری نیز معتقدند که اعتدال چارچوب‌های گفتمانی ندارد و صرفا مشی و روشی برای انجام کارهاست. در حالی که اعتدال نوعی نگاه و بینش است که به شادی، نشاط و رفاه مردم می‌اندیشد و همه همت و تلاش خود را برای مردم مصرف می‌کند. از این جهت اگر اعتدالگرایی را به میانه‌روی در همه حوزه‌ها تعبیر کنیم؛ فرهنگ اعتدال نیز از همین تعریف پیروی می‌کند. اگر فرهنگ اعتدال در جامعه پیاده‌سازی شود بخشی از مشکلات حل خواهد شد؛ چراکه بسیاری راز مشکلات ناشی از افراط‌گرایی‌هاست. جامعه باید بیاموزد که در همه ساحت‌ها میانه‌روی و اعتدال پیشه کند تا از افراط و تفریط‌هایی که هیچ نتیجه‌ای به همراه ندارد در امان باشد.
* استاد حوزه و دانشگاه