روزنامه ابتکار
1397/10/16
نگرشی بر سازوکارهای حاکمیت شرکتی در راستای مدیریت بهینه شرکتها
مهدی آزادواری*- با جداشدن مالکیت و مدیریت در شرکتهای سهامی، تضاد منافع بالقوه بین سهامداران و مدیران ایجاد شد که این تضاد منافع تحت عنوان مشکل نمایندگی بیان میشود. یکی از نتایج مشکل نمایندگی این است که بین مدیران و سهامداران شرکت عدم تقارن اطلاعاتی وجود دارد و سهامداران نمیتوانند اعمال و فعالیتهای مدیران را به طور مستمر مشاهده کنند، این عدم تقارن اطلاعاتی باعث ایجاد دو مشکل انتخاب نامطلوب و خطر اخلاقی میشود.از سویی حسابداری تعهدی، حق انتخاب قابل توجهی به مدیران در تعیین سود در دوره های زمانی متفاوت اعطا میکند. در واقع تحت این نوع از سیستم حسابداری، مدیران کنترل چشمگیری بر زمان تشخیص برخی اقلام هزینه از جمله هزینههای تبلیغات و مخارج تحقیق و توسعه دارند، همچنین مدیران در سیستم حسابداری تعهدی، باگزینههای متفاوتی در مورد زمان تشخیص درآمدها نیز روبهرو هستند، ازجمله تشخیص سریعتر درآمد از طریق فروشهای نسیه. اینگونه عملکرد از سوی مدیران در عبارتی ساده به عنوان «مدیریت سود» یاد میشود. دی جورج و همکاران، مدیریت سود را به عنوان نوعی دستکاری مصنوعی سود توسط مدیریت جهت حصول به سطح مورد انتظار سود برای بعضی تصمیمات خاص و یا تامین اهداف و منافع شخصی مدیران تعریف میکنند. به نظر ایشان، درواقع انگیزه اصلی مدیریت سود، مدیریت دیدگاه سرمایهگذاران در واحد تجاری است.
یکی از مکانیزمهای موجود به منظور تخفیف مشکل نمایندگی و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین سهامداران و مدیران در بازارهای سرمایه، نظام حاکمیت شرکتی است. سازوکارهای حاکمیت شرکتی مختلفی وجود دارد از قبیل حسابرس مستقل شرکت، کنترلهای داخلی، کمیته حسابرسی، نظارت قانونی، مدیران غیر موظف و سهامدارن نهادی. نقش سهامداران نهادی در حاکمیت شرکتی و حضور آنها در شرکتها، موضوع اغلب بحث های سالهای اخیر بوده است. در این زمینه، دیدگاههای مختلفی وجود دارد، دیدگاه سهامداران نهادی کوتاهمدت دراین مورد بحث میکند که سهامداران نهادی به منظور بالا بردن عایدات جاری خود باعث ایجاد انگیزه برای مدیران در راستای انجام مدیریت سود می شوند و دیدگاه سهامداران نهادی بلند مدت فرض می کند که سهامداران نهادی به عنوان یک مکانیزم مکمل حاکمیت شرکتی موجب کاهش انگیزههای مدیریت سود میشوند.
محاسبه سود خالص یک بنگاه اقتصادی متاثر از روشها و برآوردهای حسابداری است و این امر فرصتی را برای مدیران فراهم میآورد تا با استفاده از تکنیکهای متنوع، سود حسابداری گزارش شده را مدیریت کنند.
موضوع حاکمیت شرکتی به لزوم نظارت بر مدیریت شرکت و به تفکیک واحد اقتصادی از مالکیت آن و در نهایت حفظ حقوق سرمایهگذاران و ذینفعان میپردازد. نظام حاکمیت شرکتی با تکیه بر تقویت فرهنگ پاسخگویی، راستی و امانتداری در مدیران و ارتقای شفافیت اطلاعاتی موجب محدود شدن رفتار فرصت طلبانه و سودجویانه مدیران میشود بنابراین باعث بهبود کیفیت و ویژگی قابل اعتماد بودن گزارشگری مالی خواهد شد. این نظارت بر فعالیت مدیران به وسیله انواع مکانیزمهای حاکمیت شرکتی است. به عبارت دیگر این نظارت میتواند توسط سهامداران و به خصوص سهامداران نهادی، انجام شود. مطابق با تعریف بوشی سهامداران نهادی، سرمایهگذاران بزرگ نظیر بانکها، شرکتهای بیمه، شرکتهای سرمایهگذاری، صندوقها و .... هستند. از دیدگاه نظری، جایگاه سهامداران نهادی در حاکمیت شرکتی بسیار پیچیده است. از یک دیدگاه، سهامداران نهادی یکی از ساز و کارهای حاکمیت شرکتی نیرومند را باز نمایی میکنند که میتوانند برمدیریت شرکت نظارت داشته باشند زیرا آنان هم میتوانند برمدیریت شرکت نفوذی چشمگیر داشته باشند و هم میتوانند منافع گروه سهامداران را همسو کنند. با وجود این، مالکیت سهامداران نهادی میتواند اثرات منفی هم داشته باشد، مانند دسترسی به اطلاعات محرمانه، که عدم تقارن اطلاعاتی را بین آنان و سهامداران کوچکتر ایجاد میکند. سهامداران نهادی همچنین میتوانند تضادهای نمایندگی را به واسطه وجودشان در مقام کارگمار (یا مالکی) عمده که مشکلات برخاسته از جدایی مالکیت و کنترل را کاهش میدهد، وخیمتر کنند. سهامداران نهادی میتوانند مشکلات کارگزاری را به دلیل توانایی برخورداری از مزیت صرفه اقتصادی مقیاس و تنوع بخشی، حل و فصل نمایند. لذا به نظر میرسد که سهامداران نهادی، در مقام سهامدار باعث جدایی مالکیت و کنترل میشوند، در حالی که درگیری فزآیندهشان در شرکتها و متمرکز کردن مالکیت، راهی برای نظارت بر مدیریت شرکت به دست میدهد.
سهامداران نهادی که دارای افق کوتاهمدت سرمایهگذاری هستند به دلیل تمرکز افراطی به عایدات جاری میتوانند موجب ایجاد محرکهای مختلفی برای مدیران شرکتها باشند تا برای بیشتر نشان دادن عایدات جاری دست به مدیریت سود فزآینده درآمد بزنند.
در مقابل، سهامداران نهادی با افق بلندمدت سرمایهگذاری که معمولاً دارای مالکیت بالای سهام نیز هستند به ارزش ذاتی شرکت در مقابل عایدات جاری توجه دارند به همین دلیل این گروه از سهامداران به عنوان یک مکانیزم حاکمیت شرکتی عمل کرده و مانع از انجام مدیریت سود فزآینده درآمد توسط مدیران میشوند. این گروه از سهامداران نهادی بیشتر نگران چشم انداز بلندمدت شرکت هستند و این امر موجب کاهش انگیزه های مدیران برای انجام مدیریت سود میشود.
باتوجه به مطالب بالا میتوان نتیجه گرفت که سهامداران نهادی در سطوح مختلف میتوانند از طریق افزایش به میل مدیریت سود توسط مدیران یا به عنوان مکانیزمی جهت مقابله با مدیریت سود اقدام کنند.
* کارشناس ارشد مالی
سایر اخبار این روزنامه
عباس عراقچی یک هفته پس از مذاکره با نمایندگان طالبان در ایران به کابل رفت
کلید صلح افغانستان در تهران
جهانبخش محبی نیا
موجودی خزانه بهمثابه تمامیت ارضی
گزارش تحلیلی «ابتکار» از آثار سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر
بیشتر راهها به ژانر درام اجتماعی منتهی میشود
دوران سختی را پیشرو داریم اما این یک اتفاق تازه نیست
تبدیل تهدیدها به فرصت
ترامپ در جمع خبرنگاران
لازم باشد ماهها و سالها دولت را تعطیل میکنم
«ابتکار» از کارنامه وزرای اصلاحطلب کابینه روحانی گزارش میدهد
دست بسته اصلاحطلبان در دولت
در سالگرد حادثه غرق شدن نفتکش ایرانی، «ابتکار» نگاهی تحلیلی به نتایج بررسی این سانحه میاندازد
«ابتکار» از مصوبه جدید مجمع تشخیص در اولین جلسه ریاست آیتالله آملی لاریجانی گزارش میدهد
رئیس سازمان حفاظت محیطزیست از بلامانع بودن پروژه انتقال آب از دریای شمال ایران به سمنان خبر داده
دادستان تهران خبر داد
پرونده سکه ثامن؛ ۲۵۰ میلیارد بدهی، صدمیلیارد موجودی
نگرشی بر سازوکارهای حاکمیت شرکتی در راستای مدیریت بهینه شرکتها