روزنامه مردم سالاری
1397/11/29
نگاهی به یک خبر ساده!
«جوان معتاد سه نفر را به خاطر 20 کیلو برنج کشت»؛ لازم نیست توضیح بیشتری درباره این خبر داده شود، در این جمله کوتاه میتوان همه وضعیت این روزهای کشور را دید؛ از بیکاری و اعتیاد گرفته تا گرانی مایحتاج عمومی و در نهایت بی ارزش شدن جان انسانها. این مجموعه از دردهای مزمن کشور، این بار در فاجعهای خلاصه شده که در شهرستانی کوچک اتفاق افتاده است.شاید اگر این خبر وقتی دیگر یا جایی دیگر منتشر میشد، فاجعهای بود که افکار عمومی را متعجب میکرد، رسانهها تا مدتها دربارهاش سخن میگفتند، جامعهشناسان و روانشناسان چرایی وقوع آن را بررسی میکردند و... اما این خبر، در ایران امروز ما چندان توجهی را جلب نکرد و در میان اخبار مختلف گم شد! اخبار دیگری که آنها هم در وضعیت عادی، اخباری عجیب و غریب هستند اما حالا مردم به همه آنها عادت کردهاند؛ گرانی پیدرپی همه چیز، سوء استفاده و تقلب در توزیع اقلام اساسی، کم ارزش شدن دائمی داراییهای اندک افراد کم بضاعت، زیر خط فقر رفتن نیمی از جامعه و.... واقعیت این است که درد وقتی اندامهای مختلف بدنی را فرا میگیرد، دیگر حس نمیشود؛ کل بدن بی حس میشود. بدن جامعه ما امروز دچار این کرختی شده است؛ این چنین است که ارزش جان هر شهروند جامعه کمتر از هفت کیلوگرم برنج میشود و همه آن را میپذیرند! بالاخره بیکاری هست، جوانها به سمت اعتیاد میروند، فشار اقتصادی هست، جنایت هست و...!
با همه این احوال، با همه مشکلات و معضلات مختلفی که داریم، باید گفت که عادت به فاجعه، بزرگترین فاجعهای است که امروز گریبان جامعه ما را گرفته است. جامعه ایران بارها و بارها دچار مشکلاتی از این قبیل شده بود اما تنها تکیه گاهی که توانست مردم را از این وضعیت خارج کند «امید» بود؛ امید به اینکه « فردا حتما بهتر از امروز است»؛ امید به اینکه از این روزها هم خواهیم گذشت. اما آیا این امید هنوز هم در دلها هست و نگاه جامعه ما بخصوص جوانها به فردا است؟!
تلخ است اما باید بپذیریم که متاسفانه امروز این امید در جامعه دیده نمیشود. قبول اینکه وضعیت همین است که هست، قبول اینکه امروز را دریاب که فردا روزهای سختتر میرسد؛ یعنی ناامیدی از بهبود وضعیت و نداشتن چشماندازی مثبت نسبت به آینده، نشانه جامعه کرختی است که دیگر به درد واکنش نشان نمیدهد؛ و حتی له شدن استخوانهایش را هم نمیفهمد. دریغ!
سایر اخبار این روزنامه
نگاهی به یک خبر ساده!
رویای عدالت
نگرانی درباره سازههای برج میلاد؛ از شایعه تا واقعیت
چرا خیابانی به اسم مریم میرزاخانی نداریم؟
احضار سفیر پاکستان به وزارت امور خارجه
نشست ورشو، ناشیگری دیپلماتیک از سوی آمریکا
انتقادات ظریف در روز شلوغ کنفرانس مونیخ
ضعف اشراف اطلاعاتی از دلایل بروز حادثه تروریستی زاهدان
محاکمه حسین فریدون در اسفندماه
اجازه ورود به حسینیه ارشاد داده نشد!
هیچگاه آغازگر تجاوزی در منطقه نخواهیم بود