روزنامه آفتاب یزد
1398/05/31
خانههای خالی بارزترین نمونه احتکار
هنوز خاطره تلخ مشاهده تاسفبار بیش از دو و نیم میلیون خانه خالی محبوس در شهرهای کشور عزیزمان در 23 فروردین ماه 96 در همین روزنامه که وزیر وقت محترم راه و شهرسازی ارزش آن را بیش از 250 میلیارد دلار برآورد نموده بود که با دلار دوازده هزار تومانی یک مبلغ نجومی میشود، از ذهنم محو نشده بود که نه صرفاً برای گشت و گذار بلکه از روی اضطرار به منطقهای سفر کردم که سالهاست به عنوان منطقه گردشگری شناخته شده است و حداکثر در تابستان و بعضی از روزهای تعطیل مقصد گروهی هم به بهانه آبگرم درمانگر. اما نگارنده از گذشتههای دور هرگز از کسی نشنیده که به این ادعا صحه بگذارد که صددرصد اکسیر شفابخشی دارد. بزرگترین استخر آبگرم سرعین چون زمانی چراگاه گاومیشها و محل استراحت آنها بوده که امروزه به گاومیشگلی معروف شده است سه چهار چشمه خیلی کوچک هم بود که هر رهگذری میتوانست بدون مانع در آنها آبتنی کند بهتدریج حصاری دور آنها کشیده و چند ریالی نیز دریافت کردند. اما بعدها برخی افراد ذینفع برای هر یک از آنها عناوینی لقب داده و خواص درمانی هم از قبیل: درمان مفاصل، روماتیسم، کمردرد، پادرد، درمان اعصاب، درمان چشم، بیماریهای پوستی و.... تجویز کردند که بالاخره مورد اقبال قرار گرفت و تا حالا هم ادامه دارد. گرچه میزان آبدهی نسبت به گذشته افزایش نیافته، اما امروزه تعداد آبگرمها قابل شمارش نیست. زیرا علاوه بر ایجاد استخرهای متعدد تعدادی از هتلها و اقامتگاهها نیز صاحب آبگرم طبیعی شدهاند به طوری که بسیاری از مسافرین هم در ماهیت طبیعی بودن آنها دچار تردید گشتهاند. ضمناً در هیچیک از مراجعات خود چندان شاهد حضور مامور بهداشت در محوطه آبگرم نبودم که اگر با روح وظیفهشناسی و بدون ملاحظه منافع اجارهکنندگان آنها مراقب اوضاع بودند، اولاً: تعدادی را با آن بدنهای سراسر زخم و جوش و خروش برمیگرداندند تا بلکه برایشان وانهای اختصاصی منظور نمایند. ثانیاً: اجازه نمیدادند کسی قبل از شستشوی کامل با شامپو و صابون به سرعت از مسیر دوش عبور کرده، وارد استخر شود. ثالثاً: تعداد پذیرش برخلاف موازین استاندارد بهداشتی، چنان متراکم نمیشد که حتی گاهی فضایی برای حرکت در داخل استخر نباشد و در برخی استخرهای بزرگ به طور همزمان برای پذیرش قریب به چهارصد تا هفتصد نفر، کمد رختکن منظور نمیشد. باید دید آیا با این شرایط مردم خود شهر در تابستانها، وارد این استخر میشوند؟ و اینگونه حرمت آبگرمی را که خودشان با توصیفات به عنوان تنها جاذبه گردشگری معرفی نمودهاند، زیر سوال میبرند. همانطور که برخی باکیفیت عسل نیز چنین میکنند که اگر خدایناکرده این جاذبه به هر دلیلی رنگ ببازد یا به سردی و خشکی گراید، تکلیف این همه ساخت و ساز انبوه و کلان چه خواهد شد؟ پس:ای سلیم آب ز سرچشمه به بند – که چو پر شد نتوان بستن جوی. گرچه دیگران حتی رصدهای کهکشانی هم میکنند، اما مسئولان دانشآموخته ما گاهی چنان غافل میشوند که سیل بنیانکن، بیخبر مسیر خود را از دریاچه، تالاب، سد و سفرههای خالی زیرزمینی کج کرده، ویرانی و هلاکت به بار میآورد، یا با صدور بیرویه و ناشیانه موسسات بانکی بودجه محدود کشور، بخشی از ضرر و زیانها را متحمل میشود، اینک با وجود این همه مسافرسرا که مالکین اصلی اداره بسیار از آنها را به رهن و اجاره سالانه واگذار کردهاند که وسایل و امکانات درجه دو و سه اکثر آنها مستعمل و فرسوده هم میباشد، حتی در ایام گردشگری نیز کاملاً تکمیل نمیشوند و تابلوهای سوئیت خالیشان غالباً روشن بوده و عواملشان تا پاسی از شب جلو خودروها را سد کرده و میکوشند که آنها را به اصرار یا التماس همراه خود ببرند. گرچه مسئولین شهر ضمن نصب تابلوهای بزرگ این کار را جرم قابل تعقیب و مزاحمتبار تلقی کرده با آنها برخورد میکنند؛ اما کرایه مسافرسراها هم تابع هیچ ضابطهای نبوده و هر کس به میل خود اعمال میکند. در صورتی که اگر مثل مراکز گردشگری سایر کشورها، سایت گردشگری این شهر نیز همیشه و کاملا فعال و شفاف میشد، گردشگران با خیال راحت، ضمن مشاهده شرایط اقامتگاه پیشاپیش محل اقامت خود را شناسایی نموده و انتخاب میکردند و اگر بعداً لازم بود آن را تغییر میدادند و از این طریق مالیات هم دریافت میشد اما دریغ از اعمال چنین ضوابطی، با این حال صدها برج بلندمرتبه در حال ساخت بوده و هزاران قطعه بزرگ از زمینهای حاصلخیز هم خریداری و بعضاً حصارکشی نیز شده تا در فرصتهای بعدی ساخت و ساز ادامه یابد با این حساب در آینده نزدیک برای خود شهر هیچگونه زمین زراعی نخواهد ماند. چنان که جای بسیاری از درختان تنومند صنوبر و باغهای میوه خالی است. جا دارد یک خبرنگار خبره و دردآشنا شرایط حاکم، بر این شهر را گزارش نماید. (گر چه ممکن است این وضعیت به اندازه کاشت اقامتگاههای موقت و بیشمار در جنگلها، مزارع چای، کرم ابریشم و شالیزارهای سرسبز شمال که عامل نابودی محصولات استراتژیک هستند، فاجعهآمیز نباشد که اگر این پولهای بادآورده را عاقلانه و دلسوزانه در آنجا سرمایهگذاری میکردند ضمن رهایی از وابستگی به واردات چای و برنج خارجی شاید در پرورش کرم ابریشم نیز با پایتخت ابریشم جهان به رقابت برمی خواستیم. برعکس این پولهای کلان را به تولیدکنندگان این محصولات میپردازیم تا کار تولیدی را رها کرده و به مشاغل کاذب روی بیاورند.
سایر اخبار این روزنامه
لزوم دقت در اظهارنظر برجامی مسئولین
اصل فراموششده خودروسازان
خانههای خالی بارزترین نمونه احتکار
متخلفان تمام بخشها شناسایی شوند
چرا ایران غرامت میخواهد؟
ابتدا خسارات توقیف آدریان را بگیریم بعد نفتکش انگلیسی را آزاد کنیم
جبهه ی پایداری یکه تاز؛ اصولگرایان تنهاتر از همیشه!؟
دشمن هیچ غلطی نمیتواند بکند چهل سال دوم قطعاً بهتر خواهد بود
به نام تولید به کام کارمندان بانک!
بیسواد!
لاکچریزم نوین با پُز حیوان خانگی
از بگیر و ببندها نگران نشوید،
مهاجرت سالانه ۶۵۰ پزشک عمومی و متخصص!
اصل فراموششده خودروسازان
متخلفان تمام بخشها شناسایی شوند
شهر بیغم واندوه