روزنامه ابتکار
1398/05/09
ضرورت حضور در انتخابات
یادداشتی از کورش الماسی*- این نظر که همه باید در انتخابات حضور داشته باشیم نهتنها کاملاً درست، بلکه بسیار ضروری است. برآمدن مدیریت سیاسی کشور از طریق صندوقهای رای کارآمد و شناختهشدهترین روش انتقال و گردش قدرت و بهروزرسانی اندیشهها، راهکارها و راهبردهای سیاسی در جهان معاصر است. اما بسیار ضروری است تا شخصیتهایی که دلسوزانه شهروندان را به حضور در انتخابات دعوت میکنند، اهداف و دستاوردهای احتمالی حضور پرشور در انتخابات را تبیین کنند. به عنوان مثال، حضور پرشور در انتخابات، چگونه و توسط کدام جریان یا سیاستورزان قرار است منجر به بهبود چالشهای معیشتی، آموزشی، اشتغال، بهداشت و درمان، روابط خارجه، فقر، ژنهای خوب و... شود؟ ظاهراً، برخی از دلسوزان و مولدان ژنهای خوب فراموش کردهاند که شهروندان برای بهبود واقعی و ملموس شرایط و نه حضور صوری رای میدهند. دعوت کنندگان و مولدان ژنهای خوب باید دستاوردهای ملموس، عینی و قابل ارزیابی حضور پرشور در انتخابات را توضیح دهند.بنا به تعریف، هدف انتخابات گوناگون تحول و بهروزرسانی اندیشهها، راهکارها، راهبردهای سیاسی و گردش عناصر و کارگزاران مدیریتی در سطوح گوناگون است. آیا دلسوزانی که شهروندان را دعوت به حضور در انتخابات میکنند، میتوانند به شهروندان اطمینان دهند که حضور پرشور در انتخابات منجر به تحول و بهروزرسانی اندیشهها، راهکارها، راهبردها و گردش کارگزاران مدیریت سیاسی در سطوح گوناگون خواهد شد؟
اعتبار شخصیتهای سیاسی نه ذاتی یا براساس اندیشهها، اهداف و تمایلات مطلوب، بلکه برآیند عملکرد و دستاوردهای ملموس و قابل ارزیابی است. دعوتکنندگان که خود حدود دو دهه در شرایط کیشومات به سر میبرند و عملاً فرصت ایفای هیچگونه نقشی در حلوفصل انواع دشواریهای شهروندان نداشتهاند، بر چه اساس و کدام پشتوانه اقتدار اجرایی اقدام به دعوت میکنند؟
باید گفته شود برخی دلسوزان که دوباره تکرار کردند و دوباره دعوت میکنند، مانع توسعه سیاسی هستند. در عالم سیاست، شهروندان نیازمند سیاستورزان کارآمد و شجاع و نه محافظهکار هستند. چراکه این گروه مانع روند طبیعی تحولات سیاسی هستند. روند طبیعی توسعه، بدین معنی که در عرصه سیاسی (طبق قاعده عرضه و تقاضای سیاسی)، افراد و جناحهایی که توانایی حلوفصل کمهزینه چالشهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... را نداشته باشند، به ضرورت از عرصه مدیریت سیاسی کنار خواهند رفت. اما متاسفانه برخی دلسوز با دعوت دوباره به حضور در انتخابات بدون هدف، برنامه و سازماندهی مشخص، موجب تداوم افراد و گروههای ناکارآمد در عرصه مدیریت سیاسی میشوند.
انواع چالشهای ناشی از ناکارآمدی مدیریت کلان که موجب زیست بسیار نامطلوب و بدون چشمانداز شهروندان شده، باید به شکلی کمهزینه و عاجل حلوفصل شوند. ادامه چالشهای گوناگون بهویژه در عرصه معیشت شهروندان میتواند آسیبهای جدی به بنیادهای مدنیت وارد کند. یکی از جدی و شاید بیسابقهترین آسیبهای تدوام زیست دشوار شهروندان که برآیند مستقیم ناکارآمدی مدیریت کلان سیاسی است، تضعیف بیسابقه اخلاق اجتماعی است که به نوبه خود منشاء انواع ناهنجاریهای اجتماعی است. شاید در صورتی که نتوانیم به رایدهندگان اطمینان دهیم که رای دادن چالشهای معیشتی، روابط خارجه و ... را برطرف میکند، خردمندانهترین رفتار اتخاذ تاکتیک انفعال باشد. دلسوزانی که دعوت به حضور میکنند باید پاسخگوی عدم، نوع یا میزان دستاوردهای مشارکت در انتخابات را نیز بر عهده بگیرند. به باور نگارنده، هر شهروند وطندوست که دغدغه آینده کشور را دارد باید به کاندیداهای مورد تایید شورای نگهبان رای دهد. در چنین حالتی عقلانی و منطقی خواهد بود که انتظار داشته باشیم که شورای نگهبان مسئول کارآمدی یا عدم کارآمدی نهادهای انتخابی باشد. سودمندترین کمکی که وطندوست کیشوماتشده میتواند به توسعه سیاسی که اساس حلوفصل انواع چالشهای اجتماعی و ملی است، کنند، پرداختن به توصیههای اخلاقی است و اجازه دهند شهروندان مسیر طبیعی توسعه را طی کنند.
پرسش چه باید کرد؟ دغدغه اذهان همه وطندوستان است. شاید شفاف و پاسخگو کردن مدیریت کلان کمهزینه و کارآمدترین روش چارهاندیشی عاجل به منظور حلوفصل انواع چالشهای اجتماعی و ملی باشد. پربیراه نیست اگر گفته شود که مدیریت کلان دچار نوعی بینظمی پرهزینه شده است. بینظمی بدین معنی که دههها است که کشور دچار چالشهایی در حوزههای آب، اشتغال، آموزش و پرورش (اینکه موسسات آموزشی غیرانتفاعی عملاً جایگزین نظام آموزشی رسمی شدهاند)، کشاورزی، تجارت، تضعیف نهاد خانواده و آمار بالای طلاق، روابط خارجه پرهزینه، عملکرد فراقانونی برخی صاحبمنصبان و... است. به گواه شواهد، این چالش نهتنها حلوفصل نشده بلکه پیوسته وخیمتر نیز میشوند. با وجود چنین روند ناکارآمدی، برخی صاحبمنصبان پیوسته چالشها را توجیه میکنند یا دلیل چالشها را به رقیب سیاسی نسبت میدهند. به عبارتی، چالشها در بگومگوهای جناحی به فراموشی سپرده میشوند و در آخر علی میماند و حوضش(شهروندان میمانند با انبوهی از دشواریها).
برای برونرفت از ناکارآمدی برخی کاندیداها و نهادهای انتخابی حضور تمام قد اصلاحطلبان (و همه کسانی که صادقانه سربلندی، عزت، امنیت و آرامش ایران را خواستارند) در انتخابات بدون معرفی کاندیدا و رای دادن به کاندیداهای تاییدشده توسط شورای نگهبان میتواند کارآمدترین راهکار باشد.
توسعه برآیند نظم، ثبات، پاسخگویی و شفافیت مدیریت کلان سیاسی است. شاید اصلیترین چالش مدیریت کلان عدم اهداف شفاف ملی باشد. بنابراین به منظور شفافیت در اهداف مدیریت کلان لازم و ضروری است تا میان نهادهای قدرت و اجرا هماهنگی و انسجام بیشتری ایجاد شود. به همین منظور، بیشک در راستای منافع ملی است که اصلاحطلبان با حضور تمامقد در انتخابات بدون معرفی کاندیدا به کاندیداهای مورد تایید شورای نگهبان رای دهند.
* پژوهشگر فلسفه سیاسی
سایر اخبار این روزنامه
«ابتکار» از همزمانی توافق نهایی آمریکا با طالبان و شروع رقابتهای انتخاباتی در افغانستان گزارش میدهد
جلال خوشچهره
خط قرمز در تنگه هرمز
وقتی مردم برای دور زدن قانون به سراغ قراردادهای صوری میروند
زندگی «صوری»
«ابتکار» از تلاشها برای داشتن وزیر زن در آموزش و پرورش گزارش میدهد؟
رنگ زنانه در کابینه؟
چگونه میتوان ابرچالش یارانههای پهان را حل کرد؟
دولت در گرداب تاریخی یارانهها
بیژن بیرنگ درباره مجریان تلویزیون میگوید
صحنه اجرا را با مسابقه بوکس اشتباه میگیرند!
عملکرد گلزنی بازیکنان ایرانی را در لیگهای برتر هر کشور بررسی شد
آزمون در صدر ۱۰ گلزن برتر ایرانی در سطح اول فوتبال اروپا
سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرد
نجفی در یک قدمی اعدام
جعفرزاده ایمنآبادی:
یک لیست پوپولیستی در انتخابات پیش رو رای میآورد
موسویان در مجله دانشمندان اتمی آمریکا تشریح کرد
سه اقدام برای حل بحران هستهای ایران
حجتالاسلام مجید انصاری:
ایرادات جدی به قانون انتخابات و شیوه نظارت وارد است
رئیسجمهوری در جلسه ستاد مبارزه با مواد مخدر:
نجات جامعه و جوانان از معضل اعتیاد وظیفهای ملی است
ضرورت حضور در انتخابات