شرکت‌های دولتی مانع صرفه‌جویی و بستر فساد

سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «بودجه شرکت‌های دولتی 52 درصد افزایش یافته است» و با رو تیتر «شرکت‌های دولتی مانع بزرگ صرفه‌جویی» نوشت: «بودجه شرکت‌های دولتی محل مناقشه بسیار بوده است. برخی نبود شفافیت در بودجه شرکت‌های دولتی را یکی از بسترهای توسعه فساد تلقی می‌کنند و بر این اساس بر افزایش شفافیت دولت در این بخش‌ها تاکید می‌کنند. بودجه شرکت‌های دولتی در لایحه بودجه 98 حدود 52 درصد افزایش یافته است. افزایش بودجه شرکت‌های دولتی تلاش دولت برای کاهش هزینه‌ها را با مشکل رو به رو کرده است. افزایش بودجه شرکت‌های دولتی بیم فربه شدن دولت را بیشتر می‌کند و اگر بنا داشته باشد در سال‌های آینده هزینه‌هایش را کاهش دهد، با مشکلات عدیده‌ای مواجه خواهد شد.»اعتماد افزود: «این در حالی است که روز به روز تعداد شرکت‌های زیان‌ده دولتی بیشتر می‌شود. این فضا امکان گسترش رانت را بیشتر می‌کند. در این شرایط به جای اینکه اقتصاد از قِبل این شرکت‌ها به بهره‌وری و کارایی بیشتر برسد، هزینه‌های تحمیلی به کشور و فشار به بودجه افزایش یافته است. در صورتی که دولت به پوشش مالی برخی شرکت‌های خود که توجیه مالی ندارند، ادامه دهد نه تنها هزینه‌های هدر رفت منابع را افزایش می‌دهد بلکه منابع مالی را نیز به گروگان این شرکت‌ها در می‌آورد. در این شرایط دولت مجبور است برای تامین هزینه‌های خود از سیستم بانکی قرض بگیرد و اقتصاد کشور در یک دور باطل استقراض، افزایش پایه پولی، نقدینگی و تورم گرفتار می‌شود. گرچه اکنون نیز بسیاری از این مشکلات‌گریبانگیر دولت شده است اما اگر دولت یک بار برای همیشه تکلیف شرکت‌های دولتی سربارش را روشن کند، می‌تواند از این دور باطل خارج شود.»
اقرار به نقدهای غیرمنصفانه طیف اصلاحات
روزنامه شرق در شماره دیروز خود با یکی از نمایندگان طیف موسوم به اصلاح‌طلب در مجلس ششم گفت‌وگو کرده است.


مصاحبه شونده گفته است: «در سال‌های 76 تا 78 که اصلاح‌طلبان در عرصه سیاسی پیروز شدند فضای تبلیغاتی تندی علیه مرحوم هاشمی شکل گرفت. برخی دوستان اصلاح طلب در آن نقش مهمی داشتند؛ فضایی که اصلا منصفانه نبود...»!
در بخش دیگری از این مصاحبه گفته شده است: «آقای هاشمی هم در پدید آمدن چنین فضایی نقش داشت. بعد از فوت امام ایشان در حذف جریان خط امام از عرصه قدرت نقش مهمی داشت... آقای هاشمی در این دوره به اقتصاد آزاد گرایش پیدا کرده و معتقد به آزادسازی اقتصاد بود.
همزمان شوروی از هم پاشیده بود و تفکرات چپ و سوسیالیستی ضربه سختی خورده بود. از این اتفاق اردوگاه سرمایه‌داری بهره می‌برد. نمی‌خواهم بگویم آقای هاشمی از اردوگاه سرمایه‌داری الگوبرداری می‌کرد ولی به هر حال فضا و زمینه مساعدی برای دیدگاه اقتصاد سرمایه‌داری در دنیا ایجاد شده بود.»
سپس مصاحبه شونده تاکید می‌کند که مرحوم هاشمی به مناسبات عدالت خواهانه در اقتصاد توجهی نداشت: «آقای هاشمی به این جمع‌بندی رسیده بود که باید اقتصاد را باز گذاشت و به مناسبات عدالت خواهانه در عرصه اقتصاد توجهی نداشت. اما همین پروژه را در عرصه سیاسی پی نمی‌گرفت.» لازم به ذکر است که مجلس ششم با اکثریت اصلاحاتی به جنجالی‌ترین مجلس در دهه‌های اخیر ملقب شد. این طیف در آن زمان به جای نمایندگی مردم و رسیدگی به امور عمرانی و معیشتی آنان درگیر خواسته‌ها و زدوبندهای حزبی خود شده بودند و حتی امور مملکت را با تحصن و تهدید به استعفا به اختلال کشاندند. جالب آنکه در همان زمان دولت مطلوب آنها نیز بر سر کار بود.
به کدام حرف «آفتاب یزد» می‌توان اعتماد کرد؟!
در سرمقاله دیروز آفتاب یزد به قلم عبدالله ناصری (از فعالان طیف اصلاحات) آمده است: «مدیریت شهری تهران اگرچه مدت هاست تحت سیطره اصلاح‌طلبان است اما آنچه که در عمل اتفاق افتاده اینکه عمده مدیران شهرداری همان مدیران سابق شهرداری در دوره قالیباف و دوران اصولگرایی هستند و تغییری از این بابت رخ نداده است.»
این طیف که همیشه در میان شعارهای ویترینی خود شعار شایسته‌سالاری را قرار داده‌اما اکنون در عمل حزب بازی و باندبازی آنها کاملا نمایان است.
همچنین باید این را نیز متذکر شویم که در زمانی که «محمدعلی افشانی» که خود از جمله اصلاحاتی‌ها است تصدی شهرداری تهران را به عهده داشت همین روزنامه آفتاب یزد نوشت: «مسئول ارشد این حزب [اعتماد ملی] اعلام کرده بود که حتی یک آبدارچی هم از حزب اعتماد ملی به شهرداری تهران نرفته است، اما با توجه به آنکه دو عضو شاخص آن حزب عضو کمیته انتصابات شهرداری تهران هستند، انتصابات حزبی و با تخصص‌های غیرمرتبط، نارضایتی‌های بسیاری در میان بدنه شهرداری تهران ایجاد کرده است، به غیراز دو عضو ارشد حزب اعتماد ملی که در کمیته انتصابات حضور دارند و بر سر تک تک منتصبین با دیگر اعضا به توافق رسیده‌اند.»
در بخش‌های دیگری از این سرمقاله آمده: «..اتفاقات امروز در شهرداری به دلیل ضعف مدیران شهرداری است» این نکته در حالی بیان شده که رسانه‌ها و‌اشخاص اصلاح‌طلب بارها به شورای شهر انتقاد کرده‌اند که مردم اقدامات شهرداران اصلاح‌طلب را با کارنامه پر و پیمان قالیباف مقایسه خواهند کرد. سپس این سرمقاله مدعی شده: «آقای نجفی وقتی تلاش داشت تا بر ساختارهای چراغ بیندازد و بر چارچوب‌های نیروی انسانی نگاهی دگرباره بیندازد با حواشی زیادی روبه رو شد تا اینکه مدیریتش به پایان رسید. شهردار بعدی [افشانی] هم همینطور.»
دروغ‌پردازی تئوریسین اصلاحات و روزنامه زنجیره‌ای
دروغ پردازی حیرت‌انگیز عبدالله ناصری در رابطه با دلیل کناره‌گیری نجفی در حالی بیان شده که اکنون دیگر همه چیز مشخص شده است. همان موقع این شایعه تحت فشار بودن به صورت گسترده توسط اصلاح‌طلبان منتشر شد اما به زودی مشخص شد که این فشار از جانب سران اصلاح‌طلب بوده چرا که آنها موضوعی را می‌دانستند که در آینده برای او و اصلاح‌طلبان بسیار بد تمام می‌شد. هنگامه شهیدی از فعالان اصلاح‌طلب در این رابطه در توئیتی نوشت: «استعفای نجفی ربطی به مبارزه با فساد و رانت‌خواری نداشت؛ تحت فشار بوده اون هم از طرف دوستان»!
آن ماجرا که بعدا فاش شد ازدواج مجدد آقای نجفی بود. فاطمه دانشور از فعالان اصلاح‌طلب و عضو سابق شورای شهر در این باره نوشت: «آقای دکتر! کار خوبی کردید که استعفا دادید! چون مردی که پای عهد با همسری که یک عمر به پایش نشسته نایستد، پای عهدش با مردم و شهروندان شهرش هرگز نمی‌ایستد.»
اما از همه جالب‌تر اینکه خود این روزنامه آفتاب یزد در گزارشی (آذرماه گذشته) نوشته بود: « عده‌ای نیز در مقابل بر این باورند که برای یک سیاستمدار به عنوان الگویی برای جامعه نباید زندگی خصوصی مفهومی داشته باشد و یک سیاستمدار ناچارا هر چه که دارد بر روی دایره است. به همین دلیل با انتقاد به اقدام شهردار سابق تهران مبنی بر ازدواج مجددش بر این باورند که او باید به جای اینکه بیماری‌اش را بهانه‌ای برای استعفا قرار می‌داد شجاعانه در مورد ازدواج دومش سخن می‌گفت... آیا با افشای بخش تازه‌ای از دلایل استعفای نجفی شهردار سابق تهران، این مسئله به زیان اصلاح‌طلبان... نخواهد بود؟»
همین نفوذدیپلماتیک‌تان با برجام برای هفت پشتمان بس است؟
روزنامه همدلی در مطلبی با عنوان «مذاکره با آمریکا؛تجربه‌های روسی» نوشت: «نفوذ‌ دیپلماتیک‌ روسیه‌ و‌ جهت‌دهی انتخابات اخیر‌ ریاست‌ جمهوری آمریکا‌ نمونه و الگوی‌ خوبی‌ در این‌ مورد‌ است‌. روسیه در راستای منافع ملی خود در‌ تندخوترین‌ جناح‌ سیاسی‌ آمریکا‌ نفوذ‌ کرد‌.
 این‌ نفوذ دیپلماتیک‌ پنهان با‌ جناح‌ مورد‌ نظر در‌ فضای‌ تفاهم‌‌آمیز شکل‌ گرفته‌ است که‌ البته این‌ تفاهم‌ برای‌ بسیاری‌ از‌ لایه‌های سیاسی آمریکا تخاصم‌ سیاسی‌ به‌ شمار می‌رود‌. با این‌ نفوذ دیپلماتیک روسیه؛ افسانه نفوذناپذیری آمریکا‌ بر باد‌ رفت‌. امروز این واقعیت که دیگر آمریکا‌ اعتبار گذشته و یکپارچگی سیاسی خود را ندارد بر‌ همگان‌ آشکار شده است‌. باید در رویارویی سیاسی با‌ آمریکا در بستری از کسب حداکثری منافع ملی شیوه نفوذ دیپلماتیک را به کار گرفت‌. زیرا فرجام تعاملات سیاسی‌ به دور از‌ تفاهم و‌ درک متقابل‌ چیزی‌ جز‌ جنگ‌ نیست‌‌».
لازم به ذکر است که کژتابی این روزنامه زنجیره‌ای در این فقره نهایت تحلیل‌های این طیف را نشان می‌دهد؛ روسیه در موضوع انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مذاکره نکرد که آن را دیپلماسی بنامیم بلکه کاری اطلاعاتی بر بستر فضای مجازی انجام داد. یعنی با استفاده از رسانه‌های نوظهور این کار را کرد. همچنین روسیه در یک جناح آمریکا نفوذ دیپلماتیک نکرده چنانکه هم اکنون رویکرد ترامپ در برابر روسیه در میان جمهوری‌خواهان مخالفان بسیار دارد.
 تناقض‌های فضاحت‌بار زنجیره‌ای‌ها
روزنامه قانون در مطلبی با عنوان « وضعيت قرمز روابط ايران و اروپا» نوشت: «راي مردم آمريكا به دونالدترامپ و سياست‌هاي جمهوري‌خواهانه و مشكل‌زاي او اين نهال[برجام] را از ريشه كند و سبب شد تا اروپاييان نيز از ترس آفت مقابله با اين فرد در زمين ايالات متحده بازي كنند».
این در حالی است که روزنامه زنجيره‌اي «بهار» مهر‌ماه سال گذشته و پس از اظهارات سخيف و ضدايراني ترامپ عليه کشورمان با تيتر درشت «اروپا، آمريکا نيست» نوشته بود: «برخي به دنبال همسان سازي کشورهاي اروپايي و آمريکاي ترامپ هستند. اين خط تبليغي که در صداوسيما و خطبه هاي نماز جمعه اين هفته شهرهاي گوناگون کشور روشن بود مي‌کوشد به جاي برجسته‌سازي اختلافات واقعي به وجود آمده بين کشورهاي غربي در موضوع برجام با نگاهي ساده انگارانه غرب را به شکل يک کل يکپارچه نمايش داده و درصدد آن است که به جامعه اين مطلب را القا کند که سياست هاي تندروانه ترامپ مورد قبول کشورهاي اروپايي نيز قرار گرفته است..»