ضرورت بررسی اصلاح قيمت حامل‌هاي انرژي

سال‌هاست در اقتصاد كشور بابت انواع حامل‌هاي انرژي، دولت‌ها يارانه‌هاي هنگفتي را پرداخت می‌كنند و از قضا چون اين يارانه‌ها به صورت پنهان در كشور پرداخت می‌شوند درك آن براي عامه مصرف كنندگان ساده نيست. چه بسا اگر قيمت آنها معادل قيمت جهاني تعيين و مطالبه می‌شد و دولت‌ها مابه التفاوت آن را عينا به مردم پرداخت می‌كردند حتما براي مردم اين ميزان يارانه محسوس بود.
بعد از اصلاح قيمت ارز، طبيعي است كه ميزان يارانه پنهان پرداختي دولت براي حفظ قيمت‌هاي قبلي می‌بايست به مراتب بيش از سال گذشته باشد همينطور بدليل اثرات درآمدي و جانشيني ثابت ماندن قيمت بنزين و به تعبيري كاهش قيمت نسبي بنزين، روز به روز شاهد افزايش مصرف روزانه بنزين در كشور خواهيم بود و انتظار می‌رود در تابستان امسال اين ميزان به بيش از ١٠٠ ميليون ليتر در روز افزون شود.
اين امر علاوه بر تحميل هزينه سنگين يارانه پنهان به كشور منجر به توسعه بي‌عدالتي (افراد با تمكن بالا كه چندين خودرو و بعضا خارجي دارند بيشتر از اين يارانه پنهان استفاده می‌كنند)، باعث افزايش بيش از حد قاچاق سوخت، وارد كردن اثرات جبران ناپذير به محيط زيست كشور و محيط‌هاي شهري و ترافيك بيش از پيش خواهد شد.
نكته اساسي اين است كه آنچه در اقتصاد ايفاي نقش می‌كند قيمت‌هاي نسبي هستند نه قيمت‌هاي مطلق. حفظ قيمت‌ها به صورت مطلق و بي توجهي به قيمت‌هاي نسبي آثار فوق را به مراتب تشديد خواهد كرد. تغيير ارز و به تبع آن تغيير تمام اقلام كالايي در كشور ايجاب می‌كند براي حفظ قيمت نسبي حامل‌هاي انرژي، قيمت مطلق آنها را بايد افزايش داد. هرچند ظاهر اين تصميم براي جامعه ناخرسند است اما باطن آن در مجموع به سود جامعه خواهد بود و مقاومت در برابر چنين تغييري و تلاش براي حفظ قيمت‌هاي فعلي ضربات جبران ناپذيري را بر پيكره كشور خواهد زد. البته و صد البته براي دولت اين تصميم اقدامي پر هزينه است و حال اينكه دولت هزينه اين تصميم را عهده‌دار شده است بهترين فرصت است كه ساير اركان، دولت را در اين مسير همراهي كنند.


اين تصميم شايد امروز بتواند از سر درايت و اختيار و به بهترين نحو گرفته شود وليكن چنانچه اين امر به تعويق بيفتد علاوه بر تحميل هزينه‌‌هاي گزاف پيش گفته بر كشور، ديري نخواهد پاييد كه نظام بايد اجبارا اين اصلاح قيمت‌ها را انجام دهد و اين جايي است كه كشور توان مبارزه آثار بي‌توجهي به اين اقدام اساسي را نداشته باشد.
طبيعي است كه در جريان اصلاح قيمت حامل‌هاي انرژي علاوه بر جلوگيري از آثار مخرب پيش گفته، منابعي حاصل خواهد شد كه دولت می‌تواند از آن محل به دهك‌هاي پايين و حقوق بگير جامعه كمك كرده تا در جريان تعديل قيمت زيان وارده به آنها جبران گردد و همين جا توصيه می‌كنم كه اصلاح قيمت‌ها بهتر است با اصلاح دستمزد و حقوق (به عنوان سياست جبران) بصورت توام انجام پذيرد.
در انتها بعنوان يك دانش آموخته و معلم اقتصاد توصيه می‌كنم كه همگان به علم اقتصاد احترام گذاشته و افرادي كه صلاحيت اظهار نظر در اين امر كاملا تخصصي را ندارند وليكن تريبوني در اختيار دارند از اظهار نظرهاي غير كارشناسي پرهيز كنند و اجازه دهند مديران كشور در فضاي مطلوبي تصميم‌سازي و تصميم‌گيري كنند. 
يادمان باشد كه لزوما هر ظاهر قشنگي، باطن زيبايي ندارد! و از اين موارد در زندگي روزمره كم نيست. پدري كه براي تربيت فرزندش اخم و تندخويي می‌كند و ظاهر زيباي خود را بد جلوه می‌كند، يا انساني كه آگاهانه براي درمان يك درد، درد بزرگتري مثل عمل جراحي و يا تزريق آمپول و ... را انجام می‌دهد. علم اقتصاد هم با رفتار انسانها سر و كار دارد و لازم است بعضا تصميمات با ظاهر ناخرسند ولي باطن خيرخواهانه گرفته شود و اكنون فرصت آن فرا رسيده است.
*دانشيار اقتصاد