روزنامه ابتکار
1397/11/30
«ابتکار» از حضور پرسشبرانگیز یک «اجراخوانی» در جشنواره تئاتر فجر گزارش میدهد دامغانی: این شکل از میزانسن، جسارت میطلبد
سیدحسین رسولیدر ششمین روز از سیوهفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر (شنبه 27 بهمن 1397) ۳۰ نمایش روی صحنه رفت. آثاری مانند نمایش «خانه سیاه است» به کارگردانی محسن اردشیر در سالن اصلی و نمایش «بازگشت به خانه» به کارگردانی محمد شاکری در تالار چهارسو، نمایش «مدهآ» به کارگردانی ندا قاسمیان در تالار سایه و «آرش» به کارگردانی گلچهر دامغانی در تالار قشقایی، در تئاترشهر روی صحنه رفتند. نکته جالب در این بین، حضور اجراخوانی «آرش» بود که پیش از این با عنوان اجراخوانی در همین سالن قشقایی روی صحنه رفته بود و حالا به عنوان «تئاتر» در سالن مذکور در جشنواره تئاتر فجر در بخش میهمان حضور دارد. نه در پوسترهای جشنواره و نه در بلیت نمایش و نه حتی در گزارشهای جشنواره، اشارهای نشده است که «آرش» یک اجراخوانی است! و این موضوع برای ما پرسشبرانگیز است زیرا قیمت بلیت «آرش» ۳۰۰ هزار ریال بود.
آیا یک اجراخوانی باید در جشنواره تئاتر فجر باشد؟
گلچهر دامغانی کارگردان با سابقهای است. او چند سالی در کشور فرانسه زندگی میکرد و چند وقتی میشود که به ایران بازگشته است. نگارنده پیش از این نیز با این کارگردان خوشذوق به بهانه یکی از اجراهایش گفتوگویی داشته است. بنابراین نگاه انتقادی ما بیشتر معطوف به خود نمایش «آرش» - جدیدترین اثر خانم دامغانی- و دبیر جشنواره است، نه کارگردان و از مسئولان جشنواره تئاتر فجر گلایه داریم که چرا در بروشورها و گزارشهای روابطعمومی اشاره نکردند که «آرش» یک اجراخوانی است؟! یا قبلا به عنوان اجراخوانی بلیتفروشی داشته است؟ با عباس غفاری، مدیر روابطعمومی جشنواره تماس گرفتیم و وی در این رابطه به «ابتکار» گفت: «خود من این اجرا را تماشا کردم. با کارگردان هم صحبت کردم. خانم دامغانی گفت که این شیوه اجرایی من است و گویا چنین شیوه اجرایی در کشور فرانسه هم وجود دارد.» وی تاکید میکند: «البته من تاحالا چنین اجرایی ندیدهام ولی خود کارگردان عنوان میکند چنین شیوهای وجود دارد. میزانسنها هم نشسته هستند و در واقع یک اجرای کامل است. خانم دامغانی فرم جشنواره را پر کرد و در آنجا هم نوشت که نمایش «آرش» یک اجرا است و به شکل حضوری هم از این نظریه دفاع کرده است.»
فراخوان جشنواره تئاتر فجر درباره بخش میهمان اشاره میکند: «نمایشهای میهمان از میان تمام گونههای نمایشی و به انتخاب دبیر جشنواره حضور خواهند یافت.» و در بخشی دیگر آمده است: «از میان آثار بخش میهمان حداکثر ۵ اثر یا با مشاوره گروه ارزیابی و انتخاب و تایید دبیر جشنواره به یکی از سه بخش مسابقه تئاتر بینالملل، مسابقه تئاتر ایران-یک یا مسابقه تئاتر ایران-دو معرفی خواهند شد.» حتی به کمک هزینه در این بخش اشاره شده است!
«آرش» چگونه بود؟
در نمایش «آرش» که به تهیهکنندگی «واحد هنری رنگ باراد» است با بازیگرانی روبهرو شدیم که روی صندلی نشسته بودند. آنها نمایشنامه بسیار سنگینی را از بر و با کمترین حرکت ممکن میخواندند. محتوای این اجرا مربوط به اسطورههای ایران باستان (آرش کماندار) است. میزان تحرک و حرکت در این نمایش بسیار ناچیز بود. بیشتر اجراخوانان با لباس سیاه بودند که نشان از رویکرد تئاترهای تجربی دارد. البته یکی از نوازندگان و یکی از راویان زن اجرا لباس سفید بر تن داشتند. اگر بخواهیم دنبال نظریهای برای این اجرا باشیم باید این اثر را نزدیک به آثار «برتولت برشت» آلمانی بدانیم. او «تئاتر اپیک» (تئاتر حماسی و روایی) را باب کرد. آثاری که ضد درامهای داستانگو و بورژایی بودند. برشت با اندیشه سیاسی که داشت رویه دیگری برای اجرای خود برگزید. او از تکنیک «فاصلهگذاری» بهره فراوانی در نظریه بازیگریاش میبرد. موسیقی و تقطیع صحنهها نیز از عوامل اصلی دراماتورژی آثار برشت هستند. عدم ارتباط حسی بین مخاطب و تئاتر (از طریق شیوه بیگانهسازی) و همچنین روایت داستان به جای وقوع داستان از مشخصات این شکل نمایشی است ولی تفاوت اجرای «آرش» با نمایشهای برشت فراوان است زیرا نمایش «آرش» تلاش میکند تا قصهای را بدون تقطیع و به صورت خطی و کلاسیک با زبان «آرکائیک» (باستانی) روایت کند. زبان این نمایشنامه ما را یاد آثار بهرام بیضایی میاندازد که او هم از نمایشهای باستانی شرقی و نظریه برتولت برشت تاثیر گرفته است. به هر حال، شاید باید دنبال بررسی اجراهای «مینیمال» هم باشیم. نمایشهایی که کمترین حرکت و دیالوگ را روی صحنه به نمایش میگذارند. استاد این نوع از تئاتر هم «ساموئل بکت» است. از این منظر اگر نگاه کنیم، نمایش «آرش» به شدت مینیمال است. نمایشی با کمترین میزان تحرک که تاکید فراوانی روی ایستایی بازیگران دارد. بازیگران بیشتر مدت زمان نمایش روی صندلی نشستهاند. شاید باید آثاری مانند «آرش» را «نمایشهای نشستنی» یا «تئاتر صندلی» معرفی کنیم؛ پدیدهای که در تئاتر ایران رشد فراوانی هم داشته است. منظور آثاری است که بازیگران در آن روی صندلی مینشینند و کمترین حرکت و کنش صحنهای را نمایش میدهند. بیشتر این آثار «مونولوگ» (تکگویی) هستند. نمایشهای مونولوگ بخش بسیار زیادی از اجراهای سالنهای خصوصی را هم به خود اختصاص داده است. نمایشهای دراماتیک این روزها هم اغلب با کمترین کاراکتر روی صحنه میروند. معمولا شاهد دو یا سه بازیگر در این نمایشها هستیم. البته در «تئاتر تجربی» یا آثار «تجربهگرای معاصر» میتوان از هر شیوهای بهره برد. مثلا حتی میتوان بازیگران را بهطور کامل از روی صحنه حذف کرد و تنها صدای آنها را پخش کرد. با این احوال، به نظر میرسد «آرش» به کارگردانی گلچهر دامغانی یک «اجراخوانی» باشد تا تئاتر. برای همین به مدیران جشنواره تئاتر فجر انتقاد داریم که چرا به جای انتخاب یک تئاتر از یک «اجراخوانی» دعوت کردند تا در مهمترین سالن نمایشی (تئاترشهر) جشنواره حضور داشته باشد؟! به نظر ما این انتخاب به شدت پرسشبرانگیز است و شاید میشد این سالن را در اختیار کارهای تئاتری گذاشت. البته شنیدهها حاکی از این است که نادر برهانیمرند، دبیر جشنواره فجر، در دوران دانشجویی همدوره خانم دامغانی بوده است و به هر حال این امر در انتخاب سلیقهای و انفرادی دبیر، تاثیر بسزایی گذاشته است. البته سایت «هنر آنلاین» دراینباره نوشته است: «میتوان گفت «آرش» یک نقالی مدرن است.» که این موضوع نشان میدهد نظرات گوناگون است.
اجراخوانی چیست؟
حالا شاید پرسش این باشد که «اجراخوانی» چیست؟ روزنامه «ابتکار» پیش از این در گزارشی نوشته است: «این واژه را آقای دکتر امینی ابداع کردهاند و نوع ارائه آن هم با نمایشنامهخوانی به شیوه متداول اندکی متفاوت است. در یکی از اجراخوانیهای ایشان به نام «برگزین» در سالن اصلی تماشاخانه ایرانشهر، بازیگران متن را در دست داشتند ولی بازی و اکت نمایشی به طور کامل روی صحنه اجرا میشد. البته این کار منتقدینی نیز دارد ازجمله دکتر خاکی که زیر بار قبول این نوع نمایش به عنوان اجرای تئاتر نمیرود. در این شکل از اجرا دکور بسیار ساده است و بیشتر وزن اجرا بر عهده متن نمایشی است. در ادامه میخوانیم: «نوعی دیگر اما نمایشنامهخوانی بدون اکت بازیگری است. یعنی نقشخوانان بر روی صندلی یا روی زمین نشستهاند ولی متن نمایشی را با تمام حسهای موجود در آن و فراز و فرودهای نمایشی میخوانند.» سایت «ایرانتئاتر» در همین رابطه نوشته است: «اجراخوانی شیوهای از اجرای نمایش است که مبدع واژه و اجرای آن دکتر رحمت امینی بوده است. در این نوع از اجرا، مخاطب شاهد حالتی بینابین از نمایشنامهخوانی و اجرای صحنهای از یک اثر نمایشی است. شیوهای که بهتدریج و با تکرار اجراهای اینچنین، منتقدان و طرفداران خاص خود را در میان تماشاگران تئاتر یافته است.» به هر حال اجراخوانی یک جورهایی همان نمایشنامهخوانی است که کمی پیشرفتهتر اجرا میشود. در نظریههای نمایشی و علوم انسانی حرف و حدیث فراوان است. برای همین هزاران تعریف از «عدالت اجتماعی» وجود دارد. مارتین اسلین، نیز مبدع واژه «تئاتر ابزورد» یا «تئاتر عبثنما» بود که چند سال بعد این واژه را پس گرفت.
جالب است بدانید که خانم دامغانی قبلا «آرش» را با عنوان «اجراخوانی» معرفی و تبلیغ کرده است. سایت «ایرانتئاتر» در گزارشی آورده است: «پروژه اجراخوانی «آرش» به نویسندگی و کارگردانی گلچهر دامغانی از روز سهشنبه بیستم تا پایان روز جمعه بیستوسوم آذرماه [۱۳۹۷] به مدت چهار روز در تالار قشقایی مجموعه تئاترشهر میزبان علاقهمندان است».
نمایش «آرش» از هر جهت یک اجرای صحنهای است
گلچهر دامغانی با درخواست ما توضیحاتی درباره نمایش «آرش» ارسال کردند که بیکموکاست آن را نقل میکنیم:
«آقای رسولی محترم، درود بر شما، لطف میکنید که راجع به کار ما به خود زحمت میدهید و قلمفرسایی میکنید. امیدوارم که کار را از ابتدا تا انتها دیده باشید. نظر شما هرچه که باشد متین است. این چند خط را به خواهش خود شما مینویسم؛ آیا شما تعریفی از واژه «اجراخوانی» دارید؟ خوشحال میشوم آن را در نوشتهتان بیاورید که خوانندگانتان درکی از این واژه به نظر من بیربط داشته باشند. نمایش «آرش» به نویسندگی من، از هر جهت یک اجرای صحنهای با میزانسن خاص خودش است. اینکه بازیگران روی دو پاهایشان نایستادهاند دلیل بر عدم وجود میزانسن نیست. این اولینبار نیست که من نوشتهای از خودم را کارگردانی میکنم و آنقدر دانش آکادمیک در ایران و خارج از ایران دارم و در زمینه تئاتر آنقدر تجربه دارم که بدانم میزانسن یعنی چه! این شکل از میزانسن البته جسارت میطلبد و قطعا از میزانسنهای برآمده از جستجو در «یوتیوب» و یا یکی دو سفر سرسری به اروپا فاصله بسیاری دارد و از آرایههای تقلید فرنگی بهدور است. در این شکل از میزانسن، بازیگر آکسسوار صحنه نیست، دستآموز کارگردان نیست که به هر شکلی «ایده کارگردانی» (!) را پیاده کند. در «آرش» بازیگر پویاست و این نوع میزانسن قدرت او را در به نمایش گذاشتن شخصیت طلب میکند. من به توان و خواست بازیگر، به عنوان کسی که خودش سالها بازیگر بوده احترام زیادی میگذارم و با میزانسنهایی که فقط به درد عکاسی میخورند، خون و جوشش را از بازیگری حذف نمیکنم. بازیگران «آرش» با موسیقی و آواها و سازهایی که خودشان میخوانند و مینوازند در ایجاد پرسپکتیو صوتی که خودش نوعی میزانسن است، سهیماند و از آن بالاتر خلاقند. من سعی کردهام از حداکثر تواناییهای بچههای گروهم بهره ببرم و آنها را در زمینههای مختلف پربارتر کنم، در زمینه فن بیان، آواز، درک درست از ریتم و حتی بدن و این چیزی است که بهخوبی در اجرای ما مشهود است. تماشاگری موزیسین به ما گفت که این نوع میزانسن را بسیار پسندیده، گویی که ایران رو به ویرانی است و عدهای به شور نشستهاند برای نجات آن. من به اینکه کسی این میزانسن را نفهمد ایرادی ندارم- چه این روزها آموزش درستی در تئاتر وجود ندارد، به جز سعی اندکی از مدرسین واقعا دلسوز که صدایشان به جایی نمیرسد- توقع تماشاگر تئاتر را هم خود بانیان تئاتر در این سالها در حد توقع از تلویزیون پایین آوردهاند که بسیار باعث تاسف است ... اما هنر سلیقهای نیست وگرنه به قول دوستی، دانشگاهی برایش نبود، من هم بر حسب سلیقه میزانسن نمیبندم بلکه براساس آنچه متن طلب میکند و با تمرین واقعی و مستمر با بازیگران به این میزانسن رسیدهام که به قول «آرنو لبل روژو» که میهمان جشنواره امسال بود، یک اجرای تمام قد ایرانی است... اما برای توضیح: اصطلاح اجراخوانی را برای چهار اجرای آذرماه پذیرفتیم چون مجوز ما نمایشنامهخوانی بود و سوءتفاهمی شد با دستیار من و ما فرصتی برای بازبینی نداشتیم چون نمیخواستیم آن ۴ تاریخ را از دست بدهیم، چون برنامهریزیهای تئاترشهر بسیار فشرده بود وگرنه همان موقع هم ما به تمام کسانی که قصد آمدن داشتند میگفتیم این یک اجراست... مرا ببخشید اگر این نوشته شتابزده است چون شما فرمودید زمان کوتاه است... به هرحال از شما ممنونم که برای تئاتر مینویسید. برقرار و شاد باشید. گلچهر دامغانی»
باتوجه به پاسخی که خانم دامغانی -کارگردان نمایش «آرش»- اسال کردند، همچنان این مجال برای ایشان از طریق روزنامه «ابتکار» مهیا است که توضیح بدهند بر چه مبنایی آموزش تئاتری دانشآموختگان این رشته در ایران را ضعیف میدانند زیرا در توضیحات ایشان، تنها به این گفته بسنده شده است که «من به اینکه کسی این میزانسن را نفهمد ایرادی ندارم» و مبنای نظری و تئوریک صحبتهای ایشان شرح داده نشد. به نظر میرسد باید فضای بحث درباره نمایشنامهخوانی و اجراخوانی بیشتر باز شود.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
«جشنواره موسیقی فجر» چه دستاوردی برای موسیقی نواحی ایران داشته است؟
جشنواره یا «سکوی تکرار»ها!
جلالخو ش چهره
مصلحت در وضع برزخی؟
«ابتکار» از حضور پرسشبرانگیز یک «اجراخوانی» در جشنواره تئاتر فجر گزارش میدهد
دامغانی: این شکل از میزانسن، جسارت میطلبد
دانشمندان از نفوذ مواد موجود در زبالههای پلاستیکی در تخم پرندگان دریایی خبر میدهند
گزارش «ابتکار» از تخصیص هزارمیلیارد تومانی دولت بهمنظور استمهال بدهی پدیده شاندیز
«ابتکار» از واکنش مثبت نمایندگان به حضور ظریف در کنفرانس مونیخ گزارش میدهد
خط و نشانهای ظریفِ ایران در کنفرانس مونیخ
«ابتکار» تهدید کشورهای اروپایی توسط ترامپ مبنی بر آزاد کردن زندانیان داعشی را بررسی میکند
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار مردم استان آذربایجان شرقی:
مسئولان مراقب خدعه اروپاییها باشند
حسن روحانی در مراسم بهرهبرداری از مرحله سوم پالایشگاه ستاره خلیج فارس:
نمیتوانیم مایوس شویم
رئیس مجلس شورای اسلامی:
کارآفرینان سهم بالایی در اقتصاد دارند
رئیس قوه قضائیه:
تعطیلی کارخانهها و بیکاری کارگران خلاف امنیت ملی و توسعه اقتصادی کشور است