همه قربانیان باشگاهداری معیوب در فوتبال ایران

وقتی به مدیران غیر ورزشی روی می‌آوریم
همه قربانیان باشگاهداری معیوب در فوتبال ایران

وصال روحانی


Vesal Rohani کسر شدن 6 امتیاز از استقلال خوزستان در جدول رده‌بندی لیگ برتر و ارجاع این تیم به قعر جدول جدید‌ترین محصول سپرده شدن کار باشگاهداری به افراد و هیأت‌هایی است که فاقد تخصص کافی در این زمینه هستند. بدترین آفت در امر باشگاهداری در فوتبال ما طی سال‌های اخیر که تیم‌هایی مثل پدیده و ملوان و حتی پرسپولیس را (در عصر حبیب کاشانی) آزرده و از طرق برون مرزی و با مجازات‌های فیفا به مرز استیصال نزدیک کرده، استقرار مدیرانی در باشگاه‌ها است که ورزش عشق اول‌شان نیست و تخصص لازم را هم در آن ندارند و چون از متخصصان امر هم کمتر بهره می‌گیرند باشگاه تحت اختیار خویش را به لبه پرتگاه سقوط تشکیلاتی و ناکامی‌های اقتصادی سوق می‌دهند. آنها نه در پولسازی استادند و نه داد و ستدهای خاص ورزشی را بلد هستند و چون از ابتدا ورزشی نبوده‌اند تصمیم‌هایی می‌گیرند که حتی اگر با نگرش‌های اقتصادی و عرف تجارت همخوانی داشته باشد، در تعریف و حل شدن در مناسبات ورزشی درست عمل نمی‌کنند و کار را به نقاطی می‌کشانند که طی سال‌های اخیر در فوتبال ما کم نبوده است.
اگر از «پرسپولیس کاشانی و قطبی» یاد کردیم، بی‌انصافی است که «پرسپولیس طاهری» را مثال نزنیم که یک سال و اندی است فرصت خریدهای تازه نداشته و گرشاسبی دست راست طاهری با نگون‌بختی‌هایی در ستیز بوده که معلوم نیست در زمان استقرار طاهری در پرسپولیس خود او چقدر سهم و نقش در اتخاذ تصمیم‌های مرتبط با آن داشته است. تراکتورسازی که فصل پیش یک پنجره نقل و انتقالاتی را از دست داد، دیگر قربانی روندی بوده است که برشمردیم و بدتر و تلخ‌تر اینکه «پدیده» پس از گزیده شدن ناگوارش در فصل گذشته در معرض یک «کسر امتیاز» دیگر هم در فصلی است که به صدر جدول لیگ برتر صعود کرده و استقلال و البته باز هم پرسپولیس حتی یک روز را در سال‌های اخیر بدون دغدغه کسر امتیازهای مجدد و از دست دادن فرصت‌های قهرمانی بر اثر این روند تأسف‌بار سپری نکرده‌اند.
حتماً این را هم به یاد دارید که «استقلال افتخاری» نیز به یمن نابلد بودن دوستان یک پنجره نقل و انتقالاتی را از دست داد و سبب تمام موارد پرشمار فوق است که فدراسیون فوتبال و البته سران ورزش وظیفه دارند بر چرخه انتخاب مدیران باشگاه‌ها و مکانیسم‌های مرتبط با آن چنان دقتی را مبذول دارند که خطاها و مجازات‌هایی از آن دست که گفتیم بر کار و عملکرد آنها مترتب نباشد و اگر آبرویی نمی‌خرند، اعتباری را نیز بر باد ندهند. دست به دست شدن چند باره مالکیت استقلال خوزستان طی سال‌های اخیر و عدم پایبندی مدیران مختلف این باشگاه به تعهدات مالی موجود سبب شده است قهرمان لیگ برتر پانزدهم به تیمی مقروض و فلک‌زده در لیگ هجدهم تبدیل شود و مجازات تازه‌اش را کامل کننده تمام بدهکاری‌های کمرشکن خویش در لیگ‌های شانزدهم و هفدهم ببیند. این چرخه ندانم‌کاری کی متوقف می‌شود؟