با عشق نیکوکاری کنید








مریم طالشی
گزارش‌نویس
«بالاترین چیز عشق است. اگر در جامعه‌ای عشق باشد، همه چیز حل است، اما عشق نیست. عشق‌هایی که هست، زماندار است اما عشق ماندگار وجود ندارد. عشق ماندگار از کجا می‌آید؟ همین کمک‌هایی که به هم می‌کنیم. غذای عشق، محبت است اما وقتی پای مقام و پول وسط می‌آید عشق کمرنگ می‌شود. اجتماع ما عشق را کشته. ما عشق را کشته‌ایم در حالی که اصل مطلب عشق است. عشق مثل یک ساز است. همان‌طور که باید برای یاد گرفتن ساز تمرین کنیم، برای یاد گرفتن عشق هم باید تمرین کرد. مثل گلی است که آب می‌خواهد. نیکوکاری را بر پایه عشق انجام دهید که ماندگار باشد. خدا عشق است و به خاطر همین هم عشق خدایی از بین نمی‌رود. موسیقی زبان خداست. هنر عشق است. کسی که هنر داشته باشد، روحش لطیف می‌شود.»
این‌ها را لوریس چکناواریان می‌گوید؛ آهنگساز، رهبر ارکستر، نقاش، نویسنده و عاشق. این دیدار و گفت‌و‌گویی در باب عشق است به بهانه روز نیکوکاری.
بچه‌ها یکی یکی از راه می‌رسند. چشم‌هایشان برق می‌زند. قرار است امروز سفیر نیکوکاری‌شان را ببینند. جمشید مشایخی، محمدرضا طالقانی، حسین لطیفی و مجید جلالی از چهره‌های هنری و ورزشی هستند که پیش از این سفیران مؤسسه نیکوکاری موعود بوده‌اند. حالا کودکان نیکوکار برای دیداری صمیمانه با سفیر جدید، سر از پا نمی‌شناسند. جلو درِ هتل نادری منتظرشان است. خودش بچه‌ها را با خنده و شوخی به داخل دعوت می‌کند. پیش از ظهر آفتابی روز جمعه در آستانه روز نیکوکاری.
اعظم حاج یوسفی، مدیر مؤسسه سال‌هاست خانه پدری میدان خراسان را مکانی کرده برای دیدار با خانواده‌هایی که پذیرفته‌اند کودکانشان را پیش او به کار بگمارند. کارشان چیست؟ درس خواندن. تنها همین را از بچه‌ها می‌خواهند؛ بچه‌هایی که یا برای تأمین مخارج خانه ترک تحصیل کرده و سر چهارراه‌ها بودند یا در معرض ترک تحصیل قرار داشتند. به خانواده‌هایشان پیشنهاد شد در ازای دریافت حقوق ماهانه و هزینه تحصیل، ضمانت دهند بچه‌هایشان فقط درس بخوانند. حالا از میان آن بچه‌ها، رتبه تک رقمی کنکور و پزشک و مهندس فارغ‌التحصیل از دانشگاه شریف بیرون آمده و روند نیکوکاری همچنان ادامه دارد، آن هم با جذب کودکانی که آموزش نیکوکاری می‌بینند و قرار است این کار را در جامعه رواج دهند.
 «می‌خواهیم بچه‌ها فعالیت اجتماعی بکنند تا با آسیب‌های اجتماعی آشنا شوند. کمک به نیازمندان و طبیعت را یاد بگیرند. بچه‌ها را امروز آوردیم که تشویق شوند وقتی کارهای خوب می‌کنند، نتیجه‌اش را می‌توانند ببینند. می‌خواهیم اولین جمعیت فعالان اجتماعی کودک را در کشور راه‌اندازی کنیم و به مسئولان آموزشی این تلنگر را بزنیم که در کنار تمام آموزش‌هایی که به بچه‌ها می‌دهند، نیکوکاری و نوعدوستی را هم آموزش دهند.» حاج‌یوسفی این را می‌گوید و ادامه می‌دهد:«چرا زیرساخت‌هایی در نظام آموزشی ما فراهم نشده که بچه‌ها نیکوکاری را آموزش ببینند؟ در خیلی از کشورها وقتی بچه‌ها بخواهند مدارک پایان دوره تحصیلشان را بگیرند، حتماً باید زمانی را در خیریه‌ها گذرانده و کار داوطلبانه انجام داده باشند اما این مسأله هنوز در کشور ما دیده نمی‌شود، بنابراین باید تلاش کنیم کلاس‌های نیکوکاری را در مدارس راه بیندازیم. خصوصاً در دنیای امروز که بچه‌ها مدام شاهد جنگ و خشونت در دنیا هستند، خیلی مهم است که بچه‌ها را سوق بدهیم به سمت مهربانی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی. بچه‌ها وقتی در روند رشدشان وارد این فعالیت‌ها می‌شوند، خیلی به رشد شخصیتی خوبی می‌رسند. ما کلاس‌های نیکوکاری را برای بچه‌ها برگزار می‌کنیم. بچه‌ها خودشان هیأت مدیره تشکیل می‌دهند و خودشان برای کارهایی که می‌خواهند انجام دهند برنامه‌ریزی می‌کنند. مثلاً یک بار بچه‌ها تصمیم گرفتند برای بچه‌ای که از اعتیاد پدر آسیب دیده بود و تا حالا جشن تولد نداشت و آرزوی آن را داشت، تولد بگیرند. خودشان پول‌هایشان را جمع کردند و برای او تولد گرفتند و خوشحالش کردند و خودشان از این کار خوشحال‌تر شدند.»
 چکناواریان در حالی که حرف‌های او را تأیید می‌کند، این‌طور می‌گوید: «نیکوکاری مهم‌ترین چیز در زندگی است. خداوند همیشه به هرکس چیزی که می‌دهد به خاطر این نیست که فقط خودش داشته باشد بلکه خواستش این است که آن را با دیگران تقسیم کند. کسی که در زندگی‌اش نتواند ثروت، وقت، عشق و محبتش را با دیگران تقسیم کند، آدم کاملی نیست. خداوند ما را آفریده که به همدیگر برسیم. اگر نتوانیم به همدیگر کمک کنیم، زندگی خیلی بدی خواهیم داشت. حتی اگر ثروت دنیا را داشته باشیم، به درد نمی‌خورد. خوشحالم که این قدم را برداشته‌اید و می‌خواهید ادامه دهید. خیلی‌ها ذاتاً احساس نیکوکاری در درونشان دارند و آنهایی هم که هنوز متوجه این قضیه نشده‌اند، ممکن است با این عمل شروع کنند به نیکوکاری.»
او از روزگار کودکی خودش می‌گوید و اینکه چقدر مهم است بچه‌ها ازهمان کودکی با مفهوم نیکوکاری آشنا شوند: «من خودم در بچگی پیشاهنگ بودم و مرام پیشاهنگی، نیکوکاری است یعنی شما باید در روز حداقل یک کار خوب انجام دهید. حالا ممکن است یک روز به یک نیازمند کمک کنید یا یک سالمند. بچه‌ها باید یاد بگیرند که در روز یک کار خوب انجام دهند و موقعی که می‌خواهند بخوابند با خودشان بگویند من از خداوند این چیزها را گرفتم و این کار را در مقابلش انجام دادم. زیبایی زندگی در گرفتن نیست، بلکه در کمک کردن و بخشیدن است. بچه‌ها باید نیکوکاری را آموزش ببینند. هر روز یک کار خوب انجام دهید، به همین راحتی. با خوشحالی کس دیگر، ما خوشحال می‌شویم. مثالی از قدیم هست که می‌گویند اگر همسایه‌هات خوشحال و خوشبخت نباشد، تو هم زندگی خوبی نداری. باید به بچه‌ها یاد بدهیم که خودخواه نباشند. اگر همه چیز را فقط برای خودمان بخواهیم، اگر ثروتمندترین آدم دنیا هم باشیم، هیچ‌وقت بزرگ نمی‌شویم و همیشه کوچکیم. آنقدر زندگی سخت است که مردم گاهی نیکوکاری را فراموش می‌کنند.»
کودکان نیکوکار که با دقت به صحبت‌ها گوش می‌دهند، شروع می‌کنند به گفتن از تجربه‌های خودشان. امیرعلی از 8 سالگی در کلاس‌های نیکوکاری شرکت کرده و حالا که 13 ساله است، تجربه‌های خوبی در این باره دارد.
«من امیرعلی عزیزیان هستم و جزو کودکان نیکوکارم. ما در خیریه جشن قلک‌شکن برگزار کردیم. همیشه قلک‌ها را به ما می‌دادند که برای تشویق رنگ کنیم و پول‌هایمان را توی آن جمع کنیم و موقعی که قلک‌ها پر شد آنها را به نیازمندان اهدا کنیم.»
امیرعلی فکر می‌کنی چرا باید نیکوکاری کنیم؟ «به‌خاطر اینکه بچه‌هایی هستند که چیزهایی را که باید داشته باشند، ندارند. آنها چیزهایی را که حقشان است ندارند. ما باید کمکشان کنیم که این چیزها را داشته باشند. ما اسباب‌بازی‌هایمان را جمع کردیم و بردیم برای کمک به بچه‌های زلزله زده فروختیم. قبلاً هم این کار را کرده بودیم. توی محرم هم ایستگاه صلواتی داشتیم که در آن کیسه‌های کوچک گندم برای پرنده‌ها و کتاب به مردم نذری می‌دادیم. یا اینکه کیسه‌های پارچه‌ای به مردم هدیه دادیم تا از پلاستیک استفاده نکنند.»
مارال جباری 10ساله هم این‌طور می‌گوید: «ما نمایشی را در تالار ایوان شمس اجرا کردیم درباره کودکان کار و گفتیم که بچه‌هایی هم که کودک کار نیستند می‌توانند با بچه‌های کار همبازی شوند و رابطه خوب برقرار کنند. این‌طور نیست که بچه‌ها فقط با بچه‌های هم طبقه خودشان بازی کنند. ممکن است آن بچه شرایط خوبی نداشته باشد اما من می‌توانم آن شرایط را برایش فراهم کنم.»
مارال چرا نیکوکاری می‌کنی؟ «چون نیکوکاری کار خوبی است و من می‌توانم کمک کنم که بچه‌های دیگر مثل من درس بخوانند. آنها حق دارند که بتوانند خوب زندگی کنند.»
به‌نظر گلاره انتظامی 9 ساله، نیکوکاری کار بسیار خوبی است. او می‌گوید: «ما باید چیزهایی که خودمان داریم به آنها هم بدهیم. وقتی عید نوروز است، همه خانواده‌ها در کنار هم هستند و امکانات دارند. ما باید بگذاریم کسانی که این چیزها را ندارند هم امکانات داشته باشند و زندگی کنند. الان که نزدیک عید است ما قلک‌هایمان را پر می‌کنیم و بعد قلک‌هایمان را می‌شکنیم و به نیازمندان می‌دهیم.»
 آرنوشا میرخانی 8 ساله هم نظرش این است: «من نیکوکاری را خیلی دوست دارم. وقتی بچه‌ها خوشحال می‌شوند، خودم بیشتر از آنها خوشحال می‌شوم. به‌نظر من ما نباید فقط به بچه‌ها کمک کنیم. باید به بزرگترها و سالمندان هم کمک کنیم. سالمندان پیرند و ما باید کمکشان کنیم، مثلاً وقتی دارند وسط خیابان راه می‌روند. ما باید لباس‌هایی را که نو هستند و خودمان از آن خوشمان می‌آید به نیازمندان بدهیم تا خوشحال شوند.»
   سفیران کوچک نیکوکاری در مدارس
حاج یوسفی در ادامه حرف‌های بچه‌ها، از برنامه نیکوکاری در آستانه عید می‌گوید: «ما با کمک کودکان نیکوکار و والدینشان مبالغی را جمع‌آوری کردیم و امسال برای بچه‌های نیازمند تحت پوشش‌مان در جنوب تهران لباس نوی عید خریدیم. حالا کودکان نیکوکار ما خیالشان راحت است که اگر خودشان لباس نو می‌پوشند، توانسته‌اند بچه‌های دیگری را خوشحال کنند و آنها هم لباس نو بپوشند. ما الان حدود 450 کودک نیکوکار داریم که در سطح تهران هستند و با ما در ارتباطند. ما سالی 20 تا 30دانش‌آموز مددجو داریم که در معرض ترک تحصیل بوده‌اند یا کودکان کار بوده‌اند و ما به کمک بچه‌های نیکوکار و خانواده‌هایشان کمک می‌کنیم به تحصیلاتشان ادامه دهند. فقط این‌طور نیست که نفع فعالیت‌های بچه‌های نیکوکار به بچه‌های نیازمند برسد، بلکه خودشان هم روحیه خوبی پیدا می‌کنند. اگر مدارس با ما همکاری کنند، سال آینده برنامه داریم این بچه‌ها وقتی دوره‌های آموزشی‌شان را می‌بینند در مدارس خودشان سفیر ما شوند و فعالیت اجتماعی کودک محور را در مدرسه اجرا و بقیه بچه‌ها را با نیکوکاری آشنا کنند. فکر می‌کنم رسالت خیریه‌ها این است که بتوانند عده‌ای را تربیت کنند که بچه‌ها با این روحیه بار بیایند. همچنین در نظر داریم کلاس‌های کودک و مادر برای نیکوکاری برگزار کنیم.»
چکناواریان هم از اهمیت نقش والدین و بخصوص مادر در این رابطه می‌گوید: «حس نیکوکاری در زندگی ما کم است. همه چیز از پدر و مادر به بچه آموزش داده می‌شود. اگر پدر و مادر نیکوکار باشد، بچه هم نیکوکاری را یاد می‌گیرد. مثل موسیقی است که اگر پدر و مادر علاقه داشته باشند، بچه هم علاقه‌مند می‌شود و مثلاً می‌گویند بچه چرا موسیقی دوست ندارد، خب پدر و مادرش دوست نداشته‌اند. باید نقش مادر را در جامعه پررنگ کنیم. مادرها برای آموزش خیلی نقش دارند. بین ارامنه، مادر نقش مهمی دارد. کسی با مادر بحث نمی‌کند. هرجا که مردسالاری است، مشکل زیاد پیش می‌آید.»
او این‌طور ادامه می‌دهد: «من زمانی که در امریکا بودم کسی را نمی‌دیدم که به خیریه کمک نکند. سیاست‌های تشویقی دارند و کسی که به خیریه کمک می‌کند مالیاتش کم می‌شود. فقط هم بچه‌ها نیستند، کسانی هستند که به گروه‌های مختلف مثل سالمندان و بیماران و حیوانات کمک می‌کنند که همه‌اش ارزشمند است. خودم در نظر دارم روزی تعدادی کنسرت بدهم برای خیریه‌ها و امیدوارم بتوانم اسپانسرهایی پیدا کنم که درآمد کنسرت به خیریه‌ها برسد.»
 بچه‌ها در انتهای دیدار، با استاد عکس یادگاری می‌گیرند و قول می‌دهند درباره فعالیت‌های نیکوکاری‌شان بنویسند، با عشق بنویسند، چون عشق بالاترین چیز است.