جلب حمایت واقعی مردم برای مقابله با فشارها

درست است که در این دنیای عجیب و پر ادعا که مناسباتش به غایت ناجوانمردانه است باید خردمندانه رفتار کنیم و از طریق تکیه بر مردم خویش و شکوفایی ظرفیت‌های درونی و ملاحظه روابط بین‌الملل و ارائه چهره‌ای عقلایی و یارگیری‌های مدبرانه فشارها را کم کنیم و به توسعه کشور خود بپردازیم ولی در هر شرایطی بازهم باید حداقلی از وجود و درشتی و شجاعت را هم داشته باشیم. ما باید بیش از این برای مردممان روشن سازیم که در دنیای بی‌رحم کنونی با هر میزان از لبخند و مدارا و مسالمت باز هم آنجا که منافع کشورها به میان می‌آید آنچه تعیین کننده می‌شود مجموعه قدرت سیاسی، اقتصادی ونظامی یک کشور است. بهترین نمونه اثبات کننده این معنا رفتار همه دولت‌ها خصوصا آمریکا با ایران است. ایران پس از سال‌ها کش و قوس و با نوع انتخابی که مردم در انتخابات سال 92 کردند پای میز مذاکره نشست، برجام را پذیرفت و به اقرار مکرر و تاکید موکد آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای برآن پایبند ماند. در پاسخ هنوز انتفاع چندانی از این تعهد 7‌جانبه که 6 قدرت جهانی هم پای آن را امضا کردند نبرده بود که آمریکا در میان بهت و حیرت ناظران سیاسی رسما از برجام خارج شد و شدیدترین تحریم‌ها علیه ایران را دوباره فراهم آورد. جالب و ستمگرانه آن است که حالا پس از یک سال صبر وقتی ایران می‌خواهد طبق مفاد صریح خود برجام برخی از تعهدات هسته‌ای را کنار بگذارد برخی از دولت‌ها خصوصا دولت‌های اروپایی از آن منع می‌کنند و حتی تهدید به از سر گیری تحریم‌ها را پیش می‌کشند! اگر کمترین انصافی در اینگونه سیاستمداران بود نه تنها باید آمریکا را رسما سرزنش کنند که عملا از اقدامات ایران حمایت به‌عمل آورند. ما در کنار مواضع سیاسی و دیپلماتیکی که در دنیا مطرح می‌کنیم باید تصویر روشنی از باج‌خواهی‌ها و قلدری‌ها و زورگویی آمریکا و اروپا برای مردم ترسیم کنیم. تصویر واقعی و نه شعاری در چارچوب کلیشه‌های رایج که گوش شنوایی در جامعه برای آنها نیست. اگر اکثریت جامعه نسبت به مواضع خارجی ایران توجیه باشند و زورگویی‌های قلدری مثل ترامپ را لمس کنند در حمایت حداکثری از دولت بیش از پیش پیشقدم می‌شوند و این ظرفیت بزرگی است که باید به فعلیت برسد تا آثار فراوان آن ظاهر شود. دولت آمریکا با تصور عدم حمایت مردم از مواضع خارجی ایران فشارهای خویش را به حداکثر رسانده است تا شیرازه امور در کشور از هم بپاشد و مقامات ایران مجبور به مذاکره با کاخ سفید شوند. اگر در بعد تبلیغاتی و رسانه‌ای کار متمرکز و عمیقی در کشور انجام شود و همه شبهه‌های احتمالی برطرف شوند قطعا حمایت مردم جلب خواهد شد و نتایج این حمایت در عقب نشینی بیگانگان موثر خواهد افتاد. ممکن است برخی خیال کنند که جمهوری اسلامی در سیاست‌های خارجی خود تندروی می‌کند، ممکن است برخی از ماجراجویی‌های خودسرانه در این تصورات موثر باشند ولی آنچه که کاملا روشن است و در متقاعد کردن مردم مثمر ثمر خواهد شد تبین خروج عهد شکنانه آمریکا از برجام است. ما می‌توانیم با مردم خود سخن بگوییم وآشکار کنیم که آمریکا حتی در مقام ادعا هم نمی‌تواند عهد شکنی از ایران را نشان دهد. آنها برای اینکه دستانی خالی دارند به عدم رعایت روح برجام اشاره دارند که یک امر انتزاعی و غیر قابل استناد است. برجامی که کامل و روشن بود هیچ جا از روحی فراتر از بندهای خود ذکری به میان نمی‌آورد. آیا در پایبندی به برجام ایران ضمانت سفید امضایی به آمریکا داده است که هیچ کجا از منویات این ابر قدرت عدول نکند تا خاطرش مکدر نشود؟ اگر بپذیریم که برجام روحی قابل تصور داشته است این روح هم مثل خود برجام متوجه همه امضاکنندگان است و معنا ندارد که فقط برای یک طرف تعهد فرابرجامی ایجاد کند. اینها و ده‌ها نکته دیگر ریزبه‌ریز باید برای مردم مستمر و مکرر توضیح داده شود چراکه توجیه جامعه خودمان از هر توجیهی در دنیا بالاتر و مفیدتر و موثر‌تر است.
* تحلیلگر مسائل سیاسی