نوع‌دوستی به سبک شیخ کمیل

«وعده ما با خدا»؛ شيخ كميل نظافتي را با همين عبارت كوتاهي كه در آخر ويديوهاي اينستاگرامي‌اش مي‌گويد مي‌شناسيم. عبارتي كه ميان دنبال‌كننده‌هايش در فضاي مجازي هم رايج شده و روحاني خوش مشرب شمالي را با آن پوشش منحصربه‌فردش در خط مقدم امدادرساني به افراد بي‌بضاعت قرار داده است. نام روحاني نحيف و لاغراندامي كه اين روزها با لباس نظامي و عمامه‌اي كه به سر دارد در مناطق محروم سيستان و بلوچستان به دنبال عملي كردن وعده‌اش با خداست، از همان روزي كه كليه‌اش را به كودكي خردسال اهدا كرد بر سر زبان‌ها افتاد. اين روحاني نظامي‌پوش اما چند صباحي است كه لباس داوطلبي هلال‌احمر را هم به تن كرده تا مرهمي براي درد محرومان سيستان باشد. او با پيوستن به كمپين نذر آب، لايوها و پست‌هاي پياپي اينستاگرامي اكنون نيز در خط مقدم امدادرساني به مناطق خشكسالي زده سيستان ايستاده است و وعده‌هايش را با خدا در سرزمين خشك سيستان عملي مي‌كند.    چه شد كه سفير آب شديد؟
ماجرا براي من از زمان خشكسالي و كم‌آبي در خوزستان شروع شد. آن زمان به پشتوانه دنبال‌كننده‌هايم در اينستاگرام، توانستيم 100 تانكر براي روستاها و مناطق محروم اين استان در خرمشهر و‌ آبادان كه از خشكسالي خسارت ديده بودند تهيه و نصب كنيم. همچنين علاوه بر 3‌تريلي و 5 كاميون آب معدني، 15 تانكر سيار هم با مشاركت دنبال‌كننده‌هاي صفحه شخصي‌ام تهيه كرديم كه روزانه در اين مناطق آب‌رساني مي‌كردند. بازخورد مناسب همين فعاليت‌ها بود كه باعث شد با پيشنهاد دبيركل هلال‌احمر افتخار سهيم شدن در كمپين نذر آب و كمك‌رساني به مناطق محروم سيستان را هم به دست آوردم.
   چرا هلال‌احمر را انتخاب كرديد؟
براي من كارنامه درخشان هلال‌احمر در حوادثي چون زلزله كرمانشاه اهميت داشت. نهادي مردمي كه مورد اعتماد خود مردم است و فارغ از هر مسأله‌اي تنها يك دغدغه دارد و آن هم امدادرساني به محرومان است. هدفي كه من و دنبال‌كننده‌هاي صفحه شخصي‌ام در اينستاگرام هم براي آن تلاش مي‌كنيم و همين هدف مشترك من و دنبال‌كننده‌هايم را به هلال‌احمر رساند.


   از كدام شهرها و روستاهاي سيستان بازديد كرده‌ايد؟
تا به امروز با حمايت هلال‌احمر چند سفر به استان سيستان و بلوچستان داشته‌ام و تقريباً به بيشتر شهرها و روستاهاي اين استان كه از خشكسالي متأثر شده‌اند سركشي كرده‌ام. خشكسالي20ساله، خشك شدن هامون و مسائل زيست‌محيطي، مشكلات معيشتي بسياري براي مردم اين مناطق ايجاد كرده است و باوجود اينكه هلال‌احمر تلاش‌هاي زيادي براي حل اين مشكلات انجام مي‌دهد اما نيازمند همكاري ديگر نهادهاست.
   كمپين نذر آب كه توسط هلال‌احمر براي كمك‌رساني به اهالي اين استان راه‌اندازي شده است، تا چه اندازه اثر‌گذار بود؟
آب‌رساني وظيفه ذاتي هلال‌احمر نيست اما جمعيت ثابت كرده است كه دردهاي مردم را خوب مي‌شناسد. نمونه‌اش شناخت مشكلات حقيقي مردم سيستان و بلوچستان و راه‌اندازي يك كمپين اثر‌گذار براي خدمت به آنهاست. اكنون با مشاركت مردم در كمپين نذر آب و تلاش خانواده بزرگ هلال‌احمر، در بيشتر روستاهايي كه با خشكسالي و كم‌آبي دست و پنجه نرم مي‌كنند، تانكر آب تهيه و نصب شده است. سفر آخري كه به اين استان داشتم براي چند روستاي باقيمانده هم تانكر آب سفارش داديم كه به‌زودي در اختيار مردم اين روستاها قرار مي‌گيرد.
   علاوه بر نصب تانكر چه خدماتي ارایه شده است؟
چند روز پيش كه به روستاي محروم زهك سفر كردم، امدادگران نه تنها تانكر آب روستا را براي اهالي نصب كرده بودند، بلكه قنات و چاه قديمي روستا را هم براي اهالي بازسازي كردند تا در اين روستا و بسياري از روستاهايي كه مشكل مشابه دارند، كم‌آبي كمتر شود. همچنين يكي از خدمات مفيد و اثرگذار هلال‌احمر، اعزام كاروان‌هاي سلامت به مناطق متأثر از خشكسالي اين استان براي درمان بيماران بود.
  اكنون كه در سيستان كودكان بسياري با انواع بيماري‌ها دست و پنجه نرم مي‌كنند، به‌عنوان داوطلب هلال‌احمر خدماتي به آنها ارایه مي‌كنيد؟
بيماري‌ها هم يكي از نتايج مستقيم خشكسالي در سيستان و بلوچستان بوده است. در سفرهايي كه به‌عنوان داوطلب هلال‌احمر به اين مناطق داشتم، به خانه‌ها سركشي و با اهالي روستا گفت‌وگو كردم تا بيماران نيازمند را شناسايي كنم. اكنون هم چند بيمار را شناسايي كرده‌ام تا با كمك پزشكان همان منطقه درمان شوند و يا در موارد حادتر با كمك خيّران شرايط را براي انتقال به تهران و پيگيري روند درمان در پايتخت فراهم كنم. جالب است بدانيد به هر شهر و روستايي كه مي‌رفتم كودكان روستايي از كاروان‌هاي سلامت هلال‌احمر مي‌گفتند. از پزشكان مهرباني كه خانه به خانه سراغ‌شان رفتند و لبخند را به آنها برگرداندند.
   خاطره‌اي هم از كمك به كودكان داريد؟
بله. در سفر گذشته به سيستان، كودكي را به من معرفي كردند كه تومور مغزي داشت. نشاني‌اش را داده بودند اما متأسفانه در سفرهاي پي در پي به روستاها نشاني را گم كرده بودم. چهره آن پسر اما در ذهنم باقي مانده بود و تبديل به مهمترين دغدغه‌ام شده بود. تا اينكه وقتي براي توزيع غذاي گرم به روستايي رفته بودم، با همان پسر خردسال روبه‌رو شدم. با بدن نحيف و چشم‌هاي معصومش براي گرفتن غذا آمده بود. همانجا با يكي از پزشكان خير در زاهدان تماس گرفتم و شرايطش را با او در ميان گذاشتم. هزينه درمان او هم با كمك خيّران تأمين شد و اكنون آن پسر خردسال تحت درمان قرار گرفته است.
   خيران در حوزه‌هاي مختلف چگونه با شما همراهي مي‌كنند؟
بسياري از آنها در فضاي مجازي وقتي مشكلات خانواده‌هاي نيازمند و يا بيماراني كه نياز به هزينه درمان و جراحي دارند را مي‌بينند، براي كمك‌رساني داوطلب مي‌شوند. به‌عنوان مثال وقتي در اينستاگرام از مشكل معيشتي روستاييان سيستان گفتم، فرد خيري از استراليا با من تماس گرفت و 11 ميليون تومان براي تهيه و توزيع غذاي گرم در اختيارم گذاشت.
   بنابراين همراهي دنبال‌كننده‌هاي‌تان در اينستاگرام مهمترين نقش را در عملي کردن وعده‌ها‌یتان با خدا ايفا مي‌كند؟
بله. حتي آنها بيماران نيازمند، خانواده‌هاي محروم و كم‌بضاعت و... را به من معرفي مي‌كنند و من هم پس از بررسي وضعيت آن خانواده آن مشكل را با ديگر دنبال‌كننده‌ها در ميان مي‌گذارم و همگي دست در دست هم به آنها كمك مي‌كنيم. به‌عنوان مثال مدتي پيش يكي از دنبال‌كننده‌هايم ماجراي تولد 5قلوها در يك خانواده محروم اراكي را با من در ميان گذاشت و از ناتواني پدر 5 قلوها از تأمين هزينه‌هاي نوزادان گفت. من نيز موضوع را با دبير كل هلال‌احمر مطرح كردم و با قول مساعد ايشان قرار است هزينه‌هاي تأمين معاش اين خانواده را با كمك هلال‌احمر برعهده بگيريم. با عملي شدن اين قول من نيز براي اهداي كمك‌ها به ديدار 5 قلوها مي‌روم.
   فراخوان شما در صفحه مجازي براي پيوستن دنبال‌كننده‌هايتان به كمپين نذر آب چقدر اثر داشته است؟
به‌طور كلي براي همراهي با زحمتكشان هلال‌احمر، در دو بخش براي كاهش مشكلات مردم سيستان همكاري كرده‌ام. نخست پيوستن به كمپين نذر آب و درخواست از دنبال‌كننده‌هاي صفحه‌ام در اينستاگرام براي به اشتراك گذاشتن كمپين نذر آب بود. همان شب موجي ايجاد شد كه براي خودم قابل باور نبود. در چند دقيقه صفحات بسياري اين كمپين را به اشتراك گذاشتند و خودشان هم با كمك كردن به كمپين نذر آب ديگران را به مشاركت دعوت كردند. همچنين لايوهايي كه از حضورم در روستاهاي محروم و وضعيت معيشت و زندگي روزمره مردم سيستان مي‌گذاشتم نيز در جلب مشاركت دنبال‌كننده‌ها در كمپين نذر آب اثر زيادي داشت.
   و اين مشاركت به چه صورت بود؟
بسياري از دنبال‌كننده‌ها در همان صفحه لايو علاوه بر ابراز حس همدردي و حمايت معنوي، دست به كار شدند و بر اساس گزارش‌هاي مختلفي كه به من رسيده است، با پرداخت مبالغ مختلف در كمپين نذر آب سهيم شدند. در واقع من و مجموعه دوستان و دنبال‌كننده‌هايم در اينستاگرام به اين نتيجه رسيديم كه اگر دست به دست هم بدهيم مي‌توانيم حتي در موضوع مهمي چون خشكسالي استان سيستان و بلوچستان نقش مؤثر داشته باشيم.
   و دومين مورد همراهي شما با كمپين براي كمك‌رساني به مردم سيستان چه بود؟
يكي از مهمترين مشكلاتي كه در بازديد مكرر از روستاهاي متأثر از خشكسالي با آن روبه‌رو شدم، مشكل معيشتي بود. اينكه در اثر خشكسالي، كشاورزي و دامداري روستاها تقريباً از بين رفته بود و اهالي براي تأمين غذاي روزانه هم دچار مشكل جدي بودند. به همين دليل تصميم گرفتيم براي تهيه و توزيع غذاي گرم در برخي از روستاها‌كاري انجام دهيم. موضوع را در فضاي مجازي با دنبال‌كننده‌هايم در ميان گذاشتم و هزينه‌هاي لازم براي توزيع غذاي گرم حداقل در ايام ماه محرم در برخي روستاهايي كه شناسايي كرده بودم فراهم شد. هلال‌احمري‌ها هم مثل هميشه پاي ثابت بودند و خودشان مسئوليت توزيع غذا در روستاها را برعهده گرفتند كه با توجه به فاصله روستاها از يكديگر و شرايط جوي و محيطي كار آساني نيست.
   در يكي از تصاويري كه در صفحه شخصي‌تان در اينستاگرام به انتشار گذاشتيد به علاقه بچه‌هاي محروم سيستان به تحصيل اشاره كرديد. به‌عنوان داوطلب هلال‌احمر براي آن كودكان‌كاري انجام داديد؟
بله. اينكه آن بچه‌ها در ميان آن‌همه محروميت علاقه زيادي به درس خواندن داشتند و مي‌خواستند يك روز خودشان محل زندگي‌شان را بسازند، انگيزه زيادي به من داد. يك روز كه به روستاي تپه كنيز رفته بودم و مشغول بررسي كمبودهاي روستا بودم، ناگهان چند كودك روستايي به سمت من دويدند. يكي از آنها گفت: عمو مدرسه ما از روستا دور است و پياده تا مدرسه مي‌رويم اما هيچ‌كدام از ما امسال كيف و دفتر نداريم. به آنها قول دادم در سفر بعدي با لوازم تحرير به روستاي‌شان بروم. وقتي از سفر برگشتم موضوع را با دبير كل جمعيت هلال‌احمر در ميان گذاشتم و درخواست هزار بسته لوازم تحرير براي توزيع در روستاها كردم. همان جلسه مقرر شد 20 هزار بسته لوازم تحرير تهيه و در روزهاي آغاز سال تحصيلي در مناطق محروم سيستان توزيع كنيم.