تریدینگ فایندر

سندرومِ سلفی با سلبریتی‌ها در مراسم تشییع در حال تبدیل شدن به سرطانی غیر قابل درمان است

تشییعِ اخلاق
همدلی| گروه فرهنگ و هنر-
مهدی فیضی‌صفت: نمی توان دیگر نامش را «سندروم» گذاشت، کار بیخ پیدا کرده، غده روز به روز بزرگ تر می شود، شده سرطان. ولعِ سیری ناپذیرِ سلفی با مردگان. فرقی ندارد همایون بهزادی، سرطلاییِ فوتبال ایران باشد یا جمشید مشایخی، کمال‌الملکِ سینما. مردم هجوم می برند به سمت سلبریتی هایی که آمده اند برای همدردی، سیاه‌پوشند و هیچ شباهتی ندارند به ستاره های جذابِ داخل قاب تلویزیون ولی نظاره می کنند آویزان شدنِ دیوانگانِ سلفی را؛ آنهایی که می خواهند چند دقیقه بعد در فضای مجازی به رخ بکشند شانه به شانه ایستادن در کنارِ آدمی معروف را.
از درخت‌نوردی تا سرقت
تریدینگ فایندر


مراسم تشییع جمشید مشایخی، یکی از نوابغ بازیگری ایران اما ملغمه ای بود از تمام اتفاقات زشت و ناهنجاری که فرسنگ ها دور است از فرهنگی که لافش را می زنند. از بالا رفتن از درخت برای تماشای وداع ابدی جمشید مشایخی با دوستدارانش و حلقه زدن دور قبرِ آقای بازیگر و ایجاد اختلال در انجام کارها تا درگیری و حتی سرقت از مردمی که در ازدحام، حواس‌شان به جیب‌شان نبود.
درسی که نمی‌گیریم
سال 1386، خواننده زن مشهور خارج‌نشین در آمریکا درگذشت، در بورلی هیلز، شهری در حومه لس‌آنجلس با شهردار ایرانی‌اش، مراسمی برایش گرفتند. مردم را تنها با نواری از محل اصلی جدا نگه داشتند و هیچ کسی حتی تلاشی نکرد برای لمس تابوتِ آن خواننده. حتی وقتی دیگر خواننده زن مشهور دوان دوان خودش را به تابوت رساند تا با او وداع کند، هیچ یک از حاضران، موبایلش را به قصد سلفی بالا نیاورد.
وقتی مردم جای ستاره‌ها نشستند
به گزارش ایسنا، به دلیل ازدحام جمعیت در محوطه تالار وحدت هنگام برگزاری مراسم تشییع پیکر جمشید مشایخی، شاهد برخی درگیری‌ها و مشاجرات لفظی و فیزیکی حین اجرای مراسم یا حتی پیش از آغاز آن بودیم که گاهاً شدت می‌گرفت و با حضور ماموران یا پادرمیانی مردم، شرایط آرام می‌شد. البته این اتفاقات به دلیل جمعیت بسیاری که به صورت فشرده در کنار هم قرار گرفته بودند و حتی امکان تردد نیز بین آنها به سختی صورت می‌گرفت، چندان دور از انتظار نبود اما به گفته برخی از حاضران در این مراسم، چنین برخوردهایی باعث می‌شود حواس مردم پرت شده و درست در همان لحظه از وسایل مردم سرقت و دزدی صورت می‌گیرد. برای برخی رفتارها هیچ توجیهی نمی‌توان پیدا کرد، از سلفی گرفتن سرخوشانه حاضرین با هنرمندانی که در این مراسم‌ها شرکت می‌کنند، تهیه فیلم و عکس به هر قیمتی و در هر شرایطی از روی درخت و دیوار گرفته تا لحظه خاکسپاری و درون قبر و هر آنچه در حال وقوع است تا حتی رزرو کردن جا برای نشستن و ایستادن در جایگاهی بهتر ... و این‌ها تنها گوشه‌ای از اتفاقاتی است که در این گونه مراسم‌ها رخ می‌دهد. به طور مثال در مراسم تشییع خسرو شکیبایی که در سال ۸۷ برگزار شد، پروین سلیمانی، اصغر بیچاره و عزت‌الله انتظامی وضعیت حالی نامناسبی پیدا کردند و از مراسم خارج شدند، حتی جایگاه ویژه‌ای برای هنرمندان درنظر گرفته شد که با هجوم جمعیت، هنرمندان از آن جایگاه خارج شدند!
ما هم مثل نادر مشایخی سوگواریم!
نادر مشایخی فرزند جمشید مشایخی به بحث سلفی گرفتن با هنرمندان اشاره کرد و به ایسنا گفت: «مردم آن‌قدر مهربان هستند که حتی از شهرستان‌ها با اتوبوس آمدند اما در روز تشییع پیکر پدرم در خیابان حافظ سه، چهار جوان آمدند و از من خواستند تا با آنها عکس سلفی بگیرم. دوستانی که همراه من بودند گفتند "ایشان سوگوار است" و آن جوان‌ها در پاسخ گفتند "تنها آقا نادر سوگوار نیست بلکه همه ما هم در غم از دست دادن استاد بزرگ‌مان هستیم!”
پرویز پرستویی در زمان تشییع پیکر خسرو شکیبایی، مدیریت و اجرای مراسم را برعهده داشت. او قبل از شروع برنامه بارها از حاضران خواست به دلیل تراکم جمعیت اجازه بدهند آمبولانس حامل پیکر خسرو شکیبایی وارد محوطه تالار وحدت شود. ازدحام جمعیت و اصرار برخی افراد برای عکاسی و تهیه فیلم با گوشی‌های موبایل یا دوربین در این گونه مراسم‌ها تا جایی پیش می‌رود که انتقال پیکر این هنرمندان تا مزارشان به سختی صورت می‌گیرد. در زمان خاکسپاری جمشید مشایخی هم خانواده این هنرمند خواهش کردند کسی این لحظه را ثبت نکند چون آنها راضی نیستند فیلم یا تصویری از این شرایط در جایی منتشر شود که البته کمتر کسی توجه کرد!
تخریب مزار هنرمندان
یکی دیگر از اتفاقات رخ داده در چنین مراسم‌هایی، تخریب مزار برخی از هنرمندان است. در واقع به دلیل تجمع و تراکم جمعیت و بی‌توجهی‌ به محیط اطراف، برخی قبور و مزار هنرمندان و حتی فضای سبزی که در این قطعه از بهشت زهرا وجود دارد، دچار آسیب و شکستگی می‌شود. البته سازمان بهشت زهرا درصدد ترمیم آنها برآمده و مناطق آسیب‌دیده به زودی به حالت اول خود برمی‌گردند. درمانش هم حرفی کلیشه ای است که هزاران بار گفته شده؛ فرهنگ سازی اما کار سختی پیش رو است. دشوار جلوه می کند به مردمِ مدعی صاحب فرهنگ 2 هزار و 500 ساله که همه را سرشار از ایراد می دانند و خود را بی عیب، بقبولانی رفتارشان اشتباه است و غلط!
تریدینگ فایندر
سایر اخبار این روزنامه