روزنامه ابتکار
1398/05/20
آیا دوران طلایی طنز صدا و سیما به پایان رسیده است؟ خنده سیری چند؟
گروه فرهنگ و هنر - اگر در طول 24 ساعت جلوی تلویزیون بنشینید و کنترل به دست، شبکههای صدا و سیما را بالا و پایین کنید با انواع و اقسام برنامهها مواجه خواهید شد؛ انبوه سریالهای کرهای، چندین مسابقه تلفنی، اخبار، برنامههای سلامت و... اما بیشتر سریالها مضمونی غمناک دارند، دیگر خبری از سریالهای طنزی که خانواده را دور هم جمع کند نیست. گرچه هنوز هم به زور گاهی یک سریال تازه طنز ساخته میشود اما آنچه که پس از دیدنشان نصیبتان میشود نهایت یک لبخند زورکی باشد...هنوز خاطره ساعت خوش، جنگ 77، پاورچین، نقطه چین، زیر آسمان شهر، متهم گریخت، خانه به دوش و... در ذهن بسیاری از ما زنده است. روزگاری که سریالهای طنز آنقدر جذاب بودند که با سرعتی باورنکردنی تکهکلامهای شخصیتهایشان در کوچه و بازار شنیده میشدند. از «نه غلام» گرفته تا صرف افعال به زبان بررهای همه تا مدتها حتی ماهها پس از اتمام سریالهای موفق طنز صدا و سیما در میان مردم استفاده میشدند. اما این روزها دیگر خبری از ساخت چنین سریالهایی نیست، گهگداری تلاشهایی میشود اما نه آنطور که بتوانند به موفقیت سالهای دور بازگردند. شاید در سالهای اخیر تنها بتوان سریال «پایتخت» را تلاش موفقی برای رسیدن به آن روزها دانست.
تفاوت نگاه در خنداندن
اما چرا این روزها که جامعه گرفتار مشکلات فراوان است و به خندیدن بیش از هر زمان دیگری نیاز دارد، خبری از ساخت یک سریال قوی مانند آنچه در دهه 70 و 80 در تلویزیون شاهدش بودیم، نیست؟ حتی در ایام شادی مثل تعطیلات نوروز هم سریالهای طنز چنگی به دل نمیزنند و دیگر مانند گذشته تاثیرگذار نیستند. آیا سریال طنز ساختن کار سختی است یا مردم دیگر به راحتی گذشته نمیخندند؟ آزیتا ایرایی، نویسنده سریالهایی مثل «شبکه سه و نیم» و «شبهای برره» درباره علت این اتفاق گفته است: یکی از علتها این است که ما کارگردان خوب طنز در تلویزیون نداریم؛ کارگردانی که به او اعتماد کنیم و متن طنز را در اختیارش بگذاریم و بدانیم که صحنههای کمدی کاملاً کمدی درمیآید. از طرفی نگاهها متفاوت است؛ یکی صحنه را طنز میبیند، یکی لودگی و دیگری چیز دیگر اما این اتفاق در کار درام کمتر میافتد و تغییرات کمتر است.
او همچنین از سردرگمی نویسندههای طنز در این روزها میگوید، از نبود کارگردانی مطرح با سلیقههای شناختهشده: من خودم به عنوان نویسنده کارم را با طنز شروع کردم کارهایی مثل شبکه سه و نیم و برخی از اپیزودهای شبهای برره مهران مدیری؛ اما به عنوان نویسنده طنز اگر طرحی هم داشته باشم نمیدانم چه کسی قرار است کارم را بسازد. کارگردان سریال طنز نقش مهمی در بهتر شدن کار دارد. کارگردانهایی که کمی شناختهشدهتر هستند، مثل آقایان مدیری و عطاران نویسندگان خودشان را دارند اما کارگردانان دیگری که برای تلویزیون کار میکنند سلیقهشان برای کارگردانی طنز متفاوت است و من جرئت ندارم متن سریال طنزم را به کسی بدهم که نمیشناسم یا کار موفقی از آن کارگردان ندیدهام.
ایرایی سپس درباره تفاوت نگاه نویسنده طنز و کارگردان طنز گفت: بین نویسنده طنز و کارگردانهایی که در تلویزیون بعضاً کار طنز میسازند تفاوت نگاه وجود دارد. من به عنوان نویسنده طنز یک جور به کار میخندم و کارگردان طنز هم جور دیگری، برای همین معتقدم کار خیلی خوب درنمیآید و مردم هم نمیخندند.
سختی دوچندان طنزنویسی
طنز نوشتن به خودی خود کار سادهای نیست. فیلمنامهنویسی را تصور کنید که باید حواسش به این باشد که مردم در داستانش متعلق به یک شهر مشخص نباشند، شغلی نداشته باشند که فردا علیه سریال شعار بدهند... کلا در روزگاری که هر چیزی به هر کسی برمیخورد، طنز نوشتن بسیار مشکل است، حالا فکر کنید متنی را که به سختی برای خنداندن مردمی که سخت میخندند نوشته شده از زیر تیغ تیز سانسور هم عبور کند. طبیعی است که دیگر چیزی برای خندیدن نماند. آرش معیریان، کارگردان، هم این موضوع را تایید کرده و دراینباره گفته است: «ما نویسندگان طنز خوبی داریم اما شرایطی که یک متن به خوبی نوشته شود شرایطی نیست که نویسنده را ترغیب کند؛ یعنی ممیزها یک طرف، نگاههایی که از زوایای مختلف به یک اثر تلویزیونی میشود یک طرف و بودجه و امکانات و زمانبندی یک پروژه نیز از طرف دیگر همه دست به دست هم میدهند که اتفاقی که باید و شاید به درستی نمیافتد».
سریال طنز مطالبه مردمی است
اما شاید یکی دیگر از دلایل کمتر ساخته شدن سریالهای طنز، استقبال نهچندان خوب تهیهکنندگان و کارگردانان برای ساخت این سریالها باشد. ایرج محمدی، تهیهکننده سینما و تلویزیون که در کارنامه خود سریالهای طنز بسیاری دارد، معتقد است: دیدن کارهای طنز یکی از مطالبات مردم است و باید به آن بها داد. او گفته است: این مطالبهای است که برای ایجاد آن، تلویزیون باید آن را از تهیهکنندگان خود بخواهد. به عنوان مثال به آنها بگوید که به ازای پنج کار ملودرام، باید ده کار طنز تولید کنید. بنابراین وقتی به تهیهکنندهها کار طنز سفارش داده میشود، همزمان به این مطالبه مردم نیز پاسخ داده میشود.
او ادامه داد: وقتی شرایط به صورتی است که تفاوتی در تولید کار طنز و ملودرام وجود ندارد، طبیعتا من تهیهکننده به سراغ تولید ملودرام میروم چراکه آسانتر است. درنهایت باید بگویم که مطالبه مردم باید جزو مطالبات سازمان باشد و اعلام شود. به عنوان مثال توسط تلویزیون اعلام شود که برای سال 98 ما 20 مجموعه طنز میخواهیم و برای عملی شدن آن جلوی تولید کارهای ملودرام دیگر گرفته شود.
در روزگاری که مردم در زندگی روزمره با مشکلات بسیاری دستوپنجه نرم میکنند، در ایامی که گرانی، ناکارآمدی و بسیاری مسائل دیگر مردم را آزرده خاطر کرده، در زمانی که درگیری و خشونت بالا میرود و علنی میشود، ایجاد بهانهای برای خندیدن کمتر کاری است که میتوان برای این مردم صبور انجام داد.
سایر اخبار این روزنامه
به مناسبت روز جهانی شیر انجام شد
آغاز زندگی مشترک «هیرمان» و «ایلدا»
علیرضا صدقی
دوگانه سیاستورزی در ایران
«ابتکار» از احتمال چرخش سیاست خارجی عربستان نسبت به ایران گزارش میدهد
گمانهزنی تا واقعیت تنشزدایی میان تهران و ریاض
بانکها با چراغ سبز بانک مرکزی همچنان به بنگاهداری در بازار ادامه میدهند
اولتیماتوم به بنگاهداری بانکها
آیا دوران طلایی طنز صدا و سیما به پایان رسیده است؟
خنده سیری چند؟
جنگ نیابتی میان ابوظبی و ریاض
امارات عدن را تصرف کرد
محرومیت پرسپولیس و سپاهان تغییر کرد
اشتباه تایپی یا فشارهای بیرونی؟
راههای پیشروی اصلاحطلبان بعد از واکنش کدخدایی به پیشنهاد مذاکره بررسی شد
مشارکت فعال یا منفعل؟
رهبری در پیامی به زائران بیتالله الحرام:
معامله قرن محکوم به شکست است
روحانی در جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی اعلام کرد
تاکید بر عادلانه شدن دستیابی دهکهای پایین درآمدی به منابع انرژی
دو نفر کشته و چند نفر زخمی شدند
جزئیات درگیری در محدوده پادگان نیروی هوایی
سرلشکر باقری:
تحولات کشمیر نگرانکننده است
در بیستمین نشست سالیانه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور
وزیر کشور:
رسانهها در کنترل حوادث دی 96 موفق بودند