نگراني اسراييل از يك اتفاق

ترور يكي از فرماندهان نظامي حماس در غزه نشان از يك ناهماهنگي در داخل كابينه رژيم صهيونيستي بود و بنيامين نتانياهو، نخست‌وزير رژيم اسراييل كه همزمان با اين عمليات در يكشنبه شب در پاريس به سر مي‌برد، معتقد بود كه چرا بدون هماهنگي با او اين عمليات صورت گرفته و از اين اقدام به ‌شدت ناراضي بود. در حال حاضر اكنون آقاي نتانياهو هم وزير خارجه و هم نخست‌وزير رژيم اسراييل است. از همين رو تمام تلاش‌هاي راهبردي كه در زمينه آتش‌بس با حماس دنبال مي‌كرد اين عمليات به‌ شدت آن را تحت تاثير قرار داد. البته بايد گفت كه ميان آقاي ليبرمن، وزير جنگ مستعفي اسراييل و بنيامين نتايناهو علاوه بر اختلافات راهبردي يك‌ سري اختلافات شخصي نيز وجود دارد. اين دو هر چند جنگ‌طلب و در سركوب حماس تا حد زيادي هماهنگ بودند اما در راس قدرت اختلافات فراواني ميان دو طرف بود. از آنجا كه اكنون ليبرمن از كابينه اسراييل خارج شده و خواهان برگزاري انتخابات زودهنگام شده است، اكنون شرايط تماما بستگي به ساير احزاب كوچك‌تر به‌خصوص متحدان نتانياهو دارد. اين احزاب ائتلافي در كابينه با كناره‌گيري خود از ائتلاف مي‌توانند كابينه را در عمل منحل كنند و نتانياهو مجبور به برگزاري انتخابات زودهنگام شود.
اما به نظر مي‌رسد با توجه به شرايط خاصي كه منطقه دارد و اسراييل در تلاش است كه در جهت عادي‌سازي روابط با اعراب قدم بر‌‌دارد و از يك طرف هم كوشش مي‌كنند تا معامله قرن را به سرانجام برسانند، غالباً در داخل رژيم صهيونيستي هدف اين است كه شرايط فعلا تغيير نكند. در حال حاضر نمي‌توان گفت كه نتانياهو از نسل جديد سياستمداران اسراييلي است بلكه نسل قديم از بين رفته و افراد باقي مانده از نسل قديم اسراييل افرادي مانند نتانياهو هستند. از همين رو اگر آنها از مسند امور كنار بروند شايد اسراييل ماهيت گذشته را ديگر نداشته باشد. حتي صهيونيست بين‌الملل و افرادي كه خارج از مرزهاي اشغالي هستند خواهان ماندگاري نتانياهو هستند و به ديپلماسي و استراتژي خود ادامه مي‌دهند. به خصوص نبردي كه آنها به طور غيرعلني با ايران دارند، آنها را وادار كرده است كه اسراييلي‌ها در تغييرات بسيار محتاطانه عمل كنند. نگراني آنها چند موضوع است. يكي اينكه روند عادي‌سازي روابط با اعراب مخدوش شود از طرفي معامله قرن به تعويق بيفتد و از دستوركار امريكايي‌ها خارج شود سپس مساله ديگري كه بيش از آن اهميت دارد، برنامه‌هايي كه براي فشار اقتصادي بر ايران در نظر گرفته‌اند بر هم بخورد و آشوب در منطقه ايجاد شود. از همين رو همه برنامه‌هاي داخلي رژيم صهيونيستي تحت تاثير تحريم‌هاي همه‌ جانبه عليه ايران است. شايد هيچ مساله داخلي نتوان پيدا كرد كه به تحريم يك كشور ديگر گره بخورد كه فاصله زيادي هم دارد.
از طرفي ديگر در مذاكراتي كه بين اسراييل و حماس صورت گرفته و به اين حملات منجر شده در چنين مواقعي نشان مي‌دهد كه چندان جدي و راهبردي نيستند. حماس همواره آماده است تا دامنه جنگ وسعت يابد و تعداد بيشتري شهيد شوند اما اسراييلي‌ها بيشتر از حماس خواهان پايان يك درگيري هستند كه شهرهايشان را فرا‌مي‌گيرد. در اين قضايا مصر به نمايندگي از اسراييل خواست وارد مذاكره براي آتش‌بس شود و حماس نيز با آن موافقت كرد. از همين رو اين مذاكرات را نمي‌توان راهبردي دانست. راهبرد حماس را مي‌توانيد در راهپيمايي بازگشت طي چند ماه گذشته مشاهده كنيد. راهبرد حماس در تسليحاتي است كه زير زمين نگهداري مي‌شوند و روز به روز در حال تقويت اين تجهيزات هستند. به هيچ‌وجه حماس در جهت سازش با اسراييل نيست. حماس اكنون با تركيبي كه در عرصه سياسي و نظامي دارد، تلاش مي‌كند كه ماهيت گذشته خود را با تمام فشارها حفظ كند. بنابراين اين فشارها مانند حملات اخير به صورت مقطعي است و مذاكرات و راهبرد آتش‌بس نيز مقطعي است و نمي‌توان آن را دامنه‌دار و طولاني دانست چراكه اين اتفاق حتي مي‌تواند به راهبرد كلي حماس ضربه وارد كند.