ما تجريش نمی‌نشينيم، شما كجا مي‌نشينيد؟

سخنگوي كميسيون قضائي مجلس اظهار داشت: «نمی‌شود در تجریش بنشینیم و درباره سن ازدواج دختران روستایی ‏نظر بدهیم. دخترانی که در سنین پایین ازدواج می‌کنند، کمتر طلاق می‌گیرند و در زایمان کمتر مرگ‌ومیر دارند و زندگی بهتری ‏دارند‎.»
بخش اول اين دیدگاه درست است. ترديدي نيست كه نمي‌توان براساس ضوابط و ارزش‌هاي شمال شهر تهران نشست و براي ‏همه مردم ايران قانون نوشت يا دستورالعمل صادر كرد. ولي اين گزاره در عين حال كه درست است، رويه ديگري نيز دارد كه ‏بايد بيان شود. آيا به صرف اين گزاره مي‌توان هر تصميم نامعقولي را گرفت و آن را با این استدلال موجه كرد؟ حتي بخشی از ‏گزاره دوم آقاي سخنگو نيز درست است و كودكاني كه به ازدواج در مي‌آيند، دير طلاق مي‌گيرند، ولي اين گزاره نيز ناقص است، ‏زيرا آنان اصولا اختياري براي طلاق ندارند. در حقيقت بسیاری از آنان فروخته شده‌اند و نام اين خريد و فروش را ازدواج گذاشته‌اند. كسي ‏كه رشد عقلي ندارد يا اصولا اختياري در عقد ازدواج خود نداشته است، چگونه مي‌تواند طلاق بگيرد؟ او يك كودك است، حتي ‏حق دادن دادخواست نيز ندارد. نه از وكيل دركي دارد و نه حتي به آن دسترسي دارد.
به علاوه پدر و مادري كه او را در كودكي ‏به عقد ديگري در آورده‌اند و پول گرفته‌اند، علاقه‌اي به بازگرداندن او ندارند. اين ازدواج‌ها به گونه‌اي است كه كودك یا مثلا زن ‏حق طلاق ندارد، پس چگونه بايد طلاق بگيرد؟ مرد یا همان مثلا شوهر  نيز او را خريده، او ‏را رها نخواهد كرد. بنابراين طلاق براي اين گروه از كودكان به همسري در آمده، بلاموضوع است و فرق مي‌كند با زني كه با ‏اقتدار ازدواج كرده و اكنون شوهرش معتاد است يا ايرادات ديگري دارد و از او طلاق مي‌گيرد‎.‎
به علاوه اگر نمي‌توان براساس ارزش‌ها و شرايط تجريش‌نشينان براي دختران ايران قانون نوشت، پس معيار قانون‌نويسي ‏چيست؟ آيا مي‌توانید آن را بيان كنید؟ اگر هدف اصلي ايجاد كانون گرم خانواده و تربيت كودك و جوان است، آيا يك كودك 12 ‏ساله مي‌تواند چنين هدفي را در نقش مادر محقق كند؟ چرا از بيان اين معيار ترس دارند؟ اگر معيار اعتقادات است كه در اين ‏صورت براساس همان اعتقادات، اكنون و براساس تحولات مي‌توان پذيرفت كه اين رقم را به سن بالاتري رساند. بنابراين هيچ خللي در مبناي تصميم ايجاد نخواهد شد‎.‎
تقريبا اطمينان وجود دارد كه هيچ‌كدام از نمايندگان مجلس تحت هيچ شرایطی حاضر نيستند كودك 12 ساله خود را به عقد  یا ‏ازدواج ديگري در آورند، اگر چنين نيست صريحا اعلام كنند، ولي اگر حاضر به اين كار نيستند، پس چگونه انجام اين كار را ‏براي ديگر كودكان اين كشور مجاز مي‌دانند؟