انتخابات ومعادلات پیچیده

انتخابات به معنای فرآیندی از گزینش نمایندگان مردم در هر جامعه‌ای است که قرار است اراده و خواست آن اجتماع را به نتیجه برساند. بر اساس همین تعریف ساده از انتخابات می‌توان این برداشت را دریافت که تقدم خواست مردم بر انگیزه فردی اولویت اساسی در این مسیر است. نگاه کوتاه به سوابق انتخابات به‌خصوص در ایران و شهرهای کوچک بیانگر تقدم خواست‌های فردی و خانوادگی بر اراده اجتماعی است. روشن است که در این حالت نوعی الیگارشی شکل می‌گیرد که در آن فرد و خانواده از جایگاه ابتدایی بالا برخوردار بوده و این امر نه در قالب ساختار طبقاتی، نه حزبی، نه توسعه و حتی در چشم‌انداز مردمسالاری دینی نیز قابل ارزیابی نیست. بر این مبنا، گام اول در آسیب شناسی انتخابات در ایران حاکم بودن روح الیگاریشی به‌خصوص در شهرهای متوسط و کوچک است که زمینه‌های اصلی توسعه نیافتگی و بحران انتخابات ناکارآمد را به بار می‌آورند. از طرفی دیگر، توسعه نیافتگی حزبی در ایران به‌خصوص در سطح جامعه مدنی کژ کارکردی برای انتخابات و دموکراسی محسوب می‌شود. بایستی به این نکته توجه داشت که انتخابات یک معلول است، به عبارت دیگر، دموکراسی که انتخابات در دل آن جا دارد، وابسته به جامعه مدنی و اقتصاد آزاد است که در این حالت بر دو پایه اصلی یعنی، آزادی و فرد قرار گرفته و نقش اصلی آن یعنی انتخاب آزاد و صحیح را به ارمغان می‌آورد. بر این اساس، پیش‌نیاز اجتماعی آن جامعه مدنی، مبنای اقتصادی انتخابات، اقتصاد آزاد بوده و از بعد سیاسی بر آزادی‌های اساسی به‌خصوص حمایت قانون اساسی استوار است. با تمام این وجود همواره به‌دلیل وجود معادلات پیچیده در شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی با نوعی توسعه نیافتگی و مشکلات در انتخابات‌ها مواجه هستیم. آنچه که انتخابات را در سطح شهرستان‌ها دچار پیچیدگی می‌کند، ابتدا تقابل میان ساختار اجتماعی خویشاوندی در برابر گروه‌های اجتماعی موردی مانند احزاب، سندیکا، صنوف و غیره است. به بیان دیگر، چربیدن ریشه‌های خانوادگی در برابر رویکردهای فردی و آزادی‌های فردی اولین تولید ابهام در معادله انتخابات شهرهای در حال توسعه ایران است. این عامل باعث هرچه گسست میان عقلانیت توسعه که به‌دلیل تعدد در منافع می‌تواند وسعت عملکردی را در سطح عمومی به همراه داشته باشد به قالب‌های کوچک خویشاوندی که بیشتر نزاع و برخورد را به بار می‌آورد. دومین پیچیدگی در انتخابات شهرهای کوچک در ایران توسعه نیافتگی اقتصادی است که باعث ایجاد سطوح رقابت به سمت کسب منافع اقتصادی می‌شود. بدین معنی که اقتصاد می‌تواند خلأ‌های ناشی از ناکارآمدی و ناتوانی فردی را برای حضور در صحنه‌های رقابت جبران کرده و اقتصاد بیش از هرزمان دیگر تعیین کننده نقش‌آفرینی سیاسی گردد. این عامل به‌دلیل نبود اقتصاد آزاد و رقابت‌های متعارف است که زمینه‌ساز کسب قدرت اقتصادی از گذر رویکرد سیاسی می‌شود. سومین عامل بر پیچیدگی فرآیند انتخاباتی، مراحل حقوقی آن است. تاکید بر افزایش سطح رقابت، فرآیند گزینش افراد کارآمد در سطوح مختلف تحصیلی، تخصصی و عملکرد آنان از جمله مواردی است که برای حضور در صحنه‌های رقابتی اجتناب ناپذیر است. ابهام در این سه محور، بر پیچیدگی‌های انتخابات در مناطق کوچک و در حال توسعه افزوده و مانعی در انتخاب صحیح در نهایت همسو کردن منابع برای توسعه منطقه‌ای و متوازن می‌شود. قرار گرفتن در رگه‌های خویشاوندی، اقتصاد توسعه نیافته و امکان حضور افراد ناکارآمد در صحنه‌های رقابت بدون توجه به پیشینه آنان برای کارآمدی مهم‌ترین بسترهای پیچیدگی معادلات انتخابات بوده و زمینه ضعف‌های دموکراسی در مناطق کمتر توسعه یافته ایران هستند.
* پژوهشگر پسا دکتری علوم سیاسی