وضعیت کنونی، تهدید یا فرصت؟


ویژگی یک موجود زنده توانایی آن در تطبیق دادن خود با محیط اطراف است. در مسیر تکامل موجودات، آنهایی به بقای خود ادامه دادند که توانستند خود را با شرایط متحول محیط بیرونی هماهنگ و سازگار کنند. موجوداتی که قدرت سازگاری نداشتند به سرعت منقرض شدند و اکنون فقط فسیل‌های آنها را می‌توانیم پیدا و مطالعه کنیم. جامعه و حکومت نیز مثل یک موجود زنده است. جوامعی که قادر به سازگاری با شرایط به نسبت متحول باشند، می‌توانند به حیات خود ادامه دهند. ولی مقاومت در برابر تغییرات یا بی‌تفاوتی و انفعال در برابر مشکلات، موجب نیستی و نابودی جامعه و هر یک از اجزای یک جامعه مثل نهاد سیاست، خانواده، اقتصاد و غیره می‌شود. دولت نیز از این قاعده مستثنی نیست.
واقعیت این است که متغیرهای پیرامونی دولت ایران در دو سال گذشته تغییرات اساسی کرده است. از یک سو با تنش‌های شدید خارجی و تحریم‌ها مواجه شده و از سوی دیگر تکانه‌های ارزی و اقتصادی موجب بروز مشکلات گوناگونی شده است. همچنین بازتاب این تحولات در ذهنیت و انتظارات مردم نیز به یک عامل مهم تبدیل شده است. همه این موارد ما را به یک نتیجه می‌رساند و اینکه دولت نیز باید خود را به نحوی تنظیم کند که با این تغییرات سازگاری پیدا نماید. منظور از سازگاری، انفعال یا پذیرش و تن دادن به مشکلات نیست، بلکه منظور ایجاد تغییراتی سیاستی است که موجب افزایش بهره‌وری سیاسی و اقتصادی در چارچوب شرایط موجود باشد. اگر در گذشته می‌توانستیم نفت صادر کرده و پول آن را وارد کشور و اقتصاد کنیم، اکنون این وضعیت به کلی دگرگون شده است، بنابراین باید دنبال منابع جدید برای تأمین ارز بود. اگر اقتصاد کشور در برابر این وضع تکانی به خود ندهد، بدون تردید در برابر آن زانو خواهد زد و وضع موجود برای آن یک تهدید خواهد بود. ولی اگر دنبال شیوه‌های تأمین ارز و صادرات بگردد، این تهدید تبدیل به فرصت خواهد شد. فرض کنیم که دچار کم‌آبی شده‌ایم. طبیعی است اگر به کم‌آبی تن دهیم و مثل گذشته آب را مصرف کنیم، دچار کمبود تولید خواهیم شد و چه بسا قحطی گریبان جامعه را خواهد گرفت. ولی اگر برای مقابله با کم‌آبی، در نحوه آبیاری و مصرف آب خود تغییر دهیم و به اصلاح بذر و شیوه‌های کشاورزی روی بیاوریم، چه بسا بر کم‌آبی غلبه می‌کنیم و این تهدید را به یک فرصت بی‌نظیر تبدیل خواهیم کرد.
اکنون نقطه اوج فشارهای ناشی از انواع محدودیت‌ها در حال رد شدن است. نمونه آن مسأله تورم و توقف رشد شتابان آن است. همچنین علایمی در شکل‌گیری رشد اقتصادی یا توقف کاهش تولید است. ثبات نسبی قیمت ارز نیز خبر خوبی است که موجب شده سرمایه‌ها از خرید و فروش ارز خارج شوند و سفته‌بازی اقتصادی کم گردد. مثل سال‌های اخیر انتخابات در حال تبدیل شدن به یک فرصت برای یک جهش سیاسی و افزایش سرمایه اجتماعی و سیاسی مردم است. سرمایه‌ای که هم در انتخابات سال 1392 آن را دیدیم و هم در 1394 و 1396 شاهد آن بودیم. این کار نیازمند اتخاذ یک مجموعه تصمیمات روشن اقتصادی در زمینه انرژی و صادرات آن، گسترش صادرات غیرنفتی و نیز روان‌سازی فضای کسب‌وکار در کنار مبارزه جدی با فساد است.
برای این کار حدی از انسجام و همبستگی درون سیاستگذاران و مجریان باید ایجاد شود. سیاست قدرتمند و روشن رسانه‌ای و ارتباطی لازمه تحقق چنین هدفی است. نشانه‌های امیدبخش آن را می‌بینیم، ولی تا رسیدن به وضعیت مطلوب باید کوشش‌های بیشتری انجام داد. بخشی از این نشانه‌ها در مطالب سخنگوی دولت بازتاب یافته است ولی کافی نیست؛ بویژه در زمینه بودجه و متوازن کردن آن باید شاهد شنیدن اخبار و اقدامات مثبت‌تری باشیم.