بودجه به زبان آدمیزاد

محمد فاضلی
عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی
رسانه‌های اقتصادی در ایران شاید کم نیستند. چندین روزنامه، هفته‌نامه، ماهنامه یا سایت‌هایی که تخصصی درباره اقتصاد می‌نویسند در کشور فعالیت می‌کنند. من اما معتقدم اقتصاد به نوعی «در رثای رسانه‌های رسا» به سر می‌برد. منظورم از رسا بودن رسانه‌های اقتصادی، تیراژ بالا یا غنای مطالب‌شان نیست. تصور کلی من این است که آنچه اجتماعی نشود و به بخشی از دغدغه مردم تبدیل نگردد، نیروی اجتماعی و سیاسی مناسب برای مطالبه‌گری، اصلاح‌گری و ساماندهی آن پدید نمی‌آید. رسانه رسا، رسانه‌ای است که آنچه را دیده نمی‌شود و از چشم مردم پنهان است، به بخشی از خودآگاه و دغدغه ایشان بدل سازد. رسانه رسا می‌تواند روابط میان کیفیت زندگی مردم و ساز و کارهای پیچیده‌تر اجتماعی را آشکار کند.
رسانه‌های عرصه اقتصاد و در کنار آن‌ها گزارش‌هایی که ازسوی نهادهای اقتصادی منتشر می‌شوند، نه فقط به خاطر تیراژ پایین یا اندک بودن نرخ مطالعه در ایران، بلکه به دلیل نوع زبانی که به‌کار می‌گیرند و در جای خود البته خوب است، از دسترس مردم خارج هستند. شهروندانی که قادر باشند از میان شمار زیادی اصطلاحات آشنا برای اقتصادخوانده‌ها – برای مثال از آن جنس که در سند بودجه کشور گنجانده می‌شود – و ناآشنا برای عموم مردم، فهمی از روندهای اقتصادی به دست آورند زیاد نیست.


سند بودجه سالیانه کشور یکی از مهم‌ترین اسنادی است که سرنوشت زندگی روزمره مردم نیز به آن گره خورده و سرنوشت توسعه نیز در گرو آن است. چندین دهه است که بودجه بدون توجه عمومی کافی از سوی بوروکرات‌ها طرح شده و در راهروها و کمیسیون‌های مجلس درباره آن تصمیم‌گیری شده است. بودجه در همه این سال ها سندی دست‌نیافتنی و غیرقابل فهم برای مردم بوده است. اکثریت قاطعی از مردم چیزی درباره کسر بودجه (و اثراتش)، تملک دارایی‌های سرمایه‌ای، بودجه عمومی، بودجه شرکت‌های دولتی و ده‌ها مفهوم موجود در بودجه و کاربرد آن‌ها در مملکت‌داری نمی‌دانند. بودجه اساساً به زبانی غیرقابل فهم برای اکثریت مردم نوشته می‌شده است. دو سه سالی است که مطالبه‌ای در حال فراگیر شدن برای شفافیت و قابل فهم شدن بودجه آغاز شده است. شبکه‌های اجتماعی نیز کمک کرده‌اند تا انواع اینفوگرافی‌ها درباره بودجه و ابعاد مختلف آن مخاطبان بسیار بیابند، اما کماکان جای خالی گزارشی تفصیلی که بودجه را به زبان قابل فهم تبدیل کند، چیزی شبیه «بودجه به زبان آدمیزاد» خالی بود.
مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در تاریخ 5 دی‌ماه 1397 گزارشی با عنوان «بررسی لایحه بودجه سال 1398 کشور: بودجه به زبان ساده» منتشر کرده است. من تا آن‌جا که اطلاع دارم این اولین باری است که گزارشی با این کیفیت درباره تشریح بودجه منتشر می‌شود و به نوعی می‌توان آن‌ را حاصل مطالبه‌گری در حال عمومی‌شدن برای شفافیت و آگاهی عمومی درباره بودجه تلقی کرد. این گزارش با یک مثال ساده از کشور اوگاندا نشان می‌دهد که آن‌چه به سادگی در بودجه می‌آید و ظاهرش موجه است و حدود 25 میلیون دلار درآمد برای عمران کشور اوگاندا فراهم می‌کند، در واقع 750 میلیون دلار به اقتصاد این کشور ضربه می‌زند. خواننده عادی و غیراقتصادخوان نیز به سادگی آن ‌را درمی‌یابد. شاید برای اولین بار است که یک گزارش رسمی دولتی در تیتر خود خیلی خودمانی می‌نویسد «بودجه خوب چه جور بودجه‌ای است؟» و پس از آن درباره «بودجه سرِ کاری»، «بودجه بی‌برنامه» و «بودجه روزمره» و وجوه بودجه خوب از جمله عدالت توضیح می‌دهد. جدولی که در صفحه 5 این گزارش ارائه شده شاخص‌های خوبی برای قضاوت درباره بودجه در اختیار خواننده قرار می‌دهد.
این گزارش شرحی مناسب از مراحل بررسی و تصویب بودجه ارائه می‌کند. شاید خیلی ساده به نظر می‌رسد اما گزارش به خواننده می‌گوید به دلیل صفرهای زیاد اعداد در بودجه، راحت‌تر آن است که 4 صفر را از جلوی هر عدد بردارید و آن‌را به «میلیارد تومان» بخوانید یا 7 صفر را حذف کنید و واحد عدد «هزار میلیارد تومان» می‌شود. همین توصیه ساده، سرگیجه افراد در خواندن بودجه و رسیدن به درکی از اعداد و به دنبال آن مقایسه‌ها را ساده‌تر می‌کند.

گزارش هم‌چنین شرحی ساده و قابل فهم از مفاهیم بودجه نظیر «بودجه عمومی»، «منابع عمومی»، «منابع اختصاصی»، «واگذاری دارایی سرمایه‌ای» و «واگذاری دارایی مالی» و سایر مفاهیم تشریح شده است. منابع و مصارف بودجه هم در جدولی ساده به خواننده ارائه می‌شود.
این گزارش معنای قیمت نفت در بودجه را آشکار می‌سازد و برای مثال نشان می‌دهد که هر یک دلار کاهش قیمت نفت، باعث 2400 میلیارد تومان کاهش منابع می‌شود؛ و به همین سادگی هم مفاهیم «آربیتراژ کالایی» و «آربیتراژ بازارهای مالی» را تعریف کرده و رابطه نرخ ارز و بودجه را توضیح می‌دهد. تعداد گزارش‌هایی که مراجع رسمی منتشر کرده‌اند و در آن‌ها چرایی بررسی نشدن بودجه شرکت‌های دولتی را تشریح کرده‌اند و به صراحت نوشته‌اند «مجمع شرکت‌ها، بودجه مصوب خود را به سازمان برنامه و بودجه جهت تأیید ارسال می‌کنند و سازمان برنامه نیز (غالباً بدون بررسی کافی) آنها را به مجلس برای تصویب ارسال می‌کند.» زیاد نیست و البته این خبر خوب را هم می‌دهد که از بودجه سال 1398 مطالبه برای کسب اطلاعات شرکت‌های دولتی، آغاز شده است.
ارقام جدول 9 این گزارش نیز نشان می‌دهند که هر ایرانی در قالب بودجه سال 1398 برای هر بخش نظیر قانون‌گذاری، امور قضایی، آب و سایر مصارف چقدر هزینه می‌کند. همین جدول نشان می‌دهد بزرگ‌ترین رقم هزینه‌های هر ایرانی برای رفاه اجتماعی و معادل 1365363 تومان و بعد از آن 584888 تومان برای بهداشت است. کوچک‌ترین عدد نیز 4847 تومان و برای محیط‌ زیست است. همین اعداد امکانی فراهم می‌کنند تا فرد مقایسه کند و ویژگی‌هایی از زندگی اجتماعی و اقتصادی جامعه امروز ایران را دریابد.
این گزارش در نهایت نشان می‌دهد چگونه درآمدهای نفتی و دست بالا گرفتن درآمدهای نفتی (در سال‌های کم‌نفتی) همه کاستی‌ها و نقصان‌های بودجه را می‌پوشانند. راز بزرگی که این گزارش کشف می‌کند، فرآیندی از گول‌زدن جمعی ایرانیان توسط فرآیندهای ناقص بودجه‌ریزی است و در نهایت «راست‌نمایی بودجه به جای زیبانمایی» آن‌را توصیه می‌کند؛ نوعی از بودجه‌نویسی که به کمک «فتوشاپ» نفت، تصویر زشت اقتصاد ایران را زیبانما نکند.
تصور می‌کنم گزارش «بررسی لایحه بودجه سال 1398 کشور: بودجه به زبان ساده» یک گام کوچک اما مؤثر برای شفاف‌سازی و رسا کردن صدای دانش اقتصادی در عرصه عمومی است. اگرچه این گزارش «موفقیت کوچک» در مسیر عمومی کردن فهم اقتصادی، و بیان «بودجه به زبان آدمیزاد» است اما کماکان باید راه‌های سخت‌تر و طولانی‌تر اجتماعی کردن فهم و پس از آن مطالبه اصلاحات اقتصادی اساسی را طی کرد.
٭ منبع: مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی. بررسی لایحه بودجه سال 1398 کل کشور: بودجه به زبان ساده». شماره مسلسل 16220.